شوق و آرزو!
دیگر خانه دلم فرو ریخته وبه ویرانه ای بیش نمی ماند! اما بازهم با هزاران شوق و آرزو ، گلِ امید را به منزله چراغی به دست دل خویش داده ام تا آن آدینه موعود را در این دنیای پُر از فریب و ریا گم نکند و کوچه انتظار و آکنده از نرگس آن خسروِ […]
دیگر خانه دلم
فرو ریخته وبه
ویرانه ای بیش
نمی ماند! اما
بازهم با هزاران
شوق و آرزو ،
گلِ امید را به
منزله چراغی به
دست دل خویش
داده ام تا آن
آدینه موعود را
در این دنیای پُر
از فریب و ریا
گم نکند و کوچه
انتظار و آکنده از
نرگس آن خسروِ
شیرین زبان را
از یاد نبرد………
تا آن آدینه کاش
فرهاد وار ، به
عشق شیرینش
تیشه بر دوش ،
بمانم و بیستون ِ
گناهانم را نقش
پاکی بزنم و نام
نیکویش ، الهامِ
دل گمراهم باشد.
✋ سلام دوستِ
چشم بِه راه من….
سلسله آدینه های
روزگار ، حلقه دام
بلای آن ماه تابنده
ودور از نظر ، برای
صید دلت باد…….
جمعه – ۹ آذرماه ۱۳۹۷
اهواز
محمد چوپان
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰