خاطرات خوزی
اینهمه طناب تا روز را با آفتاب بالابکشم که ماه را در هوری که عظیم نیست ببینم . ببینید طالعم را ، شبیه نی هایی شده است که برای روشن شدن نفت نیستتد . جغرافیای خوزیان بی نیاز از تاریخ شده است . ببینید ، ببینید : تاب خوردن نخل ها را درگره تزویر ، […]
اینهمه طناب
تا روز را با آفتاب بالابکشم
که ماه را در هوری
که عظیم نیست ببینم .
ببینید طالعم را ،
شبیه نی هایی شده است
که برای روشن شدن نفت نیستتد .
جغرافیای خوزیان بی نیاز از تاریخ شده است .
ببینید ، ببینید :
تاب خوردن نخل ها را درگره تزویر ،
و
باد خوردن نیزارهای هور را با پروانه های چاه شماره….
دُردانه ی خوزستان
پدری شده است که برای پدر بودنش باید آزمایش دی اِن آ بدهد ،
و
سوگلی اش هم در پی فرزندی که به مادری قبولش نمی کند .
دیگر
گردشکران کنار کارون
هجی نخواهند کرد آواز خوش خاطرات را ،
و
صیادی به هور نخواهد رفت
تا خاطرات دلاورانش را صید کند .
آه ای صوبور
منتظرنباش
و چشم به برکه ی بالایی نبند .
اینجا که ماییم ،
از چشم خدا هم دور شده ایم .
✒ شاهپور زندی
تیر چهارصد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰