عادل صخراوی :شش سال پیش مردی در صف اول حضار در یکی از تالارهای شهر اهواز مینشیند.بنده در حال اجرای جشنواره لیالی رمضان بودم که دکتر عدنان غزی در گوشم زمزمه ای کرد و از من خواست که به محضر دکتر رسول بلاوی خوش آمد بگویم و ماجرا از آنجا شروع شد که سفری طولانی […]
توفیق بنی جمیل: صبح فردا خوابم را برای جاسم تعریف کردم و گفتم که نگران خانواده ی حاج ناصر(پدر فخریه) هستم و اگر خبری در مورد آن ها دارد بگوید چون در زندان شنیده بودم که حاج ناصر با بار دادن ما از روستا و تصاحب املاکمان مخالفت کرده بود اما حرفش به گوش کسی […]
توفیق بنی جمیل: وقتی سمت راستم را می پاییدم چشمم به آن دو نفر افتاد که هر کدام پشت نخلی پنهان شده بودند. دیگر برای من آشکار بود که آن ها قصد صدمه زدن به ما را دارند. آنقدر هم زود اتفاق افتاد که فرصت هر گونه واکنشی را از من گرفت و فقط در […]
هدیتی الى الشاعره والاعلامیه المبدعه نجمه الاهواز، فاطمه التمیمیه. شعر:عباس الطائی تحیا الثقافه فی نشاطک فاطمه عشت لنا ذخرا وفخرا دائمه یابنت اهواز التی سهرت لها طول اللیالی تضحیات قائمه تحلو بجیدک کامرات خلتها أغلا من الیاقوت إذ هی راجمه عدساتها عین على آلامنا آمالنا منها تلوّح باسمه فجراحنا یا بنت اهواز جمه أنت […]
دکتر فاضل خمیسی : علیرغم اینکه تعیین وقت و ساعت شده ، اما بنظر میآمد مطب شلوغ بود ، انگار همه بودند .زنی دائم با روسریش ور میرفت و با نوک انگشتانش موهای چند رنگی اش را شانه میزد ، مردی که کنارش نشسته بود چشم غره ای تُند و زننده کرد بطوریکه هوای داخل […]
عماد توفیق بنی جمیل :نفس نفس می زد. عرق کرده و ترس هم از سر و رویش می بارید. همین که نگاهش به چهره ی رنگ پریده و نگران زنش افتاد با صدایی لرزان گفت: – کُشتم معصومه..من آدم کُشتم. معصومه صورت خود را خراشید و با نگرانی و ترس گفت: – اصخام ویهی سعید.. […]
کلما طالعنا اشعار شعراء الفصحی و الشعبیین فی الأدب العربی فنجد مناهجهم المعرفه بهم و المعروفه لهم.و کل شاعر یختص له منهج قد سجل على جبهته و البعض لا یحتوی بنمط واحد بل یتحوط الیه مناهج عده و اما بالنسبه إلى الرباعیات ، فقاموا بالفصحى الکثیر إلى إحیاءه من الشعراء المعاصرین کاحمد رامی و غیره […]
وسام شلتوکی : چندروزی بود بخاطر باران شدید که در روستایمان داشتیم هیچ کس جرات بیرون رفتن نداشت !!چون تمام فاضلاب های کوچک روستایمان آب گرفتگی داشت وروستارا آب فراگرفته بود !! بوی بد فاضلاب ها داشت مارو بیمار میکرد!! میخواستم بفهمم جریان این فاضلاب ها چیه !!!یک روز از دیوار منزل همسایه!! زن همسایه […]
وسام شلتوکی : ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺍﺳﺐ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ . ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ،، ﭼﻪ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ! ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﻌﻠﻮﻡ؟ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺳﺐ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﯾﮏﮔﻠﻪﺍﺳﺐ ﺑﺮﮔﺸﺖ. ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﭼﻪ ﺧﻮﺵ ﺷﺎﻧﺴﯽ ! ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯﮐﺠﺎﻣﻌﻠﻮﻡ؟ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﭘﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺳﺒﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﺍﻡ […]
ققنوس پرگشوده بر بلندای عشق! درآسمانی شدنت عجب نیست چرا که ازهمان آغاز آسمانی بودی و آسمانی زیستی تصویرت جاودانه ماند همچون رفتار پیامبرگونه ات خیلی از عکس ها که با ژست ها وافاده ها که در مناسبت ها ی مختلف میگیریم چه کوته و زودگذرند! چه بی تاثیر وبی طعم! و خالی از روح […]
عماد توفیق بنی جمیل :بالاخره و بعد از دو سال خدمت سربازی و پُست و چند روزی هم اضافه خدمت، کارتم را در جیبم گذاشتم و با اقتدار و انگار که احساس می کردم به قول پدرم” مردتر ” شده بودم راه خانه را که در شهرستانی دور افتاده قرار داشت در پیش گرفتم. در […]
عارف خصافی : قصیده نظمها الشاعر و الأدیب الراحل؛ زامل ابو فاخر العبوداوی و تحتوی فنون عده من الشعر الشعبی من الدارمی و الابوذیه و الهوسه . أن الهوسه اخذت جانب الأکبر فیها.هی ملحمه حماسیه طویله بین شیخین،؛ اجعیول و غازی ،؛ من قبیلتین ،فبدء الجدال بینهما بسبب قطعه ارض و انتهت بوساطه احسین و […]
فیبقی علی الأرض محسور الفوادِ و ینظرُ الی الطیر کیف یتحلّق من مکانِِ الی مکانِِ من شجرِِ الی شجرِِ و مراتع الی مراتع و من سفوحِِ الی سفوح ینظرُ الی جناحیِه یفتحهما ولکن لا یستطیع التحلّق علی الطیران مع صفوف الطیور فهنا یقولُ لصدیقتهِ و حبیبتِه التی انتظرته بنظرات الانتظار اعلاه تلتفُّ الی الصفوف و […]
یونس حردانی :پیرمرد آرام وقرار نداشت،گاه میئنشست وگاه برمیئخاست ،دستئهای لرزانش رامرتب به هم میمالید بطرف آسمان بالا میگرفت ونجوای یا الله می کرد،گویی منتظر خبر نهایی است ،پشت سرهم با گوشه چفیه اش عرق پیشانیش را پاک میکرد،گاهی روی جدول مینشست وگاهی قدم میزد به او نزدیک شدم بعد ازسلام پرسیدم “عمو”کمکی از من […]
الانسان یستلذ بالتواقیت و یستخدم لحیاته و یتمتع بالعوز بوقته و لا غیر اصاب ولد بمرض فجوّز له الطبیب بالعملیه الجراحیه احتار ابوه ضاق به الأمر لانه لا یملک إلا القلیل مما خزن من کد عیشه اغتمرت حیاته بضنک العیش فذهب إلى اصدقاءه فاعتذروا منه لان حاله عیشهم لیست بأحسن منه اضطر أن یذهب إلى […]
حسن نسیمی : این روزها سریالی از شبکه سه تلویزیون ایران در حال پخش است به اسم “نجلا”داستان سریال به سال های ابتدای انقلاب و دفاع مقدس مربوط می شود.پخش این سریال به دلیل ارائه چهره ای مخدوش از خوزستانی ها مورد خشم و اعتراض مردم خوزستان بویژه آبادان و خرمشهر واقع شده است. نمایش […]
حبیب زبیدی : باز شکاری از زیباترین و عجیب ترین موجودات زنده جهان است. پرنده ای فوق العاده و بی نظیر ، با قیمتی گزاف ، چرا که امروره نوع مرغوب آن با قیمت میلیاردی معامله می شود. از عوامل ارزشمندی این پرنده ، قابلیت تربیت پذیری آن می باشد ، و تا آخر عمر […]
ناصر شایع :کلمه [إبْجَیْرَه] مصغره بجره و لکن استعمالها بالتصغیر فقط و هی تسمیه لقطعه قماش شقّت لجعل فتحه صغیره فی وسطها على قدر رأس الجنین الذی یولد قبل أوانه و عاده ما یکون حجمه صغیرًا جدًا إذ یصعب إیجاد أو خیاطه لباس على مقاسه. و یبقى جانبی الابجیره مفتوحان بدون خیاطه و لکن یُلفّ […]
قاسم امیری : مقام و منزلت استاد شجریان در نزد ملت ایران فراتر از یک هنرمند و آوازخوان است.بوی خوش استاد چنان برفضای متعفن تخریب کنندگان غالب است که چون عودی همه آنها را محو میکند و چون اسپندی بر آتش ،آلودگی ها را می زداید.نه برچسب هیچ نوع وابستگی به او می چسبد که […]
توفیق بنی جمیل : پدرم از من می نالید: نمی دانم چرا نمازش را رها کرده؟ مسجد که نمی رود هیچ، قرآنش را هم نمی خواند.مادرم با همان مهربانی همیشگی اش پی حرفش را گرفت:جوان است بهتر است با دقت با او رفتار کنیم. راستش تحت تاثیر دوستم قرار گرفته بودم: دین، افیون ملت هاست؛ […]