داعش و ضد انقلاب مدیران و‌مسولین سود جو هستند

که سه نفر از سه جغرافیا ، یک لر، یک اصفهانی و یک ترک اول صبح با هم تصمیم گرفتند روزشان را با خوردن حلیم آغاز کنند.سه نفری وارد حلیمی که فروشنده آن شوشتری بود، شدند و سفارش دو تومان حلیم دادند و شخص لر که با حلیم فروشی آشنا بود گفت کمی روغنش بیشتر […]

که سه نفر از سه جغرافیا ، یک لر، یک اصفهانی و یک ترک اول صبح با هم تصمیم گرفتند روزشان را با خوردن حلیم آغاز کنند.سه نفری وارد حلیمی که فروشنده آن شوشتری بود، شدند و سفارش دو تومان حلیم دادند و شخص لر که با حلیم فروشی آشنا بود گفت کمی روغنش بیشتر کند و شوشتری چون احساس نزدیکی با او می کرد روغنش را بیشتر گذاشت.معمولا حلیم با روغن بیشتر، طعم خوشمزه تری دارد، هنگامی که کاسه حلیم را با سه قاشق گذاشت، شخض اصفهانی همینگونه که قاشق خود را روی محل قرارگیری روغن گذاشت گفت رودخانه شهر ما یعنی زاینده رود وقتی از سرچشمه های زردکوه بختیاری سرچشمه می گیرد، می چرخد و می چرخد تا می آید اصفهان، سه چهارم روغن را آورد جلوی خودش کشید.

 

و لر هم چون اسم زردکوه بختیاری آمده بود، بادی در خودش انداخت و گفت بله زردکوه مال ماست، ترکه هم دید چیزی از روغن در وسط کاسه باقی نمانده گفت ما خیابانی در تبریز داریم که از اول تا آخرش مستقیم می آید، مابقی روغن را آورد سمت خودش.لر خواست یک چیزی بگوید و قاشق را ببرد حلیم بخورد، دید ای وای چه کلاهی سرش رفته و روغنی برای او نمانده فکر کرد که چه بکند!.گفت در شهر ما خیابان ها و رودخانه هایش با هم قروقاطی و هردمبیل است و شروع کرد به هم زدن کاسه حلیم و روغن از جلوی دونفر دیگر، بنده خدا از روی ناراحتی و غیرعمد، عدل را در کاسه حلیم ایجاد نمود.

حقیقت

حکایت بالا اوضاع امروز استان ما و دو نقاط جغرافیایی دیگر کشور عزیزمان است.مدتی است که طرح های توسعه نیشکر در استان در حال اجراء می باشد و از زمین و آب و منابع استان خوزستان استفاده می گردد ولی کوچک ترین حقی برای مردم این سرزمین در نظر گرفته نمی شود،بطور مثال طرح توسعه نیشکر و پانصدوپنجاه هکتاری بدست برادران بزرگ و غیورترک بود و تا آنجایی که می شده از استان های ترک نشین و همجوار خود نیرو وارد استان نموده و غالب کارهای پیمانکاری و غیره سهم این هموطنان گرامی قرار گرفت و در موردی دیگر کارهای استان،مدیریت آنها در اختیار برادران اصفهانی بوده است.در آخرین مدیریت که ثبت گردیده، مدیریت فولاد اکسین که بعلت ضعف مدیریت اصفهانی( شاید هم عمدی ) روبه تعطیلی، اخراج کارگران و فروش ماشین آلات و لوازم آن به سمت ورشکستگی رفت و تصمیم گرفته شد!؟ برای حذف یک رقیب قدرتمند به حراج گذاشته شود،سهام آن را به قیمت ناچیز( کارشناسی ) به فولاد مبارکه اصفهان بفروشند!؟

چگونه فولاد مبارکه بدون دسترسی به دریای آزاد و آب مورد نیاز سود ده می باشد ولی فولاد اکسین با این همه امتیاز ضرر ده؟چرا کسی نمی اندیشد که این غول صنعتی استان چگونه به زانو در آمده است؟آیا با تصمیماتی نادرست برنامه ریزی نشده است که مدیریت فولاد اکسین از حالت تصمیم گیری غیرمستقیم که در گذشته بوده، در آینده بصورت مستقیم در اختیار هموطنان اصفهانی قرار گیرد،حال باتوجه به اینکه هر روز مشکلات اقتصاد استان بیشتر و وضعیت معیشتی و اشتغال خراب تر و بیکاری در آن بیشتر می گردد، علاوه بر آن اشتغالی ایجاد نمی شود، بلکه اشتغال های موجود را نیز کم کرده و مردم بومی این استان بیکارتر و فقیر تر می شوندو دولت با حس خوشبینانه صرفا نظارت و‌تماشا این اتفاق ناگوار می کند

و هیچ توجهی نمی کند که این بیکاری باعث می گردد تا داعش و ضد انقلاب جا پایی برای خودشان باز کنند.و همین مدیران ضعیف، ناشایست و ضد منافع ملی ایران می باشند که باعث می گردند ضد انقلاب و داعش و دیگر تفکرات و جریانات نادرست چشم طمع به جغرافیای استان پیدا کنند و این مدیران ضعیف هستند که برای سود و منافع شخصی خود و شاید ناخواسته!؟ عامل تجزیه طلب و داعشی می شوند، و‌داعشی اصلی همین افراد می باشند نه آن انسان فقیری که برای امرار معاش خانواده اش به ستوه آمده و حاضر است هرکاری برای راضی کردن خانواده خود انجام دهد و برای دختر کوچک خود روپوش تهیه کند، برای پسرش کفش، کیف و لوازم مورد نیازش را تهیه کند و بچه اش که در حسرت خوردن یک قطعه گوشت ، یا یک میوه و یا لقمه غذا در انتظار است را تامین کند.

زمان بابادی شوراب

۱۲ / آبان /۱۳۹۷