فارسیات ، جبهه بیاد ماندنی – ۲۱

عبدالله سلامی : ..‌‌‌.. هنوز ، گاه و بی گاه ، توپخانه ی دور برد عراق در اوقات مختلف روز ، چندین گلوله ی توپ به اطرف و اکناف شهر اهواز ، شلیک می کرد و با اصابت ترکش آنها ، عده ای از مردم شهر کشته و زخمی می شدند و به اماکن آسیب […]

عبدالله سلامی : ..‌‌‌.. هنوز ، گاه و بی گاه ، توپخانه ی دور برد عراق در اوقات مختلف روز ، چندین گلوله ی توپ به اطرف و اکناف شهر اهواز ، شلیک می کرد و با اصابت ترکش آنها ، عده ای از مردم شهر کشته و زخمی می شدند و به اماکن آسیب و صدمه جدی می زدند ، خلاء و فشار ناشی از موج انفخار گلوله های توپ ، در کره کره ای دکانهای را ، از جا در می آورد و به سمت بیرون می کشاند ، یا پرتاب می کرد . آندسته از مردم شهر که ترجیح داده بودند توی خانه و شهرشان را ترک نکنند ، از ترس اصابت ترکش گلوله های توپخانه برای حفظ جان با کیسه های پر شده از ماسه و خاک ، زیر و روی زمین فضای خالی خانه هایشان ، سنگر ساخته بودند ، ستاد پشتیبانی جنگ نیز . در اماکن و معابر عمومی سنگرهای پیش ساخته از جنس بتن ، احداث کرده بود .

با کم شدن شدت درد ، ناله های سرباز عراقی کمی آرام گرفته بود اما توان صحبت کردن نداشت ، با اشاره دست ، علامت داد تا به او آب خوردن و یک نخ سیگار بدهند . باز آن رزمنده ای که بار اول قصد کرده بود تا سرباز عراقی را بکشد ، زودتر از همه پیش قدم شد و سیگاری روشن کرد و میان لبان سرباز گذاشت ، سرباز زخمی ، چندین پک بلند از سیگار گرفت و بعداز چند دقیقه از حال رفت ، در آن هنگام آمبولانس نیز به محل جبهه فارسیات رسیده بود تا سرباز عراقی را به مقصد بیمارستان ، منتقل کند .