حکایت همچنان باقی است

نگاه ایدئولوژیک به وقایع تاریخی وافراد تأثیر گذار بر حوادث تاریخی، منتهی به سیاه و سفید دیدن عملکرد آنها میشود. از همین رو لازم است فارغ از چنین برداشتهای سیاه وسفید به آدمها به وقایع خاکستری نگریست. ازجملهٔ این شخصیتها که بیشتر به او از منظر سیاه و سفید نگریسته شده، سید حسن تقی زاده […]

نگاه ایدئولوژیک به وقایع تاریخی وافراد تأثیر گذار بر حوادث تاریخی، منتهی به سیاه و سفید دیدن عملکرد آنها میشود. از همین رو لازم است فارغ از چنین برداشتهای سیاه وسفید به آدمها به وقایع خاکستری نگریست. ازجملهٔ این شخصیتها که بیشتر به او از منظر سیاه و سفید نگریسته شده، سید حسن تقی زاده است. به گونه ای که دکتر شریعتی در وصیت نامهٔ خود اظهار میدارد که از دو « ت » متنفرم، تقی زاده و تاریخ و همچنین از نکوهش دیگرانی که او را مظهر دعوت به غربزدگی به شمار می آورند در ٱمان نبوده است. سید حسن تقی زاده علیرغم سنگینی حجم انتقادات به عملکرد سیاسی او از روشنفکران و سیاسیون تأثیرگذار در عصر مشروطه و دورهٔ پهلوی اول میباشد.

ایشان با تأسیس انجمن فکری و فرهنگی کاوه و انتشار نشریه ای به همین نام با کمک مالی آلمانیها در خلال جنگ جهانی دوم به همراه سایر روشنفکران آن دوره سهم بسزایی در معرفی و تبیین تفکر غربی و شکل گیری رژیم رضاشاه بر پایهٔ ناسیونالیسم رومانتیک آلمانی داشت. اما بعدها با فاصله گیری از ناسیونالیسم دورهٔ رضا شاه که اساس مفهوم ملت و هویت ملی را بر مؤلفه هایی از قبیل نژاد، خون و تبار، باستان گرایی، غربگرایی و عرب ستیزی و اسلام ستیزی تعریف مینمود، شروع به انتقاد از این روایت راسیستی و نژادپرستانه از مفهوم ملیت و هویت ملی ایرانی نمود. و در نوشته های بعدی خود ضمن فاصله گیری با نظریات ناسیونالیستی و باستانگرایی خود در مجلهٔ کاوه در دفاع از اسلام و فرهنگ و تمدن ملت عرب در آن دوره در میان روشنفکران حلقهٔ نظام پهلوی پیشگام و برجسته بود. به طور مثال ایشان در نقد سیاست یکپارچه سازی هویت ایرانیان با شعار یک ملت، یک فرهنگ و یک زبان توسط استبداد پهلوی از طریق اجرای اسیمیلاسیون فرهنگی وهمچنین تأثیر مخرب عرب ستیزی بر روابط مردم عرب تبار ایرانی در خوزستان با دولت مرکزی و تضییع حقوق آنان از طریق عدم بکارگیری آنها در نظام اداری و سیاسی منطقهٔ خود چنین به حکومت پهلوی هشدار می دهد.:

« امیدوارم که ایران به جنون ملی ( منظور ناسیونالیسم افراطی و شوونیستی ) دچار نگردد، چرا که در این صورت باید با خوزستان و قسمتی از سواحل خلیج فارس و آذربایجان و خمسه و کردستان و قزوین و کلیهٔ ترکی زبانان وداع کند. سیاست درست آن است که با برادران خوزستانی خود با عدالت و مهربانی رفتار کنیم، بگذاریم زبان و فرهنگ خود را پرورش دهند، آنها را در ثروت کشور بیشتر سهیم کنیم، و مقامات محلی را از آنهایی انتخاب کنیم که زبان عربی میدانند و عرب ها را دوست دارند و زرتشتی مآب نیستند. »تقی زاده بر این باور بود، که اگر منافع ملی یک کشور بر مبنای نگاه ناسیونالیسم افراطی با مصالح مذهبی، ایدئولوژیک و قومی- نژادی گروهی خاص یکسان تلقی شود باعث خروج بخشی از شهروندان آن کشور از دایرهٔ ذینفعان و مشارکت کنندگان خواهد شد و این امر منجر به آغاز روند طرد شدگی جمعی ( ostracism ) از دایرهٔ تصمیم گیری، مشارکت و هویت ملی است. که این احساس تبعیض و طرد شدگی از دایرهٔ هویت ملی باعث رشد خشونت، بازتولید هویت قومی و مذهبی، رادیکالیسم اجتماعی، گسست همبستگی ملی و رشد گرایشات گریز از مرکز خواهد شد. به بیان دیگر اگر تعریف هویت ملی گستره ای فراگیر و شمولیت لازم را نداشته باشد و بخشی از شهروندان را از دایرهٔ هویتی خود خارج نماید در نهایت بستر نزاع و تخاصم را فراهم خواهد نمود.

وی همچنین در سخنان دیگری به خطر و آثار مخرب بازتولید گفتمان عربستیزی و اسلام ستیزی روشنفکران عصر پهلوی بر همبستگی ملی و اجتماعی ایرانیان در جامعهٔ ایرانی میپردازد.:« بعضیها چشم بسته گاهی به عرب و ترک طعن کرده و بدزبانی میکنند، گذشته از آن که این نوع افراطها و تعصبات مذموم با روح اسلام که برادری بین مسلمین را ترویج کرده، منافات دارد و از جوهر عالی اسلام دور است برای سیاست داخلی نیز فوق العاده خطرناک است. کسانی که همهٔ هموطنان خود را برادر میخوانند، پس از آن نوع حمله به عرب به طور مطلق، چگونه به قسمتی از وطن که سکنهٔ آن عرب است ( خوزستان) رفته و دعوی برادری میکنند. خصومت به عرب برای اینکه بیش از هزار سال قبل به خاک ما هجوم آورده بودند و دینی مبنی بر توحید با مبانی عالی و پرفضیلت و زبانی پرثروت هم همراه آورده و زبان ایرانی را پرمایه کرده اند… دور از عقل وسیاست است. »

سید حسن تقی زاده از کسانی که میخواهند با خوابیدن در تابوت گذشته و ماندن در دالان های تاریک تاریخ و باز تولید کینه های تاریخی، انتقام شکست تاریخی امپراطوری ساسانی در قادسیه، نهاوند و جلولا را از زبان عربی بگیرند ( منظور پالایش زبان فارسی از لغات عربی) انتقاد کرده و به دفاع از زبان و فرهنگ عربی برمیخیزد.:« عربها هم اگر چه سلطنت بومی ایران را برانداختند قوم ایرانی را از میان نبردند و فقط دینی آوردند که اساس آن مبنی بر مساوات و عدم ترجیح عرب بر عجم بود… ولی بعضی از ما نمیخواهیم کینهٔ عرب و شکست قادسیه و جلولا و نهاوند را فراموش کنیم و میخواهیم انتقام همه را از لغات بدبخت فارسی خودمان که از اصل عربی آمده و هزار سال در اینجا توطن نموده و در آغوش فارسی نمو کرده اند بگیریم و آنها را اجنبی و خارجی بشماریم… عرب چنان که گفته شد با خود دینی مبنی بر تنزیه و تقوا و مساوات آورد و زبانی بسیار غنی و وسیع که با امتزاج به زبان شیرین فارسی زبانی فوق العاده لطیف و جذاب و دلکش برای ما به ارث گذاشت و به زبان ما حلاوت عجیبی بخشید که گلستان و بوستان سعدی و غزلهای حافظ و قصاید عنصری و اشعار ناصر خسرو نمونه های دلربای آن است. »

توصیه های تقی زاده در زمینهٔ مشارکت همهٔ شهروندان ایرانی در مدیریت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه بدون توجه به تفاوتهای قومی، مذهبی، زبانی و منطقه ای و همچنین تذکر خطر بازتولید گفتمان ناسیونالیسم نژادی با محوریت عربستیزی و اسلام ستیزی بر وحدت ملی در هفتاد سال پیش کماکان نیاز امروز جامعهٔ ما می باشد، بخصوص در شرایطی که راستگرایان افراطی کاخ سفید به همراه متحدین خود با تحریم اقتصاد ایران و تحریک گسلهای قومی و مذهبی و اجتماعی و باز تولید گفتمانهای نژادگرایانه و تفرقه افکن سعی در ایجاد تلاطم در جامعهٔ ایرانی دارند، وجود بسترها و زمینه های تبعیض و محرومیت در جامعه به خصوص در مورد اقوام ایرانی به گسست وحدت ملی و تضعیف همبستگی اجتماعی و نهایتأ رشد رادیکالیسم منتهی میگردد. مشارکت همهٔ شهروندان در حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و ایجاد فرصتهای برابر در بهره مندی از توزیع ثروت و قدرت در جامعه برای آنان باعث تقویت نظام سیاسی و افزایش اعتماد مردم به ساختار حکومت خواهد شد. ظرفیتهای اصول قانون اساسی در رفع تبعیض از اقوام و مناطق قومی و همچنین ارزشهای انسانی ومتعالی اسلام مبنی بر برابری و برادری انسانها فارغ از نژاد، قومیت، زبان ، رنگ پوست که مبنای ایدئولوژی جمهوری اسلامی میباشد، ابزار مؤثری جهت برخورد قانونی و حقوقی با عوامل اجرایی تبعیض در جامعه هستند. و به آنها باید یادآوری نمود که مردم ایران به لحاظ حقوق شهروندی و حقوق مدنی و سیاسی فارغ از تمام تفاوت های فرهنگی و مذهبی و عقیدتی در برابر قانون و در گسترهٔ هویت ملی با هم برابرند.

عبدالرضا نواصری

دی ماه ۹۷

 

 

منابع :

۱- کتاب مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، نوشتهٔ دکتر همایون کاتوزیان، نشر مرکز ۱۳۹۷، ص۶۲
۲- کتاب دو خطابه، نوشتهٔ سید حسن تقی زاده، نشر پردیس دانش، ۱۳۹۴، ص۳۹ الی ۴۵