قصیده زیبا از دکتر محمد جوروند در پاسداشت واقعه جهاد مردم عرب خوزستان ضد استعمار انگلیس

قصیده زیبایی از دکتر محمد جوروند به مناسبت برگزاری نمایشگاه جهاد مردم عرب خوزستان و تجلیل از مقام شهدا و مجاهدان این واقعه تاریخی که به شرح زیر می باشد: با چوب و سنگ و خنجر و شمشیر ره بستند بر هر چه از تیر و تفنگ و تیر ره بستند مردانی از جنس شرف […]

قصیده زیبایی از دکتر محمد جوروند به مناسبت برگزاری نمایشگاه جهاد مردم عرب خوزستان و تجلیل از مقام شهدا و مجاهدان این واقعه تاریخی که به شرح زیر می باشد:

با چوب و سنگ و خنجر و شمشیر ره بستند
بر هر چه از تیر و تفنگ و تیر ره بستند
مردانی از جنس شرف ،مردانی از پولاد
مردانی از آتشفشان ،مردانی از فریاد
با چفیه های رسته از دریای خونین رنگ
با یزله هایی از نسیم گرم خوش آهنگ
این سوی غیرت با تمام قد و قامت بود
گویی زمین گویی زمان شور قیامت بود
این سو ابابیل از زمین و آسمان می رست
از سینه مردان شأن ،آتشفشان می رست
این سو زنان با شیله ها در هلهله بودند
هفت آسمان گویی همه در زلزله بودند
بر خاک خوزستان شرف آئینه داری کرد
آن سوی تر از خون ،زمین ،هم لاله کاری کرد
پیر خرفت انگلیسی را زبون کردند
مردان ما نامردمی ها را زبون کردند
آری عرب با کهکشانها عهد خون بستند
فرهاد وار از عشق عهدی با جنون بستند
چون لاله بر خاک وطن تن را رها کردند
زیر سم اسبان چو گردن را رها کردند
مردان ما از کربلا عهدی دگر دارند
بر نیزه های دشمنان خویش سر دارند
ای غیرت پاک عرب !آئینه خورشید
ای خون تو در تاب و تب آئینه خورشید
ای شهسواران بزرگ سرزمین من
ای تکسواران عرب ،آئین و دین من
نام شما بر تارک مهتاب خواهد ماند
خون شما تا آخرت بی تاب خواهد ماند