فیلمی که پرده از رفتار فراقانونی یک مسئول بر می دارد !

یکی از انتقادات بسیار جدی در استان خوزستان که بر دولت روحانی وارد است، انتصاب برخی مدیران میانی << آموزش ندیده و غیر حرفه ای >> در حوزه های بسیار تخصصی از سوی استانداری خوزستان است. این بی آموزشی و بی اطلاعی از حدود اختیارات گاهی تا بدانجا پیش می رود که یک مسئول میانی […]

یکی از انتقادات بسیار جدی در استان خوزستان که بر دولت روحانی وارد است، انتصاب برخی مدیران میانی << آموزش ندیده و غیر حرفه ای >> در حوزه های بسیار تخصصی از سوی استانداری خوزستان است. این بی آموزشی و بی اطلاعی از حدود اختیارات گاهی تا بدانجا پیش می رود که یک مسئول میانی خود را در جایگاهی عالی تر از یک مقام‌ قضایی می بیند یا در تعامل با مخاطب اداری خود، حدود اخلاق، ادب و رفتار شایسته یک کارمند دولت را در می نوردد که این امر نشان می دهد میان پُست داده شده و ظرفیت فردی – شخصیتی و حرفه ای فردی که آن پُست را دریافت کرده تناسب و توازنی وجود ندارد.

اخیراُ فیلمی از یک جلسه با حضور مسئولان محلی شهرستان ایذه و مدیر بحران منتشر شد که دل هر انسان دلسوز به حال استان و آینده آن را بشدت به درد می آورد. محتوای فیلم پیوستی بیانگر رفتار فراقانونی، غیر اخلاقی و تحقیر آمیز مدیر بحران استان با شهردار ایذه و تعامل غیر متعارف و آمرانه این مسئول با فرماندار آن شهرستان است. بحث از آنجا آغاز می شود که یکی از مسئولان محلی تقاضای در اختیار گرفتن چاه آب واقع در مقابل فرمانداری ایذه را می کند.به استناد آنچه در فیلم شاهد آن هستیم، شهردار ایذه در کمال ادب و احترام و در چارچوب وظایف ذاتی خود اعلام می کند که در اینصورت فضای سبز شهر از بین می رود که در همینجا مدیر بحران استانداری خوزستان عنان متین گفتار را از دست می دهد و به اصطلاح کوره آرامش و اعتدال را رها می کند و با صدای بلند و لحن‌ی تهدید آمیز به شهردار می گوید: << وقتی من مصوب کردم شما باید بدید، اگر ندید من میدم بارداشتت کنند >>.در حالی که شهردار ایذه سعی در شرح موضوع داشت، یک‌ مرتبه با تکرار این جمله از سوی مدیر بحران مواجه شد:<< برید بیرون… >>

البته شهردار به این خواسته تحقیر آمیز و مستبدانه یعنی خروج از جلسه تمکین نکرد و به صراحت پاسخ داد: بیرون نمی روم که این اصرار شهردار بر ماندن در جلسه بر عصبانیت حاجی زاده افزود و اینبار با لحنی آمرانه تر !! از قبل، عالی ترین مقام دولت در شهرستان یعنی فرماندار ایذه را مخاطب قرار داد و به ایشان گفت: << آقای فرماندار اگره نره بیرون باش برخورد می کنم… شهردار را چرا دعوت کردید >>.در رابطه با مجموع این محاوره های تاسف برانگیز نکاتی بعرض خوانندگان می رسد:

▪ اول: موضوع بازداشت قانونی انحصاراً جزء صلاحیت های مراجع قضایی است و ماموران دولت در هر مقام و رتبه ای که باشند ( ولو وزیر )، چنین حقی ندارند و معلوم نیست که مدیر بحران خوزستان چگونه خود را در چنین جایگاه استحقاقی می بینند؟

▪ دوم : طبق ماده ۲۴ قانون آیین دادرسی کیفری، ضابطان دادگستری بدون دستور قضایی حق بازداشت متهمان در جرایم عادی ( غیر مشهود ) را ندارند و در جرایم مشهود نیز حداکثر پس از ۲۴ ساعت باید به مقامات قضایی معرفی نمایند. سئوال این است که وقتی ضابط دادگستری در موضوع بازداشت اینقدر محدود است، مدیر بحران که یک کارمند دولتی است چگونه می تواند شخصی را بازداشت کند؟
چنانچه می بینیم در متن قانون فوق از واژه متهم یا مظنون استفاده شده است. در فرض محال که حاجی زاده بصورت سری مقام قضایی هم باشند، آیا شرایط اتهام و مجرمیت در شهردار ایذه وجود دارد؟

▪ سوم : نکته عجیبی که حیرت نگارنده را موجب شد این است: چرا یک مسئول استانی باید از امور بسیار بدیهی همچون اطلاع از تفکیک قوا در جمهوری اسلامی ایران باید بی اطلاع باشد؟ یعنی نداند که وفق قاعده قوه مجریه امکانی برای دخالت در امر قضاوت ندارد. آیا این حد از فراغ علمی مایه تاسف برای استان نیست؟

چهارم : ماده ۵۷۰ بیانگر حد و حدود و صلاحیت یک مامور دولتی در این زمینه است:<< هر یک از مقامات و مأمورین دولتی که بر خلاف قانون، آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند یا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسی محروم نماید علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیت سه تا پنج سال از مشاغل دولتی به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد >>.همچنین و تنها از باب تاکید مضاعف بر غیر قابل توجیه بودن تهدید مدیر بحران استانداری مبنی بر بازداشت شهردار ایذه مفاد ماده ۵۸۳ قانون مجازات اسلامی تقدیم می شود:<< هر کس از مقامات یا مأمورین دولتی یا نیروهای مسلح یا غیر آن‌ها بدون حکمی از مقامات صلاحیت دار در غیر مواردی که قانون، جلب و توقیف اشخاص را تجویز نموده، شخصی را توقیف یا حبس کند یا عنفا در محلی مخفی نماید به یک تا سه سال حبس یا جزای نقدی از شش تا هجده میلیون ریال محکوم خواهد شد >>.

▪ پنجم : ماده ۴ از منشور اخلاقی و اداری کارمندان دولت که به نظر راقم هرگز به رویت و نظر مدیر بحران نرسیده و اگر رسیده چرا بر خلاف آن عمل می کند به شرح ذیل است:<< کارمندان در تعاملات و رفتارهای خود با سایر افراد از قبیل مافوقها، زیردستان، همکاران و مراجعان باید احترام آنان را حفظ نمایند، به انتظارات و احساسات دیگران اهمیت قایل شوند و بر مبنای اعتماد به طرف مقابل عمل کنند>> .
در مقام‌ تطبیق این ماده از منشور با رفتار و اظهارات مدیر بحران چند نکته را متذکر می شویم :

? الف : آیا تاکید حاجی زاده بر جمله : << تو چکاره ای !! >> و تحقیر زودهنگام شهردار در آن جلسه می تواند منشائی قانونی مطابق با ماده ۴ داشته باشد؟ اگر ایشان با لحن و ادبیات مودبانه سخن می گفت و واژه های تهدیدی به کار نمی برد، آیا اشکالی در اخذ نتیجه مناسب از آن جلسه بوجود می آمد؟

? ب : اگر از جمله مجرمانه: << بازداشتت می کنم !! >> بگذریم ایا می توان از اصرار مدیر بحران مبنی بر اخراج شهردار از جلسه، گذشت؟ آیا امکان ادامه جلسه در فضایی بدون تهدید و تحقیر وجود نداشت؟

? پ : مدیر بحران با تلقی ارباب و رعیتی از مفهوم تعامل با مسئولین ، در جایی خطاب به فرماندار می گوید: << آقای فرماندار اگر نره بیرون باش برخورد می کنم… >>. واقعیت این است که مشکل این مدیر استانی به تلقی و نگاه ایشان به پُست و مسئولیت باز می گردد. از او باید پرسید اگر مثلا شهردار طبق قانون از جلسه بیرون نرفت چه برخوردی می خواهد با او داشته باشد و آیا در شرح وظایف ایشان چنین برخوردی تعبیه !! شده است یا اینکه ایشان اضافه بر منزلت قضایی !! که دارند !!، از خصوصیت قانونگذاری نیز بهره می برد و می تواند قانون دلخواه خود را فی المجلس به تصویب و در همانجا به مرحله اجرا بگذارد !!.

? ت : ایشان در حالتی طلبکارانه در جایی دیگر به فرماندار می گوید : << من نگفتم شهردار را دعوت کنید، برا چی دعوت کردید >>.‌ این در حالی است که موضوع جلسه بنوعی به شهردار مربوط می شود و باید دعوت می شد. باز از این مدیر بحرانی باید پرسبد: مگر شرح مدعوین در جلسات قایم به سلیقه است یا بر اساس یک الگوی کلی صورت می گیرد؟در هر حال لحن، ادبیات، گارد و بطور کلی تعامل مدیر بحران استان با منتخب شورای شهر ایذه دلیلی روشن بر بحران شدید مدیریتی در استان و مصداقی بارز از معادلات ارباب رعیتی است. البته فرماندار بعنوان عالی ترین نماینده دولت در شهرستان می باید به مدیر بحران در خصوص تهدید و تحقیر شهردار ایذه تذکر می داد که مماشات ایشان با حاجی زاده مایه تاسف بیشتر است. ایشان موظف به دفاع از شهردار بود که چنین نکرد.

همکارم محسن مرادی ( سردبیر روزنامه وحدت ) در همین ارتباط یاداشتی را به رشته تحریر در آورده که حاوی نکات مهمی در ارتباط با مدیریت بحران استان است.‌ ایشان در بخشی از یاداشت خود می نویسد: << یکی از مدیریتها مدیریت بحران استانداری است که باید گفت جای کلمات مدیریت و بحران در خوزستان عوض شده و مدیریت بحران جای خود را به بحران مدیریت داده است و استاندار فقط نظاره گر رفتار و کردار یار غار خویش در مدیریت بحران است بی آنکه به فکر بهبود شرایط این مدیریت بحران آفرین باشد… آقای حاجی زاده مگر شما چکاره اید که منتخب شورای شهر ایذه که توسط رای مردم و نه بوسیله رفاقت با استاندار بر سر کار آمده است توهین می کنید… >>.در پایان ضمن ابراز بدبینی شدید نسبت به اصلاح روند انتصابات حوزه های مهم و تخصصی در استان خوزستان و نا امیدی شدیدتر از عملکرد نمایندگان استان و اهواز در این ارتباط، این سخنان صرفاً با هدف اطلاع خوانندگان جهت درج در حافظه تاریخی آنها تهیه و تقدیم می شود.

 علی عبدالخانی –  روزنامه نگار

 پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۷