براکم، زانی کوتعبدالله، گِشت پهلوان، گِشت منالِ خاص دارین؟

امشب، شب رحلت جانسوز پیامبر نور و رحمت، حضرت محمد مصطفی ص و امام حسن مجتبی ع بود، رفته بودم کوتعبدالله، هم برای حضور در چند مجلس روضه خوانی، و هم برای فیزیوتراپی کردن مادر عزیزم.علیرغم میلم به همکاری با کاروانهای کمک به زلزله زدگان استان کرمانشاه، اما بعلت کسالت همسر و درگیر بودن با […]

امشب، شب رحلت جانسوز پیامبر نور و رحمت، حضرت محمد مصطفی ص و امام حسن مجتبی ع بود، رفته بودم کوتعبدالله، هم برای حضور در چند مجلس روضه خوانی، و هم برای فیزیوتراپی کردن مادر عزیزم.علیرغم میلم به همکاری با کاروانهای کمک به زلزله زدگان استان کرمانشاه، اما بعلت کسالت همسر و درگیر بودن با مسائل درمانی ایشان، از افتخار کمک انساندوستانه فوق الذکر، محروم بودم.

ولی بر اساس مثل معروف (علی نیاتکم ترزقون) که برگرفته از آموزه های قرآن کریم است، بطور اتفاقی، من هم افتخار و سهمی هر چند کوچک نصیبم شد.تماسی دریافت کردم، خواستند بنر کاروان کمکهای مردمی را در زیتون کارمندی تحویل بگیرم، گفتم کوتعبدالله هستم، برنامه تغییر کرد، گفتند پس برو مقداری کالا تحویل بگیر، کوت عبدالله خیابان بازار، خیابان فرعی فلان ساعت ۲۳ با فردی آنسوی خط صحبت کردم، خوش ذوق و خوش کلام،،،،، دقایقی بعد رسیدم درب منزلشان، در یک منطقه فقیرنشین، خانه ای متعلق به زوجی کم بضاعت، اما خوش خلق عذرخواهی کردند که: محموله ما اندک است و بعضیهایش مستعمل،،،، کمی مستعمل چند پتو و تشک، و یک ساک پر از لباس، و …یک چادر صحرایی هم

تشکر کردم، در اوج نداری، دارا بودند، در اوج ضعف، قوی بودند، و چقدر خوش خلق (این را چند بار گفتم،،، خوش خلقی را میگویم،،،، آخر نمیدانید چقدر خوش خلق بودند) چادر صحرایی را که دادند، بانوی خانه برای مردم زلزله زده دعا کرد، بیکاری آزارشان میداد، جویای کار بودند، درباره چادر اما، گفت سال گذشته همین چادر، سر پناهش بوده!

پُتک بر سرم فرود آمد.این چادر؟ مسکن آنها بوده؟ و حالا اینگونه می بخشند؟ اینگونه یاری میکنند؟ اینگونه انسانیت را تفسیر میکنند؟فقر، نداری و هر آنچه لقب منفی بود و در تفکرات خودم مردم دارا و توانمند و معزز کوتعبدالله را به آنها ملقب میکردم به خودم مرجوع کردم (مثلا ادعای تفکرات متعالی داشتیم،،،، بچه مناطق نسبتا مرفه!)ما انسانها، گاهی فقر را اشتباه ترجمه میکنیم، فقر، حاشیه نشینی، نداری و همه این مفاهیم، تعابیر مختلف دارد،،،، بستگی دارد که زاویه نگاه اندیشمندانه ما، کدامین فضیلت را رصد کند؟ راستی! فضیلت من، فضیلت شما چیست؟

اما آنها ،آنها مردمانی هستند که در اوج نداری، آنقدر بخشندگی داشته اند که خُرد شود هر آنچه غرور و منیّت و خودخواهی است.آنها انقدر به اعتقادات پاکشان ایمان دارند که نخوت و تکبر و خودبزرگ بینی مدعیان دروغین حقوق شهروندی و مدعیان حقوق عامه، در مقابل ذات پاکشان زانوی احترام بزند.اینان، امشب داغانم کردند روله امشب، اینان، منال خاص خاص بودند.امشب و شبهای گذشته، همه خوزستان، همچون کوتعبدالله بوده، فاصله ها، معنا ندارد، اینجا، همه در کرمانشاهند، فقط کافیست مردم را همانطور که هستند ببینیم

خیابان فرشته را ترک کردم، فکر کردم حالا نوبت ماست که دارای تفکر کوتعبداللهی باشیم،،، من، شما و همه ما، هر کس به طریقی،،،، برای یاری، کافیست ذاتمان متعالی باشد، مثل ساکنان فرشته صفت آن خانه.به خودم گفتم: حالا که وارد حریم انسانهای خوب شده ای و از فضای خودبینی جدا شدی،،،، پشت سرت (درَگه را بووَست)، تا دیگر، به آن نامهربانیهای به خود، بازنگردی در همین حریم زیبا و پاک، همینجا بمان براکم، اینجا بمان رولکم، اینجا بمان!،،،، در بهشت سرپل ذهاب،،، در صراط مستقیم، در زیر سقف آسمان خدا.براکم!، زانی کوتعبدالله تا سرپل ذهاب چقدر مسیرَه؟

علیرضا عامری
نیمه شب ۲۶ آبان ۹۶