نگاه تکعلتی به قتلهای ناموسی، معضل همیشگی و نگاهی فرافکنانه!
حمزه سلمان پور : باز هم یک قتل ناموسی دیگر در یکی از استانهای ایران اتفاق افتاد و سیل اتهامات نژادپرستانه و نسبتهای ناروا از سوی برخی سلبریتیها و افراد نادان یا مغرض به سمت مردم عرب سرازیر شد گویی که همه این جنایات را در اقصینقاط کشور، عرب ها مرتکب شدهاند و دیگر اقوام […]
حمزه سلمان پور : باز هم یک قتل ناموسی دیگر در یکی از استانهای ایران اتفاق افتاد و سیل اتهامات نژادپرستانه و نسبتهای ناروا از سوی برخی سلبریتیها و افراد نادان یا مغرض به سمت مردم عرب سرازیر شد گویی که همه این جنایات را در اقصینقاط کشور، عرب ها مرتکب شدهاند و دیگر اقوام مبرا هستند.
بعنوان یک هموطن، یک انسان و یک همدرد میخواهم توضیحاتی خدمت این دوستان بدهم:
در جامعهشناسی یک گزاره اساسی و محوری وجود دارد که میگوید: «پدیده های اجتماعی تک علتی نیستند» این گزاره نشان میدهد که رویدادها و فرآیندهای اجتماعی را نمیتوان به یک علت واحد نسبت داد، بلکه نتیجه تعاملات پیچیده و عوامل وابسته به یکدیگر است. و جامعه شناسان ثابت کردهاند که پدیده های اجتماعی توسط عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تاریخی شکل میگیرند.
مثلاً ماکس وبر، یکی از بنیانگذاران جامعهشناسی، معتقد است که پدیده های اجتماعی اغلب تحت تأثیر ترکیبی از عوامل، از جمله باورهای فرهنگی، منافع اقتصادی و قدرت سیاسی هستند. او از این موضوع به عنوان «چند علیت» یاد کرده و استدلال می کند که این ایده برای درک فرآیندهای اجتماعیِ پیچیده ضروری است.
همچنین، امیل دورکیم، یکی دیگر از جامعه شناسان مشهور، استدلال مشابهی دارد که پدیده های اجتماعی نتیجه تعامل پیچیده واقعیتهای اجتماعی هستند. دورکیم حقایق اجتماعی را الگوهای رفتار، باورها و ارزشهایی تعریف میکند که خارج از آگاهی فردی وجود دارند و توضیح میدهد که این واقعیتها چگونه پدیدههای اجتماعی را به طرق مختلف شکل میدهند.
جامعه شناسان معاصر نیز بر اهمیت درک ماهیت چندوجهی پدیدههای اجتماعی تاکید کردهاند. به عنوان مثال، آنتونی گیدنز میگوید که پدیده های اجتماعی نتیجه تعامل پیچیده «ساختار» و «عملکرد» هستند. ساختار به الگوها و نهادهای اجتماعی از جمله قوانین و اعراف جامعه اشاره دارد که زندگی اجتماعی را شکل میدهند در حالی که عاملیت به اعمال افراد در آن ساختارها اشاره دارد. گیدنز استدلال کرده است که درک رابطه بین ساختار و عاملیت برای درک فرآیندهای اجتماعی ضروری است.
جامعه شناس معروف آمریکایی تالکوت پارسونز معتقد بود که جامعه مانند یک سیستم است که تحت تأثیر چندین عامل قرار میگیرد، اما هیچ کدام از این عوامل به تنهایی قادر به توضیح پدیدههای اجتماعی نیستند. همچنین جامعه شناس فرانسوی پیر بوردیو نیز به این نتیجه رسید که عوامل مختلف در جامعه با یکدیگر ارتباط دارند و نمیتوان بهصورت تک عاملی در نظر گرفت.
میشل فوکو در کتاب “الفاظ و اشیاء” اینگونه مینویسد: “هرگز نمیتوان گفت که پدیدهای چیز واحد و ثابتی باشد که از یک علت مشخص ناشی میشود. بلکه یک پدیده از تعداد زیادی علت و ضرورتاً تعداد نامحدودی علت تشکیل میشود.”
جورج ریتزر نویسنده کتاب “مفاهیم اساسی جامعهشناسی” نیز معتقد است که “همه پدیدههای اجتماعی در نهایت به تأثیرات متعدد از قبیل تاریخ، جغرافیا، سیاست، فرهنگ و سایر عوامل وابسته هستند.”
قتل ناموسی پدیده ای مختص یک قوم و تبار نیست و در همه ی مناطق ایران در حال روی دادن است بایستی به ریشه یابی عوامل آن پرداخت که البته چندان هم مبهم و ناپیدا نیستند.
در مجموع، این فرض که یک عامل نژادی و اتنیکی باعث بروز و گسترش پدیدهای در جامعه متبوع میشود، امری به غایت سطحی نگرانه و دور از انصاف و انسانیت و نگاه متمدنانه است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰