ریحانه خوزستان از ملاثانی در البرز 

دکتر لفته منصوری : دیروز خبری مسرت‌بخش و بهجت‌زا مرا به ملاثانی برد. خبرِ موفقیت یک دختر، یک دانش‌آموز برتر، دختری کوشا، فعال و کتاب‌خوان؛ ریحانه باوی برگزیده جشنواره‌های خوارزمی در قرآن و معارف اسلامی و بازارچه و کد‌نویسی؛ برگزیده مسابقات برنامه‌نویسی با زبان پایتون؛ برگزیده جشنواره پژوهش سراها با محوریت کد نویسی و زیست‌فناوری و برگزیده […]

دکتر لفته منصوری : دیروز خبری مسرت‌بخش و بهجت‌زا مرا به ملاثانی برد. خبرِ موفقیت یک دختر، یک دانش‌آموز برتر، دختری کوشا، فعال و کتاب‌خوان؛ ریحانه باوی برگزیده جشنواره‌های خوارزمی در قرآن و معارف اسلامی و بازارچه و کد‌نویسی؛ برگزیده مسابقات برنامه‌نویسی با زبان پایتون؛ برگزیده جشنواره پژوهش سراها با محوریت کد نویسی و زیست‌فناوری و برگزیده جشنواره فردا در وبلاگ نویسی؛ موفق شد جایزه شصت و یکمین دوره بخش دانش‌آموزی بنیاد البرز را به‌عنوان تنها نماینده استان خوزستان که به جایزه‌ی نوبل ایران شهرت یافته است؛ به خانه بیاورد.
ریحانه فرزند معلمانی از دیار صدق، وفا و راستی؛ ملاثانی است. ریحانه فرزند عبدالکریم باوی معلم نجیب، صادق و پرکار آموزش‌وپرورش شهرستان باوی و سرکار خانم رحیمه عامری فلیحی معلم مقطع ابتدایی که هر دو از بهترین معلمان ملاثانی هستند. آهای ملاثانی! آباد باش و شاد زی؛ چه فرزندان نخبه‌ای تقدیم این مرزوبوم کردی! مرحبا به مردمان نیک‌سیرت و پرآوازه‌ات!
و مرا چه باک که چون حافظ به همین یک ریحانه، بوی بهبود ز اوضاع جهان بشنوم:
بویِ بهبود ز اوضاعِ جهان می‌شنوم / شادی آورد گل و بادِ صبا شاد آمد[۱]
و مرا ملامت نکنید که با یک گُل بهار نمی‌شود. خانواده‌های ایرانی علیرغم همه‌ی چالش‌ها، مشکلات، سختی‌ها و گرفتاری‌های خود، یکی از اولویت‌های مهم و با ارزش خود را تربیت و پیشرفت فرزندان خویش قرار داده است. شنیده یا دیده‌اید خانواده‌ای برای تحصیل پسر یا دختر خود در استانی دیگر، از سرزمین آبا و اجدادی، جلای وطن کرده و در استانی دیگر مسکن و مأوا گزیده و بعد از ازدواج فرزندشان، همان‌جا ماندگار شده‌اند؟! شنیده‌اید یا بر شما گذشته که چه هزینه‌های جبرانیِ هنگفتی بابت تحصیلات فرزندانتان به خاطر کمبودهای نظام رسمی آموزش‌وپرورش به جیب موسسه‌های آموزشی آزاد اعم از راست‌کردار و تبهکار واریز کرده‌اید؟! دیده‌اید مادرانی که یک‌عمر به دنبال فرزندان خود بر درِ مهدکودک‌ها، مدارس و آموزشکده‌ها ایستاده‌اند و در مقطعی از عمر خویش، تسبیح به دست و دعاگویان در کنار نرده‌های دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی؛ منتظر پایان آزمون کنکور، چه آرزوها که برای فرزندان دلبند خود کرده‌اند؟!
اما در این کشور، گوهر یاب و قدرشناس و نخبه پرور هم هست. حسین‌علی البرز یکی از این‌ها است. حسین‌علی البرز در ۲۶ مهر ۱۳۷۷ چشم از جهان فرونبسته است. حسین‌علی البرز بنیان‌گذار بنیاد فرهنگی البرز و جایزه البرز؛ ریحانه‌های این سرزمین را می‌بویند و عطر آن‌ها را در جهان می‌پراکنند. او نه مرده است. او می‌گوید: «نه میراث از پدرم بود و نه تجارت نامشروع می‌نمودم و نه صاحب‌مقام و مملکتی بودم که دست‌درازی به بیت‌المال ملت بنمایم؛ و نه وابستگی و قرابتی با هزار فامیل داشتم که از قِبَل آن، سرمایه‌ای بیندوزم. آنچه که از ملت به دست آورده بودم، سرانجام به طریقی به ملت بازگردانیده‌ام.»[۲]
بنیاد فرهنگی البرز در سال ۱۳۴۲ شمسی تأسیس‌شده است. هدف از تأسیس بنیاد فرهنگی البرز درواقع کمک به اشاعه فرهنگ کشور و تجلیل از مقام علمی دانشمندان و پژوهندگان برتر ایرانی و تشویق دانشجویان و دانش‌آموزان برگزیده و نوباوگان و نوجوانان با استعداد ایرانی است. این امر از طریق اعطای «جایزه بنیاد البرز» و به‌صورت مستمر و سالانه انجام می‌گیرد.
بنیاد فرهنگی البرز به همت مرحوم حسینعلی البرز، مردی خیراندیش و نیک‌سیرت، تأسیس و وقف گردید. این بنیاد طی بیش از نیم‌قرن، چندین هزار نفر از نخبگان برتر علمی کشور را موردحمایت و تشویق قرار داده است. جالب اینکه تعدادی از ایشان، هم‌اکنون نیز دارای مسؤولیت‌هایی در عرصه‌های مختلف علمی، پژوهشی و اجرایی هستند. فعالیت حمایتی و تشویقی بنیاد فرهنگی البرز طی سال‌های اخیر در قالب همایش‌های ملی و استانی با حضور مقامات علمی و مسؤولین کشوری محقق شده است.
نخل قد بلند تو بنیاد سرو کن / ریحان باغ سبز خطت گل گیاه کن[۳]
البرز در سال ۱۲۸۵ شمسی در تهران متولد شد. مادرش را در سن دوسالگی از دست داد. در هفت‌سالگی وارد مدرسه قزاق خانه که در آن زمان روس‌ها تأسیس کرده بودند، شد اما به دلیل اینکه فارغ‌التحصیلان این مدرسه می‌بایست به خدمت ارتش درمی‌آمدند، با رضایت پدر و تغییر رشته، وارد کالج البرز شد.
پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۰۴ شمسی، به دلیل تسلط به زبان‌های انگلیسی و روسی به‌عنوان مترجم وارد وزارت مالیه (دارایی فعلی) شد. پس از مدتی به سبب بیماری برونشیت و بنا بر تجویز پزشک به خوزستان منتقل گردید اما خواسته‌های نامشروعی که خوانین محل در باب نحوه پرداخت مالیات داشتند، او را از خدمت در وزارت دارایی منصرف ساخت و با بازگشت به تهران، پس از مدتی به‌عنوان منشی شعبه اول به استخدام وزارت عدلیه درآمد.
بنا به درخواست پدر که آرزوی ازدواج تنها پسرش را داشت، در سال ۱۳۱۰ شمسی، با خانمی فهمیده و خداشناس بنام فخرالزمان ازدواج کرد اما با فوت پدر، سرپرستی خانواده‌ی بدون درآمد و چندنفره خود و پدر بر عهده او قرار گرفت.
به دنبال این شرایط بود که فساد اداری حاکم بر مشاغل دولتی از یک‌سو و مشکلات معیشتی از سویی دیگر، البرز را مجبور به کناره‌گیری از کار دولتی کرد.
او در سال ۱۳۱۲ در اولین اقدام اقتصادی آزاد، با شرکت و برنده شدن در یک مناقصه دولتی طی ابتکار عملی مناسب، توانست از سود آن با خرید مغازه‌ای در خیابان فردوسی، مقدمات تجارت با کشور آلمان را فراهم کند و در ادامه با کار شبانه‌روزی و تلاش طاقت‌فرسا در مدت سه سال، موفق به دریافت نمایندگی یازده شرکت معتبر آلمانی (موتورسیکلت، دوچرخه، رادیو، گرامافون و …) شد.
بدین ترتیب عملاً البرز بدون ارث مادی از پدر و صرفاً با تکیه‌بر توان و تعهد شخصی، ضمن معرفی خود به‌عنوان یکی از پنجاه کُنشگر اقتصادی ۱۵۰ سال اخیر ایران، توانست سرمایه معتنابه‌ی را برای خود رقم بزند.
البرز در سال ۱۳۴۲ شمسی با تأسیس و وقف بنیاد فرهنگی البرز با هدف کمک به اشاعه فرهنگ کشور و تجلیل از مقام علمی دانشمندان و پژوهندگان برتر ایرانی و تشویق دانشجویان و دانش‌آموزان برگزیده و نوباوگان و نوجوانان با استعداد ایرانی، از طریق اعطای «جایزه بنیاد البرز» توانست روح والای خود را در انجام اقدامات خیر و ماندگار متعدد در مابقی سال‌های حیاتش ارضاء نماید.
ویژگی‌های جایزه البرز: باسابقه‌ترین جایزه علمی کشور با بیش از نیم‌قرن پیشینه پرافتخار و باشکوه؛ تنها جایزه علمی در چارچوب سنت حسنه وقف و مروج علم و علم‌آموزی در همه سنین و شئون؛ دارای استقلال هویتی و عدم هرگونه وابستگی مادی به اشخاص حقیقی و حقوقی؛ تنها جایزه غیردولتی؛ بدون اتکا به حمایت مالی دولت و تحمیل هزینه‌بر شرکت‌کنندگان؛ جایزه‌ای در تراز جوایز علمی معتبر جهان، بر اساس چشم‌انداز ترسیمی از سوی واقف محترم؛ تنها جایزه علمی فراگیر که از نوباوگان نخبه تا دانشمندان برتر کشور را موردتقدیر قرار می‌دهد.[۴]
عصر دیروز، به منزل عبدالکریم باوی در ملاثانی رفتم و با ریحانه آشنا شدم. ریحانه‌ی خوزستانی در روز دوشنبه ۱۵ آبان ماه جاری در تهران جایزه البرز که شامل لوح تقدیر با ارزش جهانی و مبلغ ۳۰ میلیون تومان پاداش نقدی را دریافت کرد و افتخاری برای پدر و مادر، ملاثانی، خوزستان و ایران آفرید.

 

ای صبا گر به جوانان چمن باز رَسی / خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را[۵]

 

پانوشت:

[۱] – حافظ، غزلیات، غزل شماره‌ی ۱۷۳، بیت چهارم.
[۲] – پشت جلد بروشور شصتمین سال جایزه البرز؛ آبان ماه ۱۴۰۱.
[۳] – شهریار، گزیده غزلیات، غزل شماره‌ی ۱۰۹ – گدا پادشاه کن، بیت چهارم.
[۴] – برگرفته از سایت بنیاد فرهنگی البرز به نشانی: https://alborzprize.ir/.
[۵] – حافظ، غزلیات، غزل شمارهٔ ۹، بیت دوم.