شیرمو «حقوق » داره

دکتر فاضل خمیسی : در محدوده ی شهر است ، اما شهر نیست ! به روستا هم نمیخوره ، خیابان و کوچه هایش پُر از گنداب و نخاله و زباله است . اینجا دنیای دخترانش سردرگم انتخاب خدایی برای پرستش است ، دم بخت ها بین ناز و بدبختی گرفتارند ، غالب چهره ی زنان ِجوانش ،چروک های هفتاد ساله دارد ،اینجا «رب گوجه فرنگی» را قاشقی میفروشند، زیرا که مردم توان خرید یک قوطی «رب» را ندارند و چهار عدد تخم مرغ قسطی داده میشود ،در این محله ثروت به داشتن یک گاری برای جمع کردن و فروش زباله است …

اینجا محله ی فقیر نشین «ماسیفوفه» در کیپ تاون آفریقای جنوبی یا «دهاروای » بمبئی هند که فقرش مثال زدنی و پایلوت برنامه های محرومیت زدایی سازمان ملل است ، نیست ! ، در این مکان فقط ساختمان‌ها که از از آجر و آهن هستند استوار بنظر میآیندو بقیه چیزها خمیده و خسته !.زندگی در این خانه ها تفاوتی با زندگی زجر آور زاغه نشین ها ندارد ، اینجا محله و کوی مندلیست!!منطقه ای که سکونتگاه هزاران نفر که ، نصیبش از امکانات شهری، فرهنگی ، رفاهی فقط یک دبستان ابتدایی است که آنهم ۳ یا ۴ سال پیش ساخته شد .

اینجا وقتی از خانواده‌ی «سارای ۱۷ ساله » پرسیدم چرا میخواهید او را به مردی که بیش از سه برابر سنش است شوهر بدهید پاسخشان عمق فاجعه را بیشتر نمایان کرد : سارا خودش هم راضی است ، اول شک کردم که دروغ میگویند یا این دختر بیچاره را آنقدر تحت فشار قرار داده اند که راضی شود، پس از کلی کلنجار موفق شدم با سارا حرف بزنم ، ویژگیهای ظاهریش هیچ کم و کسری از هنرپیشه های تلویزیون نداشت … تا ششم درس خوانده و میگفت همه ی نمراتش ۲۰ است ، وقتی پرسیدم :
⁃ شنیدم خواستگار داری؟
⁃ آره ! شیر مو!
⁃ چکاره است ،
⁃ بازنشسته راه آهن!
⁃ چند سالشه؟
⁃ نمیدونم ! میگن ۵۰ یا ۶۰ سال.
⁃ خودت راضی هستی؟
⁃ آره …
⁃ جدی نمیگی!
⁃ به حضرت عباس(س)
⁃ زن و بچه هم داره؟
⁃ آره ، بچه هاش بزرگند.
⁃ وجداناً ، چرا قبول کردی؟
⁃ «شیر مو » حقوق داره.
⁃ ….
جوابم را گرفتم ، نزدیک غروب ، عجیب مندلی دلگیر میشود ، تو راه دعا کردم ای کاش «شیرمو» هر چه زودتر کرونا بگیره و بمیره، حقوقش بماند برای سارا ! تا سارا فرصت عاشق شدن پیدا کنه…..