اتکاء به منابع فرهنگی! / لفته منصوری

دیروز همایشی به نام خوزستان در سرای اهل قلم نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از سوی معاونت امور استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان برگزار شد، که در نوع خود اقدام ارزنده و مفیدی بود. در این همایش هرمز علیپور، اردشیر صالحپور، محمد جعفر قنواتی، عبدالنبی […]

دیروز همایشی به نام خوزستان در سرای اهل قلم نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از سوی معاونت امور استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان برگزار شد، که در نوع خود اقدام ارزنده و مفیدی بود. در این همایش هرمز علیپور، اردشیر صالحپور، محمد جعفر قنواتی، عبدالنبی قیم، محمد کیانوش راد سخنرانی کرده و برنامه های شعرخوانی، شاهنامه خوانی و رونمایی از کتاب هم زینت بخش محفل بود.

دکتر کیانوش راد در سخنان خود گفت می خواهم به نکته ای اشاره کنم و آن اتکاء به منابع فرهنگی است. او بر این نکته پافشاری کرد که: ” ارزش منابع فرهنگی ما اگر از نفت بیشتر نباشد کمتر نیست” . ضمن تشکر از سخنران که بر “منابع فرهنگی” تاکید کرد. در اینجا مایلم به تلقی کوهن از سنت و تاریخ اشاره کنم، و قدری بر این نکته درنگ کنم. کوهن بر آن بود که دو نوع مواجهه می توان با سنت و تاریخ داشت. یک مواجهه این است که ما گذشته را منبع (Resource) خود بدانیم و دیگر این گذشته را مرجع (Reference) خود بدانیم. رویکرد هایدگری از سنت، گذشته را مرجع می داند، در جوامع کمتر توسعه یافته یا جوامع سنت گرا گذشته مرجع است.

این گونه جوامع مرتبا به گذشته رجعت می شود، گذشته چونان امر قدسی مطرح است که معاصران به عنوان پاسبانان تاریخ موظف به نگهبانی از آن امر قدسی و وفاداری بدان هستند. اما گادامر با این برداشت از سنت مخالف است. از نظر او فهمیدن نمی تواند این چنین باشد. در فهمیدن گذشته به عنوان منبعی که بازخوانی می شود نگریسته می شود. در فهمیدن، گذشته بازتولید نمی شود، بلکه بازآفرینی می گردد. گذشته تقلید نمی شود، بلکه تفسیر می شود. این نگاه منبع گونه به میراث فرهنگی خوزستان نگاه خوب، ارزشمند و البته توسعه ای است.

به نظر من این نگاه اجتماعی – اجتهادی است. مشربی که ما شیعیان را نه تنها در فقه بلکه در بینش سیاسی و اجتماعی در فراز و نشیب تاریخ استوار و به روز کرده است. این رویکرد در حوزه برنامه ریزی فرهنگی منشاء اثرات و برکاتی می تواند باشد. امروز در استان ما برخی از شکاف ها از تلقی مرجعیت گذشته و نه منبعیت آن، ناشی می شود. تصور می کنم برخی از اصطکاها و فرسایش سرمایه های اجتماعی ما از نگاه مرجعیت به گذشته برمی خیزد. در صورتی که کنش گران سیاسی و اجتماعی ما گذشته را مرجع دانسته و دائما در پی بازتولید آن هستند. پیشینه را چون امر مقدس و غیر قابل نقد فرض کرده و در پی محافظت و اسطور سازی از آن هستند. متاسفانه این نگاه هزینه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زیادی بر جامعه ی خوزستانی ما تحمیل کرده است. امید می رود فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خوزستان به الگوهای مناسبی برای توسعه خوزستان دست یابند. من این تنزیه نگاه را تحسین می کنم.