گام نهايي براي پروژه بزرگ جوادالائمه اهواز : آخرين تكه از يك پازل!

مرحله پایانی بتن ريزي عرشه پل تقاطع جوادالائمه با دست شهردار موسوي انجام و پروژه وارد فاز نهايي براي تكميل و آماده سازي براي افتتاح شد و اين يعني قفل اول در مسير رينگ شرق به غرب ترافيك اهواز گشوده شد و با تكميل پروژه زيرگذر شريعتي و تقاطع و پل ولايت قفل هاي بعدي […]

مرحله پایانی بتن ريزي عرشه پل تقاطع جوادالائمه با دست شهردار موسوي انجام و پروژه وارد فاز نهايي براي تكميل و آماده سازي براي افتتاح شد و اين يعني قفل اول در مسير رينگ شرق به غرب ترافيك اهواز گشوده شد و با تكميل پروژه زيرگذر شريعتي و تقاطع و پل ولايت قفل هاي بعدي با يك اقدام جهادي از مسير توسعه و پيشرفت اهواز برداشته مي شود.

سيدخلف موسوي با تكميل پروژه جواد الائمه نشان داد كه عمليات تعريض پل سوم يك اتفاق و استثناء در چرخه فعاليت هاي عمراني شهرداري اهواز نيست و حالا اتمام و تكميل پروژه هاي بزرگ به يك رويه تبديل شده است و تنها بايد نهاد مديريت شهري در اين راه تازه تنها نماند، شايد اما روي سخن بيش از آن كه متوجه مردم و شهروندان براي ادامه همراهي در تامين سهم مربوط به عوارض پايدار باشد، بايد رويكرد مطالبه گري در مركز استان متوجه مراكز صنعتي و كارخانجات و صنايع ملي باشد كه چرا نسبت به روند توسعه در شهري كه ميعادگاه صنعت و قطب انرژي كشور است بي تفاوتند. چرا شهرداري در تامين عدالت اجتماعي در شهر اهواز تنها مانده است؟ چرا كمك هاي دولتي نسبت به سال هاي گذشته سقوط آزاد كرده است؟

0000000

باري؛ دراز سالياني بود كه مديريت شهري در كلانشهر اهواز، اعتماد به نفس لازم براي آغاز و به انجام رسانيدن پروژه هاي بزرگ را نداشت. اين كه احداث زيرگذر به مدت سه دهه در شهر اهواز به صورت تابويي دست نيافتني تبديل شده بود يا علي رغم توان فنّي موجود، پروژه هاي فرامنطقه اي در افق فعاليت ها ترسيم نمي شد؛ از مصاديق بارز تفكر منجمد و ناكارآمدي بود كه سعي بليغ وجهه همت داشت كه بگويد: ما نمي توانيم. عمر كوتاه مديران شهري و مشكلات دردناك اعتباري و عدم سرمايه گذاري بخش خصوصي اما از دلايل ديگر بي رغبتي نهاد شهرداري براي امتناع ورود به مسير پروژه هاي با عمر متوسط دو يا چند ساله بوده است.

به همين خاطر، بلندپروازي شهرداران گذشته در خوش بينانه ترين حالت در هر دوره خدمت ميل به اجراي يك پروژه متوسط بوده است و اين سرعت كٌند فعاليت عمراني نه تنها جوابگوي نيازهاي روبه رشد جامعه شهري نبود بلكه بر فاصله رفاه و توسعه متوازن بين اهواز و ساير كلانشهرها مي افزود. اين فاصله اما در دو سال گذشته به نحو محسوسي با آغاز و اجراي پروژه هاي بزرگ شهري دست كم به لحاظ ذهني كاهش يافته و اين اميد را بوجود آورده كه در صورت ادامه اين روند در يك بازه زماني ميان مدت شهر اهواز در معرض يك زايش عمیق عمراني قرار گرفته و انگيزه و بستر لازم براي سرمايه گذاري بخش خصوصي در افقي نزديك مهيا شود.

سال ٩٤ در همين روزها بود كه پس از يك تلاش جهادي دوازده ماهه، پل سوم اهواز تعريض و يكي از بزرگ ترين گره هاي كور ترافيكي شهر گشوده شد، يك تير و چند نشان! هم تابوي عدم ريسك پذيري براي استارت پروژه هاي بزرگ عمراني شكسته شد، هم زمانبندي لازم و ادعا شده در ابتداي پروژه رعايت گرديد و هم كام مردم و شهروندان از اجراي اين پروژه شيرين شد. همزمان اما پروژه زیرگذر خلیج فارس که پیش از آمدن شهردار فعلی آغاز و تنها ده درصد پیشرفت فیزیکی داشت نیز در سال 94 به اتمام رسید تا سیدخلف موسوی شهرداری باشد که نسبت به گذشته خود نیز بی تفاوت نیست، پروژه تعريض پل سوم اما يك فعاليت عمراني فرامنطقه اي بود كه نوع اجراي منحصر به فرد آن، اين پروژه را به عنوان دومين پروژه جهادي كشور در سال ٩٤ معرفي كرد.

پس از موفقيت پروژه پل سوم، حالا بايد قدم ها و گام هاي بلندتري برداشته مي شد، مديريت شهري اما از اين ميزان شجاعت و اعتماد به نفس برخوردار بود، آغاز اجراي روگذر جواد الائمه، آغاز عمليات اجرايي زيرگذر شريعتي، احياء و دوباره شروع عمليات اجرايي تقاطع ولايت و شكافت كوه گلف كه به سبب جغرافياي نظامي پروژه يك فعاليت عمراني خاص و پيچيده است و استارت تقاطع چند وجهي چهارشير از اين جمله بود، شهردار اما اين ميزان پروژه عمراني بزرگ را براي شهر عقب نگه داشته شده اهواز كافي نمي دانست از همين رو در انتهاي بهمن ماه ٩٥ بود كه مجوز استارت شش زيرگذر و روگذر ديگر را از شوراي چهارم گرفت تا سلسله فعاليت هاي عمران شهري و پروژه هاي بزرگ، محدود به يك يا چند منطقه خاص نباشد. حالا مي توان گفت اهواز كارگاهي بزرگ براي اجراي پروژه هايي بزرگ براي مردمي بزرگ شده است.

پر بي راه نيست كه اين حجم پروژه در طول دو سال يك گام بلند است اما عقب ماندگي هاي مزمن در سال هاي گذشته نيازمند استمرار اين گام ها در سال هاي آينده است و بي ترديد هر ناظر منصفي، وضعيت امروز اهواز را مطلوب و قابل قبول نمي داند، آنچه اين مطلب به طور محتاطانه اي اذعان مي دارد آغاز يك راه تازه است، رها شدن ساخت و بافت مديريت شهري از مانع ما نمي توانيم است؛ همين. و حالا که نهال کاشته شده در دوره شهردار موسوی، بار داده و آرام آرام ظرف یکسال آینده پروژه هایی چون زیرگذر شریعتی، تقاطع و پل ولایت ، روگذر جواد الائمه، هفت سرای محله، جاده های مواصلاتی شمالی جنوبی، پارک های محله ای و ساحلی،تقاطع غیرهم سطح چهارشیر و شش تقاطعی که در سال 95 استارت می خورند ، به بهره برداری می رسند

باید به شورایی آفرین گفت که با وجود همه اختلاف های سلیقه ای و دیدگاهی به سیدخلف موسوی اعتماد کرد تا مرد سرد و گرم چشیده ای چون او در سنجه و محک شهرداری اهواز، روزهای خوبی برای شهروندان شهری رقم بزند که با محرومیت و تبعیض آشنایی قدیمی دارند اما قدرشناس و وفادارند. عمر مدیریت شهری سیدخلف موسوی حالا از 26 ماه عبور کرده است و این یعنی بلوغ فعالیت های جمعی. مردی که فرماندار بود، شهردار شد و حالا می توان گفت یک شهردار است و شهرداری که خود بهتر می داند سال آینده باید میوه هایش را بچیند. از همین روست که وقتی داشت آخرین سیمان های عرشه پل جوادالائه را به شکلی نمادین می ریخت، گفت: باز هم شهرداری اهواز به وعده های خود عمل کرد.