عبدالله سلامی : …شازده همراه با تعدادی از زنان و دختران دم بخت محله برای طلب مراد به زیارت مرقد علی ابن مهزیار رفته بود ، معمولا عصر روزهای پنجشنبه ، گاه و بی گاه زنان اهواز قدیم برای طلب مراد به زیارت مرقد علی ابن مهزیار می رفتند ، مرقد علی ابن مهزیار در […]
عبدالله سلامی :…. باگسترش روز افزون صنایع نفت و رونق کارهای خدماتی ، رفته ، رفته چهره اهواز قدیم از سمت شمال و چهره ناصریه یا اهواز جدید از سمت جنوب که بوسیله دو خیابان ۲۴ متری و سی متری بهم وصل می شدند ، شهریت بیشتری بخود گرفته بود . امروز شازده بر اثر […]
محمد دورقی:بهترین وقت مردن یکی ازداستان های مجموعه داستانی به همین نام، اثر نویسنده چیره دست خوزستانی دکتر محمد کیانوش راد است که در سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات نسل روشن منتشر و به بازار فرهنگ وادب عرضه شده است.مجموعه داستانی قابل تامل با روایتی سلیس و مکاشفاتی حکیمانه.این مجموعه ی داستانی علاوه بر داستان بهترین […]
حمزه سلمان پور : باز هم یک قتل ناموسی دیگر در یکی از استانهای ایران اتفاق افتاد و سیل اتهامات نژادپرستانه و نسبتهای ناروا از سوی برخی سلبریتیها و افراد نادان یا مغرض به سمت مردم عرب سرازیر شد گویی که همه این جنایات را در اقصینقاط کشور، عرب ها مرتکب شدهاند و دیگر اقوام […]
دکتر محمد کیانوش راد : بنیاد خوزستان شناسی ، با همفکری وهمدلی دوستانی چون امیدحلالی و دیگر اندیشمندان خوزی راه اندازی شد . خوش درخشید ولی دولت مستجعل شد. جوان نشده جوانمرگش کردند. گرچه هنوز رمقی هست ، اما اجازه فعالیت می تواند شعله های عشق ومحبت و دوست داشتن را در دیار خشک شده […]
عبدالله سلامی :… حسن پاسبان مثل همیشه صبح زود از خواب بیدار شد و بعداز بیرون آمدن از توالت آینه کوچکی که به سختی می توانست صورتش را در آن ببیند ، بر شاخه درخت کناری که وسط حیاط قرار داشت نگاه داشت و دو طرف صورتش را با فرچه آغشته به کف صابون ، […]
عبدالله سلامی : از بازماندگان نسل رئال نویس جنگ سرد ، نسیم خاکسار هنوز زنده است و دور از وطن در دیار غربت نفس می کشد ، اما امروز خبر در گذشت عدنان غریفی دریافت شد . با فرا رسیدن رخداد انقلاب ۵٧ ادبیات متعهدانه رئال نویسان به بار نشست ، اما دیری نپایید و […]
مجید آرمند : ابو سامی صاحب قلم و اندیشمندی بود که حتی تا دم مرگ در غربت نیز برای مفاهیم وطن ، سرزمین پدری ، زبان مادری و عشق به مردمش ، گفت و نوشت وترجمه کرد و تمام زندگی و آثارش مملؤ از رایحه جانبخش عطر نخل وشط و اندوه جنوب و جنوبیان بود ************ […]
ﻋﺪﻧﺎﻥ ﻏﺮﯾﻔﯽ ﺁﯾﻨﻪ ﻭ ﻋﺼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﻨﻮﺏ ﮐﺸﻮﺭﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯽﺁﯾﺪ .ﮐﯿﺎﻧﻮﺵ ﺭﺍﺩ در گفتگویی رسانه ای اظهار کرد : ﻏﺮﯾﻔﯽ ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺗﺠﺮﺑﯿﺎﺕ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺩﺭﮎ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ دارد . ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﻫﻠﻨﺪ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﻈﺮﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﯽ ﻭ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﯿﺰﻫﺴﺖ […]
استاد عدنان غریفی نویسنده، شاعر و مترجم عرب ایرانی و فرزند اندیشمند خوزستان و خرمشهر در سن ۷۹ سالگی آمستردام هلند درگذشت. غُریفی شب گذشته (پنجشنبه، چهاردهم اردیبهشتماه) در آمستردام هلند به علت کهولت سن از دنیا رفت. پیکر غریفی فردا (شانزدهم اردیبهشت) در هلند به خاک سپرده میشود. سیدعدنان غریفی، داستاننویس، شاعر و مترجم، ۱۲ […]
توفیق بنی جَمیل : وضع العجوز کوفیته على رأسه، وارتدى عباءته کالعاده وهو ینظر حوله حینها رأى رجلاً فی منتصف العمر، طویل القامه وسیم ذو لحیه بیضاء، ابتسم و کأنه کان بإنتظاره رد تحیه الرجل بکل أدب، ثم مشى معه کان الأثنان یتحدثان ویضحکان، خاصه العجوز الذی کان مسرورًا لسماع کلام الرجل: – مبروک علیک […]
عبدالله سلامی: حسن پاسبان مرخصی گرفته و برای دیدن خواهرش به یکی از روستاهای کوهستانی شرق استان ، سفر کرده بود ، خواهر جوان حسن پاسبان که پارسال شوهرش را در یک نزاع دسته جمعی بر سر مالکیت زمین کشاورزی از دست داده بود . در کمال فقر و بی بضاعتی امورات زندگی خود را […]
عبدالله سلامی : ….حماد تحت تعقیب قرار گرفته و به حمیدیه متواری شده و نزد خواهرش پناه برده بود و حسن پاسبان در خانه اش بستری شده بود ، شازده هم از ندیدن ریخت و حضور پر زحمت حسن پاسبان ، برای مدتی نفس راحت کشیده بود ، شازده و اغلب اهالی اهواز قدیم که […]
عبدالله سلامی : شازده نزدیک به یک سال روزگار خود را با حاج کاظم گذراند ، در آن مدت که زن موقت او بود ، برای امرار معاش و پرداخت حق الاجاره اتاقی که کرایه کرده بود ، دیگر مجبور به فروش قطعه ای از زیورآلاتی که همسر سابقش هنگام عروسی به او هدیه کرده […]
عبدالله سلامی : ….حاج کاظم روی صندلی سلمانی مش رجب لم داده و در آینه بزرگ روبرویش به صورتش خیره شده بود ، مش رجب پارچه پیش بند سلمونی که مدتهاست شسته نشده بود ، دور سینه حاج کاظم پیچاند و بند آنرا دور گردنش گره زد و به حاج کاظم گفت : یا ریت […]
عبدالله سلامی: بلاخره بعداز مدتی که شازده خبر چندانی از حاجیه غنیه و دیداری با او نداشت ، صبح زود کنار تنها دکان عطار بازار عربها با هم دیدار کردند ، شازده برای خرید آدامس بن و حاجیه غنیه برای خرید حنا به عطاری مش حسین آمده بودند . شازده و حاجیه غنیه که از […]
مراسم رونمایی از کتاب حته یا نغمههای غروب نوشته دکتر محمد کیانوش راد با حضور جمعی از چهره های فرهنگی ، نویسندگان و صاحب نظران استان در روز دوشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ ، جنب مسجد فاطمیه در خیابان موحدین کیانپارس اهواز برگزار شد در این مراسم مختصر ابتدا آقای عبدالله سلامی با اشاره به […]
حسین ملک خدایی : کتاب حته را خواندم ، از ابتدا که کتاب را دستم گرفتم تا تمامش کردم آن را کنار نگذاشتم،یعنی اینکه کتاب از یک جاذبه و کششی ادبی برخوردار است و خواننده در خواندن کتاب دچار سردرگمی نمی شود سبکی ساده، روان و شیرین و جذاب دارد قدرت هیجان در داستان نهفته […]
محمد شریفی : کیست این جوان روستایی پرشور و پرماجرا که هنوز یادش در ذهن و ضمیر و حافظه تاریخی مردم خوزستان مانده است.از روستای ناشناخته ی دُبّات شوش دانیال، که نامش مرزهای دیار خود را در نَوردید و فراتر از شوش و خوزستان داستان زندگی اش روایت شد. 🔸الف: معرفی اجمالی کتاب “حِتَه – […]
سید کاظم قریشی : همش گریه می کنم. رفتنش ضائعه جبران ناپذیری است ولی چاره ای نیست. از جمع ما رفت و به دیگرانی که دیگر مثل ما نیستند پیوست. چه میگویم؟! نمیدانم… به خدا نمیدانم. به خود میگویم آنطرفی ها هم زیادن. خیلی زیاد. شاعر. نویسنده. خواننده…. شاید دیگر دلش برای ما هم تنگ […]