از ازل را چه کنند این نابسامانی..
از ازل را چه کنند این نابسامانی عشق // گفتم ای دوست: چنان بود و چنان خواهد بود پرده را دیدم و دل را به تماشا بزدم // دل همان بود ولی گاه پریشانی بود عارف خصافی : آن هنگام که به گذشته نگاهی می انداختم ، باید گفت: از ازل ، چنین نبود. چگونه […]
از ازل را چه کنند این نابسامانی عشق // گفتم ای دوست: چنان بود و چنان خواهد بود
پرده را دیدم و دل را به تماشا بزدم // دل همان بود ولی گاه پریشانی بود
عارف خصافی : آن هنگام که به گذشته نگاهی می انداختم ، باید گفت: از ازل ، چنین نبود. چگونه در یک منشور، قرار گرفت؟ در پی کار و نان بودند.زاد و ولد را دنباله راه خود می دانستند.
صفا بود ، الفت بود که در کنون همان حلقه است اما در درون آن حلقه هایی پدیدار گشت که لکه های سیاهی بر پرده های نمایش دل واقع شد و نگاه انسان را با مشکل مواجه ساخت و حالِ او را بد کرد، تا اینکه ارتباط محدود شد، و عاطفه در تعریف قرار گرفت.
چون در آسمان بزیست همسایه ی زمینی خود را دور دید و یا عکس آن را باید زبان آورد.پس ، ازل زیبا بود و کنون با مشقت بسر می برد، زندگی پر مِحنَت را.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰