فارسیات ، جبهه بیادماندنی – ۳

عبدالله سلامی : ….. در یکی از روزهای سپری کردن ایام شروع جنگ ، خبر آمده بود ، هوانیروز برای دفع و همچنین پیشگیری از پیشروی بیشتر نیروی های زرهی عراق به سمت اهواز ، صبح زود اولین عملیات خود را ، با پرواز چهار فروند هلی کوپتر کبرا ، حمله هوایی به تانکهای زرهی عراق را آغاز کرده بود . صفیر غرش توپخانه دور زن عراق نیز با شلیک گلوله به سمت مناطق شهری اهواز ، شنیده می شد ، گفته شد با حمله ی هلی کوپترهای هوا نیروز ، نیروی زرهی عراق ، عملیات عقب نشینی از حومه نزدیک به روستای ام تمیر که در سمت غرب رودخانه کارون و در فاصله پانزده کیلومتری حومه اهواز واقع شده بود ، آغاز کرد و نزدیک روستای تختیه و منطقه ی دب حردان نزدیک جاده اهواز خرمشهر ، پا گرفت و مستقر شده بود . از زمین ، نیروهای داوطلب و سپاه از فرصت پیش آمده با سلاح آر ، پی ، جی به سمت تانکهای در حال عقب نشینی نیروهای زرهی ارتش عراق حمله برده بودند . روی برجک تانکهای روسی ارتش عراق یک تیربار خودکار دوشکا برای حافظت هوایی و زمینی از تانک ، تعبیه و کار گذاشته شده بود ، بعدها اطلاع حاصل کرده بودیم ، برد پاکزایی موثر تیربار دوشکا ، مسافتی معادل چند هزار متر ، تخمین زده می شد .

…. فرود آمدن و اصابت اولین گلوله های آتشبار توپخانه ی عراق بر سر شهر اهواز ، ابتداء در منطقه ی لشکر آباد و حوالی آن مشاهده شده بود . باور وقوع جنگ برای اهوازیها ، درست با فرود آمدن گلوله های توپ و اصابت آنها بر سر اماکن شهری ، پیش آمده بود . واژه و عبارتهایی مانند گلوله توپ ، توپخانه ، سنگر ، آژیر خطر ، خاموشی ، ترکش ، موج انفجار ، خرج و ماسوره گلوله ی توپ و ….. وارد محاورات روزانه ، مردم شده بود . همچنین صحبت ترک شهر و مهاجرت به مناطق امن ، بر سر زبانها افتاده بود . در جبهه فارسیات گروه ما نیز با حداقل امکانات ، همچنان در گیر انتقال مخاطره آمیز جنگ زدگان روستاهای غرب رودخانه به سمت شرق ان بود . خبر و شایعه اینکه نیروی زرهی عراق ، عملیات عبور از رودخانه به سمت فارسیات را تدارک داده است به اضطراب و نگرانی جنگ زدگان در حال عبور و همچنین گروه ما ، افزوده بود .

….ادامه دارد .