پذیرش محکوم بودن ، بزرگ ترین عقب افتادگی فکری است!

خداوند تبارک و تعالی همه انسان ها را آزاد و حاکم سرنوشت خود خلق کرده و سنت وجود مقدس الهی بر این قرار گرفته است که انسان دارای اختیار تعیین راه زندگی و سرنوشت خود باشد و بر همین اساس هم مورد محاسبه قرار گیرد. این امر بدیهی پایه و اساس تفاوت انسان و سایر […]

خداوند تبارک و تعالی همه انسان ها را آزاد و حاکم سرنوشت خود خلق کرده و سنت وجود مقدس الهی بر این قرار گرفته است که انسان دارای اختیار تعیین راه زندگی و سرنوشت خود باشد و بر همین اساس هم مورد محاسبه قرار گیرد. این امر بدیهی پایه و اساس تفاوت انسان و سایر مخلوقات است. نادیده گرفتن این حق موجب خروج انسان از انسانیت و قرار گرفتن آن در زمره حیوانات است.

متاسفانه برخی انسان ها محکوم بودن را پذیرفته و سرنوشت خود را در گرو گدایی آن از دیگری دیده اند. در حالیکه تعریف حکومت به معنی مالک سرنوشت تغییر یافته و به کارگزار و ابزار حاکمیت اراده ملت تغییر یافته است هنوز ذهنیت محکوم بودن ساری و جاری است. شاید شنیده باشید که تعابیری همچون « وظایف حاکم در برابر ملت ، وظایف حکومت ، حقوق ملت» و امثال آن چقدر بین دانش آموختگان رد و بدل می شود یا اینکه چقدر از قدرت دیگری غیر از قدرت شهروند خواسته می شود که به امور کشور رسیدگی کند. تمام این تفکرات نتیجه پذیرش محکوم بودن است. محکوم خود را در سطح پایین تر از حاکم و اقدامات حاکم را امری از بالا به پایین می داند.

لذا عدم وفای به وعده ها ، عدم پاسخگویی ، محرمانگی و عدم شفافیت و… از خصوصیات بارز کشورهایی است که دو طبقه حاکم و محکوم دارد. فرق نمی کند شکل نظام چه باشد با هر مسمایی صرف تقیید اراده ملت به معنی پذیرش محکوم بودن است. طبقه حاکم هم سعی می کند به الطاف الحیله پذیرش فکر محکوم بودن را در ذهن آحاد مردم نهادینه کند به طوری که امکان تصور غیر از آن برای شهروندان امری کافرانه و جنون آمیز باشد. ابزاری مانند دین ، افکار منورانه همچون دمکراسی ، پارلمان ، انتخابات و … در این راستا استفاده می شود و دانشمندان بسیاری در رشته های مختلف به کارگرفته می شود فقط برای پذیرش تبعیت ، محکومیت و طلب ساماندهی زندگی از دیگری به طوری که این امر مقدسی است که امکان تخطی از آن به معنی تخلف است.

این امر مانند این است که بخواهیم خانه ای بسازیم و معماری را استخدام می کنیم. اما معمار شروع به تحمیل افکار خود و رد خواسته های مالک خانه در نحوه ساخت خانه بکند و آخر الامر هم کیفیت سکونت در خانه هم فقط با اجازه معمار شود.

سعید حمیدیان مقدم