رواداری عالمان نیکو خصال

دکتر سید محمدرضا موالی زاده : بخشی ازخانواده ما دردوران جنگ به یزدرفته بودند من نیز گاهی ازاهواز به دیدارآنها می رفتم ودرایام اندکی که درآن شهر اقامت داشتم توفیق حضوردرنمازجمعه دلنشین ودرس آموز دوروحانی برجسته آن دیاررا(که به حق هردوازعلمای گرانقدر معاصر بودند ) به ترتیب می یافتم ، یکی آیت الله صدوقی ( […]

دکتر سید محمدرضا موالی زاده : بخشی ازخانواده ما دردوران جنگ به یزدرفته بودند من نیز گاهی ازاهواز به دیدارآنها می رفتم ودرایام اندکی که درآن شهر اقامت داشتم توفیق حضوردرنمازجمعه دلنشین ودرس آموز دوروحانی برجسته آن دیاررا(که به حق هردوازعلمای گرانقدر معاصر بودند ) به ترتیب می یافتم ، یکی آیت الله صدوقی ( ره )بود ودیگری آیت الله سیدروح الله خاتمی (ره )

نمازجمعه یزد درمسجدکهنسال ملااسماعیل برگزارمی شد که معماری بسیارزیبایی داشت وانسان راعمیقابه خودجذب می نمود هم آن دوشخصیت ارجمند با نَفَس گرم خود،حس وحال خوبی به انسان می بخشیدند وهم اینکه آن معماری پرکشش ، انسان رابه فضایی معنوی وروحانی می برد .مردم آن سامان (که به دیارقنات وقنوت وقناعت شهرت یافته است )علاقه و ارادت خاصی به آن دوبزرگوارداشتند وحکایت ها وماجراهای متعددی ازدرایت ودوراندیشی و فضائل اخلاقی آن دوعالم روادار روایت می کردند که ازآن میان به دوجریان زیر اشاره می کنم :

درابتدای انقلاب برخی ازتندروهاکه تعدادشان اندک اماصدایشان بلندبود ( وگویاغیرازجنجال و درشت گویی وهتک حرمت هیچ هنردیگری نداشته وندارند) درادارات یزد به جریان جدانمودن استکان های چای وظروف غذای کارکنان زرتشتی ازکارکنان مسلمان دامن زده ودرپی آن بودندکه دربسترجامعه
تخم نفرت وکینه بکارنداین درحالی بودکه پیروان این دوآیین صدهاسال درکناریکدیگرزیستی تفاهم آمیز وآکنده ازمحبت راتجربه کرده بودند درآن ایام دراثراین اقدامات اختلاف برانگیز شرایط ناخوشایندی درادارات یزدشکل می گیردخبربه گوش شهیدبزرگوارآیت الله صدوقی می رسد ایشان به شدت ازاین جریان برافروخته شده وباپیام هاواقدامات وحدت بخش خویش ، کل این بساط سست وبی پایه رایکسره جمع می نمایدوبدین ترتیب شرایط به روال سابق خویش بازمی گردد.

آیت الله خاتمی استاد اخلاق بود هم درس اخلاق می داد وتالیفات ارزشمندی دراین باب داشت وهم اینکه حقیقتادرعمل تندیس و نمادتام وتام اخلاق بودایشان درابتدای انقلاب امام جمعه اردکان بود درآنجانیزجمعی ازنیروهای افراطی فهرستی بلندبالا ازتعدادی ازکارکنان شاغل درادارات را تهیه کرده ونزد آیت الله می برند ودرحالی که رگهای گردنشان متورم شده بودمی گویندکه بایستی این افراد پاکسازی شوند این درحالی بودکه آنهاکه نامشان درآن سیاهه بودمرتکب گناهی خاص یاخطای بزرگی که مستوجب آن عقوبت سنگین بوده باشدنشده بودند .
آیت الله خاتمی باآرامش به سخنان آنان گوش فرامی دهد و درپایان به آنان می گویدکه این فهرست نزدمن بماند فردابیایید تاببینیم که چه بایدکرد ،فرداکه مراجعه می کنند باکمال تعجب می بینندکه حاج آقا درانتهای آن فهرست نام خودرانیزافزوده است علت راجویامی شوندو ایشان درپاسخ به آنان می گویدکه اگرقراربراخراج وپاکسازی باشد این امرشامل من هم بایدبشود بااین رویه ای که شما درپیش گرفته اید دیگرکسی باقی نمی ماند ، بروید ودیگرگرداین ماجراها نگردید

امروزه چقدربه آن گونه اخلاقیات نیازمندیم ، بلندنظری ، کرامت ، سعه صدر ،محبت ، رفق ومدارا، دیگرخواهی ، فروتنی ،مروت ، فتوت ، نگاه پدرانه ،آسان گیری ، بخشودگی ،همگرایی ، نگاه برابر به خلق خدا (که جملگی اینهارشحاتی ازخُلق نیکوی آن صاحب روح زلال وقلب عاری از کینه وصدای آرامبخش ولحن شفقت آمیز یعنی پیامبرمهربانی محمدمصطفی ( ص ) است ) که اگرجزاین بودآدمیان جملگی ازگرداوپراکنده می شدند .مولوی چه زیباسروده است :
غافلنداین خلق ازخودای پدر
لاجرم گویندعیب یکدگر
پاک کن دوچشم راازموی عیب
تاببینی سرو وباغستان غیب

روح آن دوعالم ربانی شادباد