تابلوهایی به بلندای عشق ، به صفای مردم فلاحیه!+ تصاویر

هنر شریف را عشق است….دیروز فرصتی پیش آمد تا به نمایشگاه نقاشی برگزار شده در کافه ۲۸ واقع در طبقه دوم سینما هلال سری بزنم . هنگام ورود فضای هنری ، چیدمان و نورپردازی آن توجه مرا جلب کرد . این کافه محلی است برای تجمع و گفتگو قشر هنرمند اهواز و دیوارهایش با نقاشی […]

هنر شریف را عشق است….دیروز فرصتی پیش آمد تا به نمایشگاه نقاشی برگزار شده در کافه ۲۸ واقع در طبقه دوم سینما هلال سری بزنم . هنگام ورود فضای هنری ، چیدمان و نورپردازی آن توجه مرا جلب کرد . این کافه محلی است برای تجمع و گفتگو قشر هنرمند اهواز و دیوارهایش با نقاشی ها و عکس های هنرمندان آشنا بود . نمایشگاه و مسابقات عکاسی و نقاشی بسیاری که بیشتر آنها بصورت شخصی و بدون چشمداشت از حمایت نهادهای متولی هنر در این کافه برگزار گردیده است.

این بارنمایشگاه تفاوت محسوسی داشت تفاوت در سبک نقاشی و همچنین سوژه ها .تابلوها چشم بازدیکنندگان را نوازش و صد البته مسحور می کرد.تابلوهایی زیبا ، دل انگیز و منحصر بفرد که حکایت از نگاه و قلم توانای نقاش داشت. نقشهایی که در چشم بازدید کنندگان ملموس و روز مره ولی بصورت نامحسوس دور می نمود. تابلوهایی که نگاه تیز بین یک نقاش از شهر شادگان(فلاحیه) فقط می تواند به تصویر کشد پرتره هایی زیبا ، نافذ ، آشنا و تاثیر گذار .

تصاویر و لباس هایی که بازدیدکنندگان بصورت روزمره در کوچه و خیابان می بینند و همه با آن احساس قرابت می کردند ولی فن و هنر نقاش جلوه ایی دیگر به آنها داده بود . بطوریکه همه بازدیدکننده ها را با اشتیاق مجبور و به توقف تامل در نقش و نگارها می نمود.شریف دورقی ، کوتاه قد ، گندمگون با چشمانی مشکی که می تواند تلالؤ نارنجی غروب هور الدورق را در چشمانش دید اهل شادگان(فلاحیه)، بی ادعا ، ساکت و آرام.نقاشی را از سالهای نوجوانی شروع کرده بود و بدون داشتن استاد و صرفا از روی علاقه و پشتکار توانسته است در این شهر محروم و رو به افول این نقش های زیبا را بنگارد .

شریف ، شریف است و آرام هور ، نخل ، بردی ، آفتاب و غروب را با قلم مو و بومش نفس می کشید .سوال کردم ….بدون مقدمه گله کرد … به بی محلی و عدم حمایت و وعده های صرفا وعده مسئولان نهادهای دولتی عادت کرده است که غصه ای است پر غصه .ولی بیشتر از موسسات مردم نهاد فرهنگی ناراحت بود که علی رغم ادعا و اخذ گزارشات متنوع و عکس های رنگارنگ … دریغ از ذره ایی حمایت !!!پول قاب ها ، اجاره محل و هزینه های جانبی و هزینه ایاب و ذهاب روزانه اش را از جیب می دهد این را گفتو اضافه نمود هنر نقاشی لذتبخش است ، با آن عشقبازی می کنم و علی رغم همه ناملایمات محکم به کارم ادامه خواهم داد .

از امرار معاش پرسیدم گفت برای عشقم دوری مسیر را تحمل می کنم و در نگارخانه میرعماد در چهاراه نادری هنرجو دارم . الحمدلله…در آخر در نقش خبرنگار ظاهر شد و از من پرسید به نظرت آیا هنر مهجور نشده است ؟مرا به فکر فرو برد !!!!بدون دادن پاسخی خاص در اینخصوص با وی خداحافظی نمودم .امروز بعد از ظهر اختتامیه نمایشگاه است و قطعا جهت دیدن هنر عشق مجددا به نمایشگاه می روم .

گزارشی بقلم : ابراهیم زهیری
عکس ابتسام زهیری