زندگی کوچنده ؛ اختیار، اجبار یا عادت؟ – ۱
دکتر لفته منصوری : روز سهشنبه هفته گذشته درحالیکه هوای اهواز بهاری متمایل به تابستان بود؛ و درعینحال طبق پیشبینیهای هواشناسی، انتظار بارندگی در این گرما در سرمای خوزستان داشتیم؛ بنا به دعوت اداره کل کتابخانههای عمومی خوزستان، البته به هوای فرهنگ و بازدید از نخستین کتابخانهی عمومی عشایری کشور به نام «رویش» و دیدار […]
دکتر لفته منصوری : روز سهشنبه هفته گذشته درحالیکه هوای اهواز بهاری متمایل به تابستان بود؛ و درعینحال طبق پیشبینیهای هواشناسی، انتظار بارندگی در این گرما در سرمای خوزستان داشتیم؛ بنا به دعوت اداره کل کتابخانههای عمومی خوزستان، البته به هوای فرهنگ و بازدید از نخستین کتابخانهی عمومی عشایری کشور به نام «رویش» و دیدار با عشایر ترکاشوند مستقر در بزرگترین سایت اسکان عشایر کشور در منطقه عمومی فتحالمبین شوش، بهاتفاق دکتر محمدحسن عظیمی استادِ کتابداری دانشگاه شهید چمران اهواز، دکتر امیر ریسمانباف رئیس کتابخانه سازمان آب و برق خوزستان و حسین بهبهانی رئیس اداره امور کتابخانههای عمومی و به رانندگی ایشان، راهی دیار تاریخی شوش شدیم.
استان خوزستان ظرفیت اسکان ۳۳۱۰۴ خانوار با ۱۷۰۴۹۹ نفر جمعیت عشایر کوچرو را دارد.[۱] که ازاینجهت رتبه اول در اسکان ثابت عشایر کوچندهی کشور در مناطق قشلاقی (گرمسیر)[۲] را حائز شده است. با توجه به تغییر اقلیم، خشکسالی هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی، کاهش منابع آبی، گردوخاک و ریزگردهای سالهای اخیر و بارشهای بسیار اندک امسال، مراتع استان خوزستان دیگر توان پاسخ به نیاز دام سبک و سنگین داخل استان را ندارد، چه برسد به دام سبک عشایر کوچرو که عملاً کوچ را بیمعنا کرده و صرفاً برای فرار از سرما این حجم عظیم از جابجایی انسان، دام و زندگیِ پُر از مشقت را برای عشایر کوچنده ازیکطرف و برای دامداران خوزستانی ازطرفدیگر، پرهزینه و البته کمفایده کرده است.
نشانهی صدق این وضعیت، انبار علوفه دام شامل کاه، یونجه و جو که عشایر در طول سال جمعآوری یا خریداری کرده و در این کوچِ طولانی؛ پیاده دوماهه و با نیسان آبی ششساعته از دشت نهاوند تا جلگه خوزستان به همراه خود میآورند و کپه کپه در کنار چادر خانوارها با پلاستیک میپیچانند که از باد و باران در امان بماند.
از منظر نشانهشناسی اجتماعی که به فرآیند معناپردازی در بستر اجتماعی و فرهنگ تأکید میکند. درمییابیم که تغییر معنایی[۳] یا تحول نشانهشناسی رویکردی است که این پرسش را در برابر ما قرار میدهد که کوچ در طول زمان و بر اساس زمینهای که نشانه [در اینجا علوفه یا نیسان آبی] در آن تولیدشده، دچار تغییر و تحول گردیده است. میبینید که علوفه از مبدأ ییلاق به همراه عشایر حمل میشود یا در قشلاق بهصورت حواله دولتی به آنها داده میشود. علوفهای که در گذشته مبنای کوچ بوده و فلسفهی کوچ برای دسترسی به آن انجام میشده است؛ امروزه همراه کوچندگان حمل میشود.
این تغییر نشانگاهی تنها به علوفه بهمثابه «دال مرکزی» کوچ محدود نمیشود، بلکه جامعه عشایری کشور با ازهمپاشیدگی نظام ایلی، از بین رفتن ایل راهها، پایین بودن سطح درآمدها، کمبود آب آشامیدنی انسان و دام، کمبود امکانات رفاهی، درمانی، بهداشتی، آموزشی و امنیتی و همچنین بالا رفتن هزینههای تولید، عدم اشتغال، ناسازگاری نسل جدید عشایر با زندگی کوچنشینی و تمایل به یکجانشینی مواجه است؛ که این سبک زندگی را در معرض انقراض و نابودی قرار داده است.
اما در سوی دیگر، سیاوش احمدیمیرقائد سرپرست سازمان امور عشایر ایران میگوید: یک و نیم میلیون نفر جمعیت عشایری در کشور داریم که ۲۵ درصد گوشت قرمز، ۳۸ درصد دام سبک و ۳۵ درصد صنایعدستی کشور را تولید و تأمین میکنند؛ که نشاندهنده جایگاه ویژه آنان در تولید و اقتصاد مقاومتی است. گرچه عددِ مرکز آمار ایران یکمیلیون و صدوپانزده هزارنفر است؛ و البته او، یکی از چالشهای اساسی در حوزه عشایر را اختلاف آمار جمعیت عشایری بین مرکز آمار ایران و سازمان امور عشایر میداند که در حال پایش و رفعورجوع این اختلاف آماری هستند تا چه شود؟![۴] آمار جمعیت عشایر مانند آمار مطالعه در ایران است؛ تاکنون هیچکس به عدد واقعی آن پی نبرده است! چراکه ﺁﻣﺎر هرﮔﺰ دروغ نمیگوید، وﻟﯽ میتوان در ﻗﺎﻟﺐ زﺑﺎن ﺁﻣﺎر دروغ ﮔﻔﺖ؟! چه میدانم هنگامیکه ۳۵۰۰۰۰ نفر از مردان و زنان عشایر بین سازمان امور عشایر و مرکز آمار گُم میشوند! دیگر چه اعتمادی به آمار تولید ۲۵% گوشت قرمز و ۳۸% دام سبک و ۳۵% صنایعدستی میماند؟! اینکه از این قبض و بسط آماری چه نصیب عشایر میشود؟ یا که نصیب سازمانهای متولی آنها و لابد حقوقی و استمرار معیشتی و جایگاه سازمانی و سفر خارجی و دکوپوزی و ازایندست فرآوردههای آشکار و پنهان سازمان بروکراسی ایران که مردمسالاریاش گوش فلک را کر کرده است!
*ادامه این گزارش را فردا بخوانید …
پانوشت:
[۱] – مرکز آمار ایران (۱۴۰۰)، نتایج ثبت پایه جمعیت عشایر کوچندهی کشور در سطح شهرستان، جدول شماره ۲، ص ۲۶.
[۲] – محدوده زیست و قلمرو جغرافیایی که عشایر در کل زمستان یا قسمتی از آن در آنجا به سر میبرند، قشلاق یا گرمسیر مینامند.
[۳]- Semiotic Change
[۴] – احمدی میر قائد، سیاوش (۱۸ تیر ۱۴۰۲)، عشایر ۲۰۰ هزار تُن گوشت در سال تولید میکنند، برگرفته از پایگاه اطلاعرسانی دولت، به نشانی: https://dolat.ir/detail/415504.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰