حیصمی : پراگماتیسم، باطل ،خطرناک و مرفوض است

همزمان با دهه سوم ماه محرم و ایام سوگواری سرور آزادگان جهان حضرت امام حسین علیه السلام و در راستای سلسله جلسات فعالان فرهنگی و اجتماعی اهواز ، هفتمین نشست پس از پایان منبر و روضه خوانی شیخ عبدالرزاق سیلاوی با سخنرانی دکتر عباس حیصمی پیرامون موضوع “روش و شاخص های مدیریت تقوا با نگاهی […]

همزمان با دهه سوم ماه محرم و ایام سوگواری سرور آزادگان جهان حضرت امام حسین علیه السلام و در راستای سلسله جلسات فعالان فرهنگی و اجتماعی اهواز ، هفتمین نشست پس از پایان منبر و روضه خوانی شیخ عبدالرزاق سیلاوی با سخنرانی دکتر عباس حیصمی پیرامون موضوع “روش و شاخص های مدیریت تقوا با نگاهی به نهضت عاشورا” در حسینیه الهدی اهواز به دعوت مجمع اصلاح طلبان عرب برگزار شد

دکتر *عباس حیصمی نخست پس از تشکر از بانیان چنین مجالس علمی در ایام محرم که موجب رشد و اعتلای جامعه ومصداق واقعی تاثیر گذاری شعارهای عاشورائی است، یادآورشدند که وی در بحث مورد نظرصرفا قصد بیان برخی شاخصهای نوعی از مدیریت را دارند،که وی نام این نوع از مدیریت را مدیریت بر مدار تقوا نامیدند. وی آنگاه با ارائه تعریفی از تقوا وذکر این نکته که اطلاق خداترسی از تقوا جفا است و تقوا بمفهوم ترس از رفتار و اعمال خارج از مدار آفرینش خود انسان است،تاکید نمودند که قصد نام واشاره به مصادیق فردخاصی ندارند وهر کسی میتواند خود این معایر را بر خود ویا بر هرکس دیگری تطبیق وقیاس نماید. این شاخص ها بمثابه ظرف وشاخص،مثل شاقول وترازو می باشند.

وی آنگاه با اشاره به اهمیت مقوله امر به معروف و نهی از منکر در نهضت عاشورا، واینکه هدف امام از نهضت امرا ووالیان جامعه بوده است، گفت : امروز چه شده است که اصل امر به معروف و نهی از منکر در مناسبات قدرت کنار گذاشته شده است وصرفا اختصاص به رفتارهای فردی عناصر جامعه یافته وستادها وهزینه های بسیاری تحت این عنوان تشکیل وهزینه های بسیاری در طول این چهار دهه از عمر پر برکت انقلاب اسلامی تشکیل شده است ولی نتوانسته ایم مظاهر قوی وعملی ازاصلاح جامعه را بتصویر بکشیم.لذابنظر وی صرف تعلق خاطربه امام کربلاو ماندن در ظواهر شکلی عاشورا، هدف کربلانبوده و نیست .هدف امام (ع)از امر به معروف و نهی از منکر که آنرا از مبانی اصلی نهضت خود دانسته اند،امر به معروف و نهی از منکر امرا وحاکمان بر امور جامعه بوده است، نه ضعفا وفرمانبران. زیرا «الناس علی دین ملوکهم » هستند. واگر امرا ووالیان راه صواب را پیشه کنند،جامعه هم به صواب در خواهد آمد.

وی اظهار داشت :  پس پیام نخست در تاسی به امام حسین علیه السلام و مبانی جمهوری اسلامی،شهامت وجسارت در بیان مطالبات تا سر حد شهادت است. *حیصمی در بیان الزامات مدیریت کارآمد گفت : از جمله لوازم مدیریت کارآمد،قدرت در همه ابعاد لازمه مدیریت جامعه، از جمله در نفس«سعه صدر»,در فکر واندیشه، در علم و دانش و برخورداری از وقار وشخصیت فردی قوی،ونیز مشورت پذیری و گردن گذاشتن به سخن حق است .والبته مشاوران هم باید هرکدام متخصص در حرفه مورد نیاز اداره جامعه باشند«نه آنکه تماما سیاسی وتک بعدی باشند» وبایدپیام رسان توده های مردم وبیان کننده واقعیت ها و دردها ی جامعه باشند. اما متاسفانه امروز ما شاهدیم که برخی مشاوران بجای انتقال دردهای مردم با سوسه آمدن، به توجیه گران قدرت تبدیل شده و در صدد متفرق ودسته دسته کردن منتقدان قدرت و نخبگان جامعه هستند. وافزودند مشاوران بعضا جایگزین مدیران اجرائی وسپر بلای آنها میشوند وخود بجای مدیر مبادرت به پاسخگوئی و توجیه غیر واقعی کاستی ها میشوند.

حیصمی از جمله شاخص های مدیریت تقوا را نظم پذیری برشمرد و افزود : نظم و تدبیر در نظام اسلامی جز شاخص های اصلی مدیریت کارآمد می باشد .متاسفانه امروز نظام مدیریتی ما از روش های پوپولیستی وبا شب نشینی های هیاتی وسیاسی در حد یک تشکل سیاسی کوچک، از بی نظمی و بی تدبیری رنج می برد که پیامدهای آنرا در شاخص های توسعه ای وبهم ریختن زیر بناهای اساسی رشد و تعالی استان، از جمله بیکاری ، گسترش آسیب های اجتماعی ، تداوم و افزایش تبعیض و نابرابری، عقب افتادگی آموزش و… مشاهده می کنیم.

مدیرکل اسبق آموزش و پرورش خوزستان در ادامه گفت : شایسته سالاری و برنامه محوری از ویژگی های مدیریت کارآمد است . وحضرت امیر (ع) به مالک اشتر سفارش میکند که؛ خودت شایسته ها را شناسائی کن وآنها را دعوت وبکار بگمار ونباید افراد رابا مقیاس دوستی ونزدیکی ویادوری از خودت برگزینی وبر امور مردم مستولی کنی!!زیرا آدمهای شایسته هیچگاه به تنازی وپرسه زدن در بارگاه قدرت مبادرت نمی کنند.آنان یاقوت کمیابند که باید مدیر خودش در پی آنها باشد.

برنامه و نظم ابزاردیگر مدیران موفق اند.برای مدیریت جامعه توانایی و کفایت داشتن شرط لازم و عینی می باشد. مدیر باید با تقسیم درست در اوقات شبانه روزی وخود داری از هدر روی بیهوده توانائی های جسمی وفکری،بر امور مجموعه تحت مدیریتش اشراف داشته باشد وزیر دستی ها از وی حرف شنوئی داشته باشند تا استان بحال خود رها نشود‌وزیر ساختهای استان از بین نرود ومردم با بحران مواجه نشوند وشاهد تجمعات بی سابقه اعتراضی در جلوی نهادهای قدرت وناسزا گوئی های هر از چند کاهی به مدیران عالی رتبه نظام نباشند.

عباس حیصمی در ادامه گفت : مدیر باید عامل وحدت و انسجام مردم و نخبگان باشد. در مسلک مدیریت ائمه اطهار علیهم السلام حاکم مایه الفت و نشانه رحمانیت است. در مقابل قرآن مدیریت فرعونی را معرفی میکند وتبعیض وتشتت در صفوف جامعه را از ویژگیهای آن مدیریت بر می شمارد.یکی از مشخصات مدیریت فرعونی ایجاد تفرقه و انشقاق در جامعه وعناصر سازنده آن است. متاسفانه ما شاهد هستیم *برخی مدیران رفتار و روش فرعونی در پیش گرفته و عامل تفرق و تشتت نخبگان ، تشکل ها و اقوام شده اند، و جامعه را به مرز خطرناکی رسانده اند.همه باید بدانندکه به تعبیر کلام وحی، مدیری که وحدت را بهم بزند وتبعیض را رواج بدهد وتلاش نماید که گروهی از مردم را تضعیف وحذف کند و دیگری را بناحق فرصت بروز وصغور ورشد بدهد، این مدیریت موحب فساد وافساد است واز نشانه های علو وطغیان وطاغوت صفتی است. وبعبارتی دیگر، همگرایی از مشخصه های رحمانیت و واگرایی از دلایل فساد وافساد جامعه است.

 دکتر عباس حیصمی ادامه دادند که یکی از وظایف مهم دیگر مدیریت در نظام تقوا،مهیا کردن اسباب آگاهی بخشی وتعالی معنوی جامعه واحترام به آزادیهای قانونی و شرعی است. مدیر در اصلاحات مورد نظر قیام عاشورا رهایی جامعه ازاصر اغلال آلتی کانوا علیها است. حاکمان خود خواه وخصلتی وفرا قانونی، مصداق لا یعمل بالحق ولایتناها عن الباطل است،که امام حسین از چنین جامعه ای شاکی بوده است. ویافزودندکه:امروزه احترام و پاسداشت هویت اقوام لازمه مدیریت در کشور واستان است وتوجه به پاسداشت هویت قومی در جمهوری اسلامی یک اصل اساسی است که بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است. واین برای مدیران یک شرط اساسی است . احترام به هویت اقوام هم نباید صوری و شعاری ودر حد مشارکت در مراسمات وهیئات باشد. بلکه باید در برنامه ها و رویکردها ظهور وبا اقدامات حمایتی عملی بروز وعینیت یابد .

*یک جوان عرب ایرانی، که می خواهد هویت فرهنگی خود را حفظ کند ومثلاعربی سخن بگوید ، از میراث و تاریخ خود حراست و آنرا پاس بدارد و همچنین بخواهد لباس عربی به تن کند، نباید با محدودیت و مزاحمت وناامنی مواجه شود.دفاع از هویت طلبی امروز بمفهوم درک متقابل مردم و مسئولین وفرصت بخشی به اظهارخودی بودن وتعلق به نظام کردن است. ونه تنها هیچ ضرری برای کشور ندارد،بلکه موجب تقویت ثبات و پایداری آن است . امروز تمام آسیب های اجتماعی مانند قتل ها و آزار و اذیت کودکان و… تنها ناشی از رفتار افراد بی هویت است، نه صاحبان اصالت در هویت. . بی هویتی خطر اصلی وبزرگ جامعه امروزی ما می باشد.احترام به خرده فرهنگها وقومیت ها باید در استخدام ها و انتصابات و برنامه ریزی ها و توزیع اعتبارات و فرصتها وزندگی اجتماعی نمود پیدا کند. که متاسفانه امروز در استان بشدت نسبت به آن بی توجهی میشود.

دکتر حیصمی در ادامه با ارائه تعریفی از مدیریت وتفاوت آن با ریاست ونوع تحکم برجامعه اظهار داشتند؛ هر گاه مدیریت بمفهوم هدآیت کارآئی خود را از دست بدهد،نا چار از ریاست تحکمی خواهیم بود. پس مدیریت لازمه ریاست بر مدار تقوا است و امر ناممکنی نیست. اما اگر بخواهیم ریاست حاکمیتی وبی توجه به مدیریت وهدایت جامعه کنیم، در آنصورت باید نظام حراستی وبادیگاردی خودمان را توسعه دهیم. باید لوله های تفنگمان را کالیبره کنیم. از نشانه های ریاست تحکمی،که خود از نشانه های فقدان توان هدایت جامعه است،ترس از مردم و نخبگان وتلاش برای تشتت وتفرقه در جمع آنان است. دراین حالت آدمهای کوتله با اتکای بر قدرت بر مردم مستولی میشوند.وبه تعبیر حضرت امیر(ع) این از علائم تباهی حکومتها خواهد بود. کسی که از متفکرین وعقلا و بزرگان قوم در هراس است وبدنبال خرده پروری وحاشیه پردازیها است، مدیر نیست بلکه با رانت وبهر قیمتی بدنیال ریاست تحکمی است. لذا بنظر میرسد ما امروز بیش از هر زمانی به شوراهای تدبیر، بیش از تامین، نیازمندیم.

دکتر حیصمی با اشاره به رویکرد برخی فعالان عرب در ادعای تعامل با قدرت، گفت : برخی از دوستان که بنده تا کنون همچنان به نیت خیر آنها باور دارم، می گویند باید باقدرت تعامل کرد. والبته مقصود با صاحب قدرت.!!خوب بسم الله بفرمایید،بر منکرش لعنت! اماباید بدانید که واژه تعامل بر وزن تفاعل است و بمفهوم امری طرفینی است. و نیاز به پیش زمینه هائی دارد که باید پیش زمینه های این تعامل فراهم شود..در غیر اینصورت بمفهوم خزلان خواهد بود. به تعبیر امام حسین(ع )اولین شرط تعامل “مثلیت” و “قابلیت متقابل است .

وی افزود : اگر دقت کنید امام حسین علیه السلام در پاسخ کسانی که از ایشان بیعت با یزیدرا مطالبه می کردند،«البته بلا تشبیه و صرفا بقصد تمسک به عبرت های تاریخی است» عبارت معروفی فرمودند و بیان داشتند که: ” مثلی لایبایع مثله”یعنی هیچ تناسبی بین من ویزید وجود ندارد،چگونه با هم تعامل کنیم. وقتی صاحب قدرت خود را ربکم الاعلی و برتر از شما بداند ومشی افساد در جامعه را در پیش دارد و به جایگاه و حقوقتان اعتراف ندارد و درد شما درد اونیست و دیالوگ شما را نمی پذیرد, بر سر چه چیزی می خواهید تعامل کنید؟!اصلا شرط مثلیت تحقق نیافته ونمی توان به تعامل مطلوب رسید.

حیصمی در ادامه اظهار داشت : متاسفانه گاه برای توجیه هم از یک کهنه ایسمی« که با تعالیم نورانی دین مبین اسلام هم مغایرت مبرهن دارد »هم استفاده میشود و از عبارت پراگماتیسم، که با هدف تخدیری مصلحت جوئی وسازش منفعت خواهانه وبا قصدنفی عالم متافیزیک وانکارحقیقت مجرد از عینیات، در قرن نوزدهم در جامعه آمریکا شکل گرفت، استفاده می شود. واحتمالا توجه به ماهیت و تعاریف و لوازم این مکتب ندارند. وحال آنکه باید بپذیریم که بر واژه ها معانی و مقاصدی مترتب است که در صورت استناد به آنها،باید صفر تا صد آنهارا ملاحظه کرد. وای کاش در توجیه ضرورت تعامل صرفا از همین عبارت عامیانه ومردمی ساده وملموس «تعامل» استفاده می شد تا تبعات منفی مفهوم واهداف پراگماتیسم متوجه آنان نشود.

حیصمی در پایان گفت : سئوال من این است که دوستانی که امروز در پی پراگماتیسم،به مفهوم تعامل با قدرت، هستند ، چرا در انتخابات اخیر شورا ی شهر اهواز حاضر به تعامل با برادران و فعالان هم کیش ودرون اردوگاهی نشدند و زمینه اختلافات درونی و بهانه سازی برای مهندسی انتخابات شورا را فراهم کردند؟! چرا با تنظیم لیست های مختلف زمینه این خسران بی سابقه را فراهم نمودند؟! وبه خواهش ها وتمناهای مشفقانه مثل ماها اعتنا نکردند؟! لذا من به صراحت عرض میکنم که تعامل بشرط رعایت تمام شروط و لوازمش، مورد قبول واحترام است. اما پراگماتیسم، باطل وخطرناک ومرفوض است.