زنگها برای چه کسی به صدا در میآیند؟
رضا بهرامی : پاسی از شب گذشته، معاون رییسجمهور و رییس سازمان برنامه و بودجه در عمارت فلسطین در برابر دوربینِ تیم رسانهای استاندار خوزستان غافلگیر میشود. با توجه به هویت فرد سوالکننده، پیشبینی پیرامون جنس پرسش چندان سخت نیست: “آقای دکتر! نظر شما در مورد عملکرد دولت در استان چیست؟”آنچه که در ماجرای کلیپ […]
رضا بهرامی : پاسی از شب گذشته، معاون رییسجمهور و رییس سازمان برنامه و بودجه در عمارت فلسطین در برابر دوربینِ تیم رسانهای استاندار خوزستان غافلگیر میشود. با توجه به هویت فرد سوالکننده، پیشبینی پیرامون جنس پرسش چندان سخت نیست: “آقای دکتر! نظر شما در مورد عملکرد دولت در استان چیست؟”آنچه که در ماجرای کلیپ مذکور و در هیاهویِ حاصل از نتیجهگیریِ متضاد اطرافیان شریعتی و منتقدان وی از سخنان کوتاه نوبخت تا حدود زیادی مغفول ماند، نفسِ طرح پرسشهایِ اینچنینی است که البته حال مدتهاست به صورت فزایندهای در دستور کار تیم رسانهای استاندار قرار گرفته است. مسئلهای که به ندرت در دیگر استانها مشاهده میشود.
اما به راستی هدف اطرافیان استاندار از این سناریوسازیهای همیشگی که خروجیِ آن تحت هر شرایطی باید به نفع شریعتی باشد، چیست؟ چرا هر مدیر ارشدی که به خوزستان میآید، حتماً باید چند کلامی از رییس دولت محلی تقدیر نموده و سپس به موضوعات دیگر بپردازد؟ چرا تمام مساعی تیم استانداری برای جلوگیری از تماس منتقدین دولت محلی با مدیران کشوری حین سفر به استان بکار گرفته میشود؟و البته چرا دوربینِ نزدیکان استاندار به شهرها و روستاهای سراسر استان برده نشده و آنجا راجع به عملکرد شریعتی از مردم سوال نمیشود؟ جالب اینکه در سه سال گذشته، شیب تلاش تیم رسانهای استاندار برای اخذ نظرات تحمیلی از مسوولین کشوری و لشکری پیرامون عملکرد شریعتی و سپس انتشار آن به عنوان یک دستاورد بزرگ! در فضای عمومی، با گذشت زمان به صورت تصاعدی افزایش یافته است.
در بررسی کارنامهی استاندار خوزستان در سه سال اخیر، پرواضح است که تنزل معنادار شاخصهای اساسی مقبولیتِ دولت محلی را میتوان به عنوان یکی از مهمترین دلایلِ چراییِ این مدل سناریوسازیهای عجیب و شتابزده برشمرد. در حوزهی سیاستگذاری عمومی و با وجود جذب بودجههای هنگفت اما در نبود عزم جدی و برنامههای مدوّن و در نتیجه در نبودِ دستاوردهای قابل توجه در زمینهی مسائل زیربنایی نظیر اشتغال و آموزش، نارضایتیِ رو به تزاید افکار عمومی از کیفیت خدمات دولتی باعث شده تا خوزستان با فاصلهی معناداری از استان صدرنشین، رتبهای بهتر از بیستم در زمینه رضایتمندی مردم از دستگاههای دولتی کسب نکند.
بروندادِ قطعی و قابل پیشبینیِ ناکامی استاندار در پیادهسازی اصول مسلّم حکمرانی و گسیختگیهای منجر به فروپاشی عینیِ نهاد دولت محلی از پسِ تاثیرپذیری بلاانقطاع از کانونهای قدرتِ مخالف دولت سبب شده تا از یک طرف، سرپرستگرایی به عنوان یکی ازعوامل موثرِ کاهندهی اقتدار دولت محلی در استان رواج افسارگسیختهای پیدا کند که نمونهی بارز آن فرمانداری اهواز است که از قریب به ۳۰ ماه پیش با سرپرست اداره میشود. علاوه بر اهواز، اینک فرمانداریهای دزفول، مسجدسلیمان، رامهرمز، حمیدیه و هویزه کمتر از شش ماه مانده به انتخابات مجلس، با سرپرست اداره میشوند. فارغ از مسئلهی سرپرستگرایی، این روزها دولتهای خودمختار فراوانی در جغرافیای سیاسی خوزستان سر برآوردهاند و کسر قابل توجهی از فرمانداران و بخشداران به جای دولت محلیِ مبتلا به وادادگیِ مزمن، در خدمت سیاستهای نمایندگان هستند. بدین ترتیب، پدیدهی تراژیکِ دولت در دولت سبب شده تا ظرفیت اعمال حاکمیت دولت محلی در عمل از محدودهی عمارت فلسطین فراتر نرفته و نقدهای جدی و فزایندهی نخبگان سیاسیِ اصلاحطلب را متوجه استاندار سازد.
بر این اساس و با وجود اینکه کابینه تا امروز اعتماد خود را از غلامرضا شریعتی سلب نکرده اما عدم رضایت افکار عمومی و نخبگان سیاسی از دولت محلی، استاندار را با بحران مشروعیت جدی که بالتبع روز به روز عیانتر میشود، مواجه ساخته است. امری که از نگاه استاندار پنهان نمانده و تلاشهای اخیر وی برای کوچ آبرومندانه از استان در همین راستا ارزیابی میشود. شریعتی برخلاف ادعاهای ظاهری که خود را عاشق خدمت در خوزستان نشان میدهد اما حداقل از یک سال گذشته به جد خواهان ترک استان است و بر اساس اخبار موثق، وی در این مدت با مراجعه به شخصیتهای مختلف در پایتخت، اصرار بر تعیین منصب جدید در جایی غیر از خوزستان داشته است.
در همین راستا، ذکر این نکته خالی از لطف نیست که برخلاف برخی شایعهسازیها، طرح خداحافظی استاندار با عمارت فلسطین نه از سوی منتقدان شریعتی که همواره از سوی نزدیکان وی در بوق و کرنا شده است. به عنوان نمونه، خبر معرفی استاندار به عنوان وزیر کار اولین بار از سوی سایتی نزدیک به روزبه کردونی منتشر شد. استانداری خراسان رضوی و گیلان و همچنین ریاست سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی وزارت نفت نیز ابتدا از سوی نزدیکان استاندار رسانهای شد.
شریعتی نیز البته در تمامی موارد با ژستی متواضعانه و با اظهار بیاطلاعی از گمانهزنیهای فوق، خود را سربازی مینامید که حاضر است برای خدمت به هر جا که دولت صلاح ببیند، برود. غافل از اینکه در عصر انفجار اطلاعات و با کشیده شدن خط بطلان بر تز دیپلماسیِ پنهان، نه میتوان در ملاقاتهای جداگانه با شخصیتهای مختلف، دیدگاههای ناهمسو و متناقض طرح نمود و نه میتوان برای ارتقا مقام با فلان شخصیت ملی به رایزنی پرداخت و انتظار عدم درز محتوای جلسه را داشت. بر همین اساس بود که در محافل پایتخت، نامِ غلامرضا شریعتی نه به عنوان استانداری بیخبر از ارتقایِ احتمالی که به عنوان لابیگرِ اصلی برای تصاحب مناصب فوق شنیده میشد.
این تاکتیک البته با گذشت زمان و نرخ پرشتابِ تبلیغات ناشیانهی رسانههای غیرحرفهای نزدیک به استاندار نتیجهی عکس داد چه افکار عمومی، اصحاب رسانه و نخبگان سیاسی این پرسش را مطرح میکردند که چرا نامِ شریعتی فقط به عنوان نامزد مناصب فوق مطرح میشود و هیچگاه از انتصاب قطعی وی خبری نیست؟ پرسشی دقیق و آگاهانه که چون پاسخِ بدیهی آن به تدریج بر همگان عیان شد، رسانههای وابسته به استاندار، لاجرم فتیلهی ارتقای مدیریتی وی را آرام آرام پایین کشیدند.شوربختانه نزدیکان شریعتی به جای حرکت در مسیر بحرانزدایی از راهِ آسیبشناسی اساسی و چارهجوییِ منطقی در جهت رفع عواملی از این دست که من حیث المجموع زمینهی شکلگیری بحران مشروعیت استاندار را فراهم آوردهاند، با پررنگ ساختن اشتباهات رییس خود، راه بحرانزایی را در پیش گرفتهاند. اینک دیگر همگان برخورد توهینآمیز استاندار با آن مرد عرب که سیلاب امسال خانماناش را برانداخت، خوب به خاطر میآورند. شریعتی ابتدا نه تنها بر درستی برخورد با آن شهروند خوزستانی پای فشرد که توصیه برخی وزرا مبنی بر دلجویی از او را نپذیرفت.
بعدتر که فشار افکار عمومی فزونی گرفت، کلیپی تحت عنوان عذرخواهی استاندار از شهروند سیلزدهی خوزستانی توسط نزدیکان شریعتی در فضای مجازی دست به دست شد که البته به سرعت ساختگی بودن کلیپ مذکور فاش گردید. طنز تلخ اینکه هم استاندار و هم اطرافیانش تا به امروز مهر سکوت بر لب زده و از اظهار نظر پیرامون آن جعل تاریخی و شبیهسازیِ مضحک خودداری کردند. آری! نزدیکان استاندار از طریق حرکات نمایشیِ اینچنینی که در سیل اخیر به اوج رسید و یا در محذور قرار دادن مدیران کشوری و اخذ مصاحبههای تحمیلی از آنان در جهت تقویت استاندار، سعی در حل بحران مشروعیت استاندار دارند. راهحلهایی نخنماشده، نامعقول و مردود!
طرفه اینکه در حالی این روزها بحران مشروعیت استاندار خوزستان عمیق و عمیقتر میشود که گویا قرار نیست چارهای به حال این معضل اساسی اندیشیده شود. پاشنه آشیلی که میتواند اسفند ماه سال جاری منجر به برگزاری انتخاباتی سراسر جنجالی در یکی از مهمترین استانهای کشور با حساسیتهای ویژهی سیاسی اجتماعی شده و خسارات مادی و معنوی جبرانناپذیری به همراه آورد. آیا شریعتی به هوش خواهد شد؟ زنگها برای که به صدا در میآیند؟
دلجویی از او را نپذیرفت.
بعدتر که فشار افکار عمومی فزونی گرفت، کلیپی تحت عنوان عذرخواهی استاندار از شهروند سیلزدهی خوزستانی توسط نزدیکان شریعتی در فضای مجازی دست به دست شد که البته به سرعت ساختگی بودن کلیپ مذکور فاش گردید. طنز تلخ اینکه هم استاندار و هم اطرافیانش تا به امروز مهر سکوت بر لب زده و از اظهار نظر پیرامون آن جعل تاریخی و شبیهسازیِ مضحک خودداری کردند. آری! نزدیکان استاندار از طریق حرکات نمایشیِ اینچنینی که در سیل اخیر به اوج رسید و یا در محذور قرار دادن مدیران کشوری و اخذ مصاحبههای تحمیلی از آنان در جهت تقویت استاندار، سعی در حل بحران مشروعیت استاندار دارند. راهحلهایی نخنماشده، نامعقول و مردود!
طرفه اینکه در حالی این روزها بحران مشروعیت استاندار خوزستان عمیق و عمیقتر میشود که گویا قرار نیست چارهای به حال این معضل اساسی اندیشیده شود. پاشنه آشیلی که میتواند اسفند ماه سال جاری منجر به برگزاری انتخاباتی سراسر جنجالی در یکی از مهمترین استانهای کشور با حساسیتهای ویژهی سیاسی اجتماعی شده و خسارات مادی و معنوی جبرانناپذیری به همراه آورد. آیا شریعتی به هوش خواهد شد؟ زنگها برای که به صدا در میآیند؟
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰