تاریخ گواهی می دهد که؛ الطوب احسن لومگواری؟!

وکتر عباس حیصمی : سال ۱۹۱۴ میلادی مصادف با ۱۲۹۴ شمسی، و در آستانه گرمای تابستان، فتوای جهاد عینی مجتهدین نجف از یکسو و عشق میهن دوستی و حراست از سرحدات وطن، ازسوی دیگر، شوری در دل مردان و زنان عرب خوزستان ایجاد کرده بود. فرماندهی ویلسون(یکی از قوای انگلیس) که بر خلاف تصورشان، اکنون […]

وکتر عباس حیصمی : سال ۱۹۱۴ میلادی مصادف با ۱۲۹۴ شمسی، و در آستانه گرمای تابستان، فتوای جهاد عینی مجتهدین نجف از یکسو و عشق میهن دوستی و حراست از سرحدات وطن، ازسوی دیگر، شوری در دل مردان و زنان عرب خوزستان ایجاد کرده بود.

فرماندهی ویلسون(یکی از قوای انگلیس) که بر خلاف تصورشان، اکنون با مانع بزرگ مقاومت مردم عرب خطه خوزستان مواجه شده بودند و ماشین جنگی کشور گشایی آنها متوقف شده بود، در نامه ای خطاب به بزرگان عشایر و طوایف عرب می نویسد؛ قشون بریتانیا هیچ دشمنی با شما ندارند. به شرطی که لشکریان ما بتوانند به راه خود ادامه دهند ومزاحمتی برای آنها ایجاد نشود..ایشان در ادامه، مغرورانه، مردم غیور عرب را تهدید می کند و اضافه می کند که؛ . در غیر اینصورت هرگونه مقاومت، اعلان جنگ با لشکریان انگلیس تلقی می شود و عواقب آن متوجه شماست…
طوایف عرب، که در گرمای آن روزگار، قریب به ۵۰ کیلو متر راه، ازخفاجیه و حویزه و بستان و حمیدیه و… را در لبیک به فتوای مراجع دینی، پیاده طی کرده و در منطقه المنیور، ۱۵ کیلومتری غرب اهواز، مستقر شده بودند، تا با دست خالی، اما با ایمان و توکل به خدا و عشق به وطن، آماده رویا رویی با قشون تا دندان مسلح شده بودند، بزرگان طوایف عرب، جسورانه و شجاعانه، در رد نامه ویلسون پاسخ می دهند که؛ ما به هیچ وجه اجازه عبورقوای بیگانه(انگلیس ) را از سرزمین خود نمی دهیم و برای جنگ به خط اول آمده ایم…

بدین سان، ناقوس جنگ نابرابر و بی سابقه تاریخ به صدا در می آید.
در یک طرف این جنگ، گوشت و پوست انسانهایی مومن و دلیر، وفاقد هرگونه زره وسپر،و تنها با سلاح چوب دست مخصوص(مگوار) و چاقو و شمشیر و فاله و…در میدان نبرد استوار و مصمم حاضر شده اند
و در طرف مقابل، ماشین مجهز جنگی و نیروهای رزمی فراوان پیاده و زرهی سازمان یافته و توانا!! قرار داشت، که مغرور از فتوحات خود و متکی بر برخی قرار های خیانت بار داخلی و بی اعتنا به اراده ملت ها بود!
جهان، درگیر جنگی گسترده و فراگیر، موسوم به *جنگ جهانی اول بود.بریتانیا و استعمار پیر انگلیس، برای تجزیه امپراتوری عثمانی، در حال نبرد و پیشروی و کشور گشایی اند… حاکمیت ایران آن دوران، با قاجاریان بوده است. و دولت احمد شاه، به دلیل ضعف سپاه و فقر لجستیک ، به پیشنهاد مستوفی الممالک (رئیس الوزرا وقت) اعلان بی طرفی کرده و تصمیم خود را رسما به همه دول متخاصم اعلام کرده بود. احمد شاه، در فرمانی به همه امرای خود در همه نقاط کشور، آن ها را از هرگونه اظهار نظر و یا مداخله له یا علیه هیچ کدام از طرفین متخاصم، منع کرده بود.
اما قرار گیری خطه خوزستان در نقطه استراتژیک نبرد و وجود منابع سرشار نفتی اش، موجب شده بود که این بی طرفی احمد شاه برای انگلیس بی معنا باشد.
لذا قشون انگلیس از طریق دریا، متوجه جنوب ایران (خوزستان) و شرق عراق شده بودند. و پس از تصرف فاو و بصره عراق، آبادان و خرمشهر خوزستان را تسخیر و راهی اهواز و غرب کارون (خفاجیه و حویزه و بستان…) و شرق استان(دورق،یا فلاحیه) شده بودند.
بی طرفی دولت مرکزی و طمع امیر وقت جنوب استان به و عده های دروغین حمایت انگلیس از سلطه وی، موجب شده بود که متفقین هیچ مقاومتی را در برابر خود تصور نکنند. و با توجه به پراکندگی عشایر و طوایف عرب استان و دشواری حمل و نقل و عدم امکان تردد سریع و دسترسی های آسان، در آن روزگار، و فقدان سلاح و تجهیزات جنگی طوایف و عشایر، در کنار عدم حمایت حکومتی از مردم، سبب شده بود که دولت بریتانیا امکان هماهنگی و احتمال انسجام عشایر و ایجاد توان مقاومت و جنگ را باور نداشته باشد. لذا از این جهت خاطری آسوده داشتند.
غافل بودن انگلیس از انسجام فرا جغرافیایی مسلمانان و توان انسجام بخشی مرجعیت شیعه و فرماندهی و رهبری معنوی مردم، سبب خطای محاسباتی و شکست سپاهیان تا دندان مسلح آن ها شد.انسجام دوعامل دین و میهن دوستی امت، کلید واژه پیروزی جهادگران متکی بر ایمان و عشق به کشور عشایر عرب استان، و شکست خفت بار تاریخی لشکریان و قشون بریتانیا در جنوب ایران و فرار آنها از منطقه وغرق جمعیت قابل توجهی از سربازان و فرماندهان آنها در کارون شد!
در جهاد عشایر عرب استان، عامل اجتهاد و نقش *مرجعیت شجاع مصداق مخالفا لهواه شیعه،* در کنار عامل نقش انکار ناپذیر نفوذ شیوخ و بزرگان و شخصیت های مشهور و برجسته طوایف عرب، که مورد اعتماد و پذیرش مردم بودند، دو بال مهم عامل سرافرازی و خلق حماسه ماندگار و زرین واقعه ی موسوم به جهاد عشایر عرب استان گردید.
شعارها و هوسه های سنتی حماسی در جریان واقعه جهاد عشایر عرب، بیانگر این واقعیت است که مردم عرب استان، متدینینی هستند که علاوه بر باورهای دینی ، تعصب ریشه دار وطن دوستی و تعلق به میهن و وپاسداری از سرحدات کشور، داشته ودارند.
این مردم، تابت کرده اند که همواره مرزداران امینی برای سرحدات کشورند و هرگز اجازه تعرض دشمنان به کشور را نداده و نمی دهند. این را از شعارها و هوسه های حماسه جاوید جهاد عشایر عرب می توان فهمید. عرب های جهادگر، در کنار شعار و یزله های حماسی دینی مانند؛
*-یل هاوی الجنه، امشی ویانه*
ای کسی که بهشت را دوست داری، با ما بیا
*- یا، افتح باب الجنه او تومیلی*
(در بهشت باز شده و به من اشاره می کند)
*-و یا‌؛ مهضومه الزهرا او تنخانی*
حضرت زهرا(س) نگران است و از ما کمک می طلبد
*-و یا؛ حیدر یا عزنا او مولانا*
و…
یزله های حماسی وطن دوستی و باور به قداست خاک میهن هم فراوان بچشم می خورد که نقش قابل توجهی در بسیج عمومی مردم داشته است.
که از جمله آنها ؛
*-احنا اهل الملعب، رد مالک ملعب ویانا*
میدان دار(این خطه) مائیم و تو( ای دشمن وطن) برگرد که هیچ جا و میدانی برای میدان داری(در این خطه) نداری.
*-یا؛ الیوصل حدنا، انگص ایده*
هر که به حد و مرز(میهن ما) نا برسد (تعرض کند) ، دستش را قطع می کنیم.
*-المنیور النه او ما نعطیه*
منیور(نقطه ای که برای جنگ با نیروهای انگلیس اختیار کرده بودند) مال ماست و هرگز از دست نخواهیم داد
*-یشهد لی المنیور، ابیومی*
منیور در تاریخ(به این مقاومت و رشادت و وطن دوستی ما ) گواهی خواهد داد
و…
و این شعار اخیر، که، بسیار شبیه شعار مردم ما در انقلاب بهمن ۵۷،( یعنی همان شعار خون بر شمشیر پیروز است) دارد، در ۱۰۸ سال قبل و در حماسه جهاد عشایر عرب، عشایر تاریخ را به گواهی وفاداری به کشور و مقاومت با چوبدستی، در برابر توپخانه و تسلیحات گسترده ماشین جنگی بریتانیا و پیروزی و سرافرازی این عشق بازی با خاک وطن می خوانند که‌؛
*-الطوب احسن،لو مگواری؟!!*
(توپ و تانک شما(توپخانه شما) برتر است(پیروز خواهد بود) یا چوب دستی من؟!!!
*الطوب اشمادگ،کصرنا*
توپخانه(دشمن) هر قدر (به خانه و کاشانه مردم ) شلیک کرد، ما (با دست خالی و همین چوب دستی) او راشکستیم!!

حماسه جهاد عشایر عرب، رخداد همیشه زنده تاریخ مردم این سرزمین و سند افتخار آفرین دین داری و وفاداری در مرزداری و دفاع از سرحدات کشور شیعه علوی است.
جهاد عشایر عرب و مقبره شهدای آن حماسه بزرگ، برگ زرین مردم نجیب عرب استان و ایران، که باید همواره این رخداد بزرگ و کم نظیر را به مردم شریف و متدین و ولایی عرب استان و بازماندگان جنگجویان آن، تبریک گفت.
گرامی داشتن یاد خاطره رشادت های شهدایش، باید وظیفه دینی و ملی تلقی شود و توسط مسئولین و امرای کشور، مورد توجه واهتمام جدی قرار گیرد.مبارک باد این برگ زرین جهاد عشایر عرب، بر هم استانی ها وهمه مردم کشور عزیز ما، ایران.

مدیرکل اسبق آموزش و پرورش استان