دولت غایب، کشاورزی خودرو، کشور وارداتی!

دکتر لفته منصوری : ای جلیعه؛ نام تو روستاست؛ شب‌ها که سقف مرا قورباغه‌ها هاشور می‌زنند![۱] دیروز بعد از ترنم اولین باران پاییزی اهواز و درحالی‌که نفسِ هوا گرفته بود! به‌اتفاق و همراهی تعدادی از دوستان متخصص[۲] در امر کشاورزی، دام‌پروری، آبزیان و اقتصادِ کشاورزی؛ راهی روستای جلیعه، روستای محل تولدم شدیم و میهمان حاج عبدالرحمن […]

دکتر لفته منصوری : ای جلیعه؛ نام تو روستاست؛ شب‌ها که سقف مرا قورباغه‌ها هاشور می‌زنند![۱] دیروز بعد از ترنم اولین باران پاییزی اهواز و درحالی‌که نفسِ هوا گرفته بود! به‌اتفاق و همراهی تعدادی از دوستان متخصص[۲] در امر کشاورزی، دام‌پروری، آبزیان و اقتصادِ کشاورزی؛ راهی روستای جلیعه، روستای محل تولدم شدیم و میهمان حاج عبدالرحمن اعصامی پسردایی‌ام، کشاورز پیشرو و فعال روستا گشتیم.

 

بار می‌بندیم سوی روستا / می‌رسد از دور بوی روستا[۳]

روستای جلیعه از توابع شهر ملاثانی، شهرستان باوی خوزستان، روبروی روستای بندقیر در جاده ملاثانی – شوشتر بر بالای کناره‌ی خاکی رودخانه‌ی کم‌عرض گَرگَر (دودانگه یا مَسرُقان)[۴] قرارگرفته، دورتادور روستا را دره‌های کم‌عمق فراگرفته که در اصطلاح روستایی به آن «خِر» یا «شِعَبْ» اطلاق می‌کنند.
حاج عبدالرحمن اعصامی که دارای مدرک دیپلم کشاورزی از هنرستان کشاورزی اهواز و سال‌ها دهیار روستای جلیعه است؛ از مشکلات مختلف گفت؛ از مدیریت منابع آب‌وخاک تا دلالی و کمبود و گرانی نهاده‌های کشاورزی، فروش محصول و ده‌ها مسئله‌ی دیگر؛ و دوستان همراه نیز از آموزش و سرمایه‌گذاری مؤثر و به‌صرفه‌ی اقتصادی و اشتغال پایدار و تمرکز کشاورز بر محصولی خاص و اشتغال عقلانی و نه تذوقی در کشاورزی گفتند.
گرچه به دلیل بارندگی دیشب نتوانستیم نخلستان حاج عبدالرحمن اعصامی که متشکل از درختان مجول (۵۰ نفر)، پیارم(۲۰۰ نفر)، برحی (۵۰ نفر)و دیگرگونه‌های سازگار با محیط که متأسفانه به علت عدم آبیاری به‌موقع ناشی از فقدان مدیریت صحیح توزیع آب محلی در حال از بین رفتن هستند. از سالن تولید قارچ این کشاورز فعال که از اسفندماه تعطیل‌شده است، بازدید به عمل‌آورده و دوستان، توصیه‌هایی علمی و کاربردی به ایشان کردند و قرار شد از یکی از سالن‌های مدرن تولید قارچ در دزفول به‌اتفاق هم بازدید کنیم تا نسبت به اصلاح روش‌های سنتی موجود اقدام کند.
یکی از طرح‌های اقتصادی که به‌منظور توانمندسازی روستایی صورت گرفته است، طرح یک روستا، یک محصول می‌باشد که در سال ۱۹۶۱ در کشور ژاپن، در دستور کار دولت قرار گرفت و در سال ۱۹۷۹ با رهبری حیراماتسو جنبش یک روستا، یـک محصـول در ژاپن با هدف احیای جوامع روستایی از طریق تولید و فروش محصولات محلی در مقیاس خرد و کوچـک به‌صورت جدی آغاز شد و امـروزه از محبوب‌ترین اصـطلاحات درزمینه‌ی توسـعه جامعه و صنعت محلی در بین کشورهای آسیایی است. این طرح در کشور ما با عنوان طرح روستاهای فاقد بیکاری، هر روستا یک محصول و کسب‌وکارهای خـرد محلـی بـا هـدف توانمندسـازی روستائیان با استفاده از ظرفیت روستاها مطرح‌شده اسـت.[۵] به نظر می‌رسد علی‌اکبر حسینی محراب استاندار خوزستان همین طرح را در روز معارفه‌ی خود مطرح کرد و البته به‌درستی نمی‌دانم تا چه حد این ایده را اجرایی کرده است؟! و دوستان من در این سفر بر این موضوع نیز تأکید ورزیدند.
البته من در روستای جلیعه غایب اصلی را دولت می‌بینم، درنتیجه کشاورزی خودرو و بدون سیاست و خط‌مشی خاصی انجام می‌شود و کشاورز در راستای همان افت‌وخیز اجدادی خود می‌کارد، منتفع می‌شود، ادامه می‌دهد، شکست می‌خورد، تغییر کاربری می‌دهد و مهاجرت از روستا به شهر که فرجام این چرخه‌ی معیوب است.
در ایران مانند بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه در برخـورد بـا مسـائل روسـتایی بیشـتر بـه اقدامات عمرانی و معماری و فضایی روستایی با طرح‌های سامان‌دهی فضا و سکونت‌گاه‌های روستایی، طـرح هادی روستایی، بهسازی روستاهای نمونه، بهسازی بافت باارزش روستایی، تملـک و واگـذاری زمین‌های روستایی، صدور اسناد مالکیت اماکن روستایی، ارائه خدمات فنی صدور پروانه ساختمانی روستایی و سایر فعالیت‌های عمرانی انجام‌شده اسـت. به‌طوری‌که نقـش قابل‌توجهی در کـاهش مهـاجرت روسـتایی نداشته‌اند و همچنان مهاجرت از روستا به شهرها روزافزون است و این مسئله در شهرستان باوی نیز به چشم می‌خورد. چراکه جمعیت روستایی به دنبال رفاه بیشتر، بهبود شرایط زندگی و درآمد کافی اسـت، مسئله‌ای که در طرح‌های گذشته دیده نشده است.
شاید به قول دکتر محمود سریع القلم ما به جِرم بحرانی نرسیده‌ایم. تحقق هر امری (کارخانه ساختن، موفقیت فرزندان یک خانواده، دانشگاه با کیفیت به پا کردن، سازی را آموختن، باغی را آراستن و از همه سخت‌تر، کشوری دیدنی و نشان دادنی ساختن) نیازمند نوعی انرژی تمرکزیافته و متراکم است؛ یعنی آنچه در فیزیک «جِرم بحرانی»[۶] خوانده می‌شود. جِرم بحرانی یعنی جِرم موردنیاز برای شروع یک واکنش زنجیره‌ای. به‌عبارت‌دیگر فرض کنیم که جِرم بحرانی برای یک ماده ۱۰۰۰ باشد ولی جِرم موجود از آن ماده ۹۹۹ باشد، عملاً هیچ اتفاقی نمی‌افتد حتی اگر ده سال هم این ماده باقی بماند.

موفقیت چین عمدتاً مرهون انرژی متراکمی است که حول «چوئن لای» و «دنگ شیائوپینگ» بوده است؛ موفقیت مالزی تا اندازه‌ی زیادی برآیند جِرم بحرانی حزب «ماهاتیر محمد» است؛ موفقیت کره جنوبی را باید ناشی از تمرکز انرژی ارتش و بخش خصوصی دانست. موفقیت سیاسی و اقتصادی غرب، مدیون بورژوازی است. منبع انرژی توسعه‌ی ایران در کجاست؟ بخش خصوصی، دولتی، خصولتی، روحانیت، روشنفکران، دانشگاه‌ها، کارآفرینان؟ چندان روشن نیست، این تمرکز انرژی در ایران هنوز صورت نگرفته و این مشکل ایران است. نبود تجمع و اجماع گروه‌های نوساز گره توسعه‌نیافتگی ایران است.
در فرجام این سفر روستایی به منزل دو نفر از متوفیان در ندافیه و ملاثانی رفتیم و فاتحه‌ای نثارشان کردیم و پایان‌بخش برنامه‌ی ما ترتیب دیدار دو همکلاسی را بعد از ۵۰ سال دادیم، آقایان عبدالامیر عنافجه و فیاض فیاضی که در سال ۱۳۵۰ کلاس سوم ابتدایی مدرسه ابتدایی ارم و مدرسه راهنمایی تخت جمشید، انتهای خیابان سوم حصیرآباد اهواز درس می‌خواندند؛ بعد از نیم‌قرن همدیگر را دیدند و در آغوش کشیدند و ما هم از این عواطف دوستی و محبت به وجد آمدیم.

*پانوشت
[۱] – امین پور، قیصر (۱۳۷۲)، گزینه‌ی اشعار، تهران: مروارید، ص ۴۵.
[۲] – دکتر حسن حمدی، مهندس سید کمال میرباقری، مهندس علی بدوی و حاج عبدالامیر عنافجه در این سفر همراهی کردند و با توجه به تخصص و تجربه خود توصیه‌های ارزشمندی در جلسه و بازدید از سالن تولید قارچ و باغستان حاج عبدالرحمن اعصامی کردند.
[۳] – امین پور، قیصر (۱۳۶۸)، تنفس صبح، تهران: سروش، ص ۴۹.
[۴] – گَرگَر یک شاخه‌ی دست‌ساز رودخانه‌ی کارون در دوره‌ی هخامنشی حفرشده است و یکی از میراث جهانی یونسکو در ایران است. نهر گرگر از بند میزان تا بندقیر در ۴۵ کیلومتری جنوب شوشتر امتداد می‌یابد و در این منطقه به کارون می‌پیوندند.
[۵] – مختاری، مریم و فرهاد عزیز پور و فاطمه رزاقی بورخانی (۱۴۰۰)، تبیین سطح اولیه راهبرد یک روستا، یک محصول در توسعه اقتصاد محلی مورد: دهستان نهرمیان شهرستان شازند، فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی، سال دهم، شماره اول (پیاپی ۳۵)، ص ۱۷۵-۱۷۴.
[۶]- Critical Mass