تدنیس

عارف خصافی: بی انصافی، واژه ای بسیار گسترده ای که خود را در مقابل واژه ی مُنصِف یا با انصاف، عَلَم کرده است.بی انصافی، خلاف موازین انصاف است که از راه عدالت منحرف گردیده است و اخلاق بی انصافی ترویج یافت که جامعه را با خطر فرهنگی روبرو کرده و ساختار آن را دگرگون ساخت. […]

عارف خصافی: بی انصافی، واژه ای بسیار گسترده ای که خود را در مقابل واژه ی مُنصِف یا با انصاف، عَلَم کرده است.بی انصافی، خلاف موازین انصاف است که از راه عدالت منحرف گردیده است و اخلاق بی انصافی ترویج یافت که جامعه را با خطر فرهنگی روبرو کرده و ساختار آن را دگرگون ساخت.

پیشبُرد این روند، باعث ایجاد نگرانیهای اجتماعی شده است زیرا عواملی چون تخریب را در جامعه احیا کرده است. رواجِ اخلاقِ بی انصافی، تنها بدلیل نداشتن قواعد اخلاقی و نیز عشق و حب داشتن به منافع فردی است.

به بیان دیگر باید گفت: آفت های یک اجتماع، رواجِ اخلاقِ تخریب و بی انصافی، در افراط و تفریط در بیان نقد و نظرات را بصورت نرم و ظریف را زنده می کند.
هر چه به جلو رویم، تخریب را به دسته ی دوگانه تقسیم می کنند تخریبِ نرم و تخریبِ خشن و بی رحم را شاهد خواهیم بود که به بی انصافی مدعیانِ انصاف، تبدیل شده اند.

پشت نقاب زیبا، چهره ی گرگ صفتِ خود، قرار داده اند و زبان دلسوزانه ی اجتماعی را سر می دهند.حال، واژه بی انصافی را نه تنها در حوزه سیاست می توان یافت بلکه در همه حوزه ها، برجستگی های خود را نمایان می کند اما در سیاست و علی الخصوص در زمان جنبش انتخاباتی بطور جدی به حرکت در می آید.

کنون با اصرار، برای به کرسی نشاندن بی انصافی چنان تقلا می کنند که تا “*کشاندن به تتبُّع و پیروی*” پیش خواهند رفت.اینجاست که خداوند می فرماید:
*وَ لن ترضَی عنکَ الیهودُ و لا النَّصارَی حتَی تَتَّبعَ ملَّتَهم*.دشمن تا شما را به تتبُّع و پیروی نکشاند راضی نخواهد شد.

اما برخی فراتر از تتبُّع پیش می روند و تنها اهداف آنها از رواج بی انصافی، رسیدن به تدنیس و آلودگی در *گشایش عقده های نفسانی و کینه و حسد* است.
در اینجا باید احساس خطر نمود و نگرانِ فرهنگِ اجتماعی شد.حال با بالا آمدنِ بی انصافی و قدرت گرفتنِ زبان آن، باید انتظارِ پیامدهای خسارت بار در بی اخلاقی اجتماعی باشد :

۱_ اصالت یافتن قدرت و جابجایی هدف و وسیله نزد برخی فعالان و بازیگران سیاسی یا انتخاباتی است که مجاب به هرگونه انگ زنی ، تهمت و افترا و استفاده از فریب و اغوا را می دانند.
۲_ فاصله گرفتن فعالان و بازیگران انتخاباتی و سیاسی از ارزش ها برای حصول به منافع شخصی و یا گروهی خواهد شد‌.
۳_ بی اعتبار سازی رقیب برای خارج کردن او از حامیان آنها با پوشش رقابت انتخاباتی انجام می شود.
۴_ استفاده از فرصت انتخابات برای انتقام جویی و تصفیه حساب هایی که با انگیزه های درونی و شخصی و روانی حاصل می شود.
۵_بی پروایی اخلاقی در غیرت سازی که مرز انصاف را مخدوش می کند.
این پیامد های خطر ساز اجتماعی بطور مقطعی بروز می کند ولی چنین پرورش می یابد که دیگر نمی تواند جلوی رشد آن را گرفت.
عریان شدن رخ، از عدم آگاهی در قواعد بازی است که دست به چنین دستاوردِ بی اخلاقی زده می شود.

اکنون برای برون رفتن از این گردابِ فاجعه آمیز، لاجرم باید چندین عنصر را بررسی نمود و شناخت:

۱_افراد و سوابق روحی و روانی آنها
۲_ زوایای درونی افراد
۳_ سیر حرکتی برای کدامین مقاصد؟
۴_ اعتبار و ارزش اجتماعی افراد
۵_بررسی اخلاق کُشی در سوابق آنها
۶_فراهم نمودن لوازمات تخریب برای لطمه زدن به سرمایه های اجتماعی جزو اهداف و مقاصد چنین افرادی است که تنها برای زدودن آن به یک ذره *وجدان و آگاهی* نیاز است تا جامعه به اخلاق مداری سوق داده شود.شاید آلودگی های اجتماعی و تدنیس نمودن آن به کم رنگ شدن منجر گردد.