نشعانیات ؛ کنش و واکنش – ۴

سید نشعان آلبوشوکه : بعد از دو روز بستری، روز سوم برادرم صالح به ملاقاتم آمد، گفتم دست خالی آمدی نه سوپی نه میوه ای، گفت آقای محترم مگه زیر تریلی رفتی، گفتم والله دست کمی از تریلی هم نداشت نصف خیابان زیتون را دمر شخم زدم ،گفت به هر حال امروز مرخصی اینهم گوشیت. […]

سید نشعان آلبوشوکه : بعد از دو روز بستری، روز سوم برادرم صالح به ملاقاتم آمد، گفتم دست خالی آمدی نه سوپی نه میوه ای، گفت آقای محترم مگه زیر تریلی رفتی، گفتم والله دست کمی از تریلی هم نداشت نصف خیابان زیتون را دمر شخم زدم ،گفت به هر حال امروز مرخصی اینهم گوشیت.
یا خدا گزارشاتی بدستم می‌رسید ولی فکرشم نمی کردم که فیلم حماسه سازی من ترند شده باشد، پیام ها دو نوع بودند بعضی ها در مدح و ستایشم بود وبعضی دیگر فحش وناسزا و اتهامات نامربوط.

جالبتر از همه پیامها و بیانیه های کاندیداها بود یکی از کاندیداها که اتفاقا با ایشان رفاقت هم داشتم با اینکه خود را اصلاح‌طلب می‌دانست ولی ذاتا بسیار محافظه کار بود این چنین نوشت :بنده دورادور سیدنشعان را میشناسم، احتمالا البته تاکید میکنم احتمالاً آدم خوبی باشد شاید هم کار ایشان البته نیروهای امنیتی بهتر می‌دانند شاااید کار ایشان از روی خیر خواهی باشد اینجانب با رعایت نوبت چند عکس رادیولوژی از ایشان گرفتم که خوشبختانه بجز چند مورد شکستگی دست و پا بقیه امعاء واحشاء ایشان سالم است.

دکتر ناصر سودانی ظاهراً خیلی دلواپس من بود، ایشان در حسینیه، مریدان خود را دعوت کرده تا به نیت ۲۷۲ نفر تأیید صلاحیت شده مجلس شورا در حالیکه پاها بر زمین و دست ها بسوی اسمان بود «امن یجیب المضطر..» را برای شفای عاجل اینجانب بخوانند.

بیانیه ای که توجهم را جلب کرد متعلق به سید لطیف فاضلی بود ،ایشان بدون اشاره به اتفاقی که برای من افتاده بود با لحنی تند وگزنده گفته :قطعا در این اتفاق نا خوشایند دست های پنهان و آشکار زیادی دخیل بودند وبنده اگر در این انتخابات پیروز شوم همه مسئولین استان از استاندار تا فرماندار ومدیر کشاورزی استان و راهداری و آب و برق و شهرداری (ظاهراً فراموش کرده که شهردار منتخب شورا می‌باشد) مدیر شرکت نفت و نگهبان انبار تورقوزاباد را برکنار خواهم کرد.

کاندیدای دیگری این گونه به این حادثه عکس العمل نشان داده بود : اینجانب بعنوان سرباز گمنام امام زمان (البته الان دیگر گمنام نیست خیلی هم آشکار شده) با اینکه در لیست مجموعه توحید السوووت حضور دارم ،اعلام میکنم که یک اصولگرای مستقل هستم ،اها یادم آمد …در رابطه با حادثه پوست خراشی که برای سیدنشعان اتفاق افتاده، قطعا صهیونیست ها در این عمل شنیع دست داشته و بنده به برادران گمنام خود حتما سفارش خواهم کرد تا در یک مهمانی خصوصی با آقای سیدنشعان گپ وگفتی خواهند داشت (بعد از خواندن بیانیه گفتم بدبخت شدم رفت)

کاندیدای دیگر اینگونه موضع گیری کرده: اولا من باتوجه به خدمات ارزنده ای که در شورا داشتم واز همین تریبون !!!(احتمالا یادش رفت که بیانه است و سخنرانی نیست) پیروزی قاطع خود را در مجلس اعلام میکنم و قطعا در کمسیون امنیت ملی به موضوع سیدنشعان که اتفاقا همشهری بنده می‌باشد و بنده بعنوان سرباز ولایت از دیرباز به تحرکات ایشان مشکوک بودم ، حضور ایشان در محله زیتون و ایجاد مزاحمت برای نوامیس مردم ،مورد تازه ای نیست و ایشان از دختربازهای قهار شهرستان باوی بحساب می آید، اینجانب بارها به ایشان توصیه کردم جهت تکمیل ایمان خود تعدد زوجات را اختیار کند اما متاسفانه گوش شنوایی ندارد.

*ادامه دارد …*

*پ ن* -عزیزی مدتهاست که تاکید میکند در داستانهایی که می‌نویسی کلمات رکیک بسیار بکار میبرید ومن حتی شرم میشوم که برای دوستام که اکثرا پزشک و تحصیلات عالی دارند ارسال کنم ، گفتم گفتگوهای کف جامعه ما شاید برهنه تر از واژه هایی که من بکار میبرم باشد ، گفت من همکار دارم که اینقدر حجب و حیا دارد که بجای پستانک کلمه گول زنک را بکار میبرد …خداوکیلی چند در صد از ما مردم ، با این واژه راحت ارتباط برقرار میکنند اگر می‌گفت بجای پستانک ، زهرمارک شاید کمی جا داشت مردمی که بخواهند بر کلمات عبا بپوشانند، قطعا ادبیات نوشتاری و گفتاری را گنگ و مبهم می‌پسندند در حالیکه زیبایی جملات به برهنگی و بی پروایی آنها است.

*سیدنشعان البوشوکه*