از مکه تا علوه!

چند روزی است خبر و تصاویر برداشت چای قرمز، یا چای ترش که همان چای مکی است، در دیار کارون، فضای مجازی را منور کرده است. برای من که یک بار فاصله ۴۵۰ کیلومتری زاهدان تا دلگان سیستان و بلوچستان را برای دیدن مزارع چای قرمز کوبیده بودم، این خبر به تمام معنی غافلگیر کننده […]

چند روزی است خبر و تصاویر برداشت چای قرمز، یا چای ترش که همان چای مکی است، در دیار کارون، فضای مجازی را منور کرده است. برای من که یک بار فاصله ۴۵۰ کیلومتری زاهدان تا دلگان سیستان و بلوچستان را برای دیدن مزارع چای قرمز کوبیده بودم، این خبر به تمام معنی غافلگیر کننده بود. دنبال فرصتی بودم تا خودم را از روستای گمبوعه به روستای علوه برسانم. در این حین و بین، مشتاقانه در یک بعدازظهر بهاری گونه فصل پاییز در معیت دو دوست لشکرآبادی و اصفهانی وارد روستای علوه شدیم. روستایی در حاشیه شرقی کارون، نشسته در میان نخل های آزاد و رها، که گویی از دل تاریخ بر آمده است. روستایی با حدود ۳۰ خانوار که از یک بیت و نواده اند.

در ورودی روستا توسط بچه هایی که در اطراف توپی گرد آمده بودند به منزل کریم راهنمایی شدیم. در ورودی منزل ابوعلی، مضیف گلی ایستاده و استوار با عمری بالغ بر ۱۲۰ سال نظر ما را جلب کرد. از کنار مضیف حاج حسین ناصری قدم زنان به سمت مزرعه چای قرمز به راه افتادیم. در این مسیر کریم، به بازگویی تاریخچه کشت و کار چایی ترش در این روستا پرداخت. داستانی که از زبان کریم، چنان گیرا و جذاب بود که رنگ قرمز و مزه ترش چایی را در ذهنم حلاوتی عاشقانه بخشید.

حدود سال۱۳۶۰ بود که توسط یکی از دوستان مرحوم ابوهاشم از شهر مکه عربستان چند دانه چای مکی برای او می آورند. ابوهاشم که حکیم محلی دانا و کشاورزی صاحب ذوق و توانا بود، از اوایل دهه شصت به مدت حدود ۲۰ سال شروع به کشت و کار چایی مکی در روستای علوه می کند. بعد از فوت ایشان در سال ۱۳۷۷ برای حدود ۷ تا ۸ سال کشت چایی به فراموشی سپرده می شود. در این میان اما کریم، برادر کوچکتر ابوهاشم با خاطراتی که از چایی قرمز و علاقه برادرش به این گیاه جادویی داشت، به فکر احیایی دوباره آن می افتد. اما متاسفانه تلاشهایش برای یافتن بذر چایی بی نتیجه می ماند. تا اینکه یک روز در ادامه جستجوهای همیشگی اش در اسباب و وسایل مرحوم برادرش به سره ای که حاوی ۳ دانه بذر چایی است، بر میخورد و آرزویش را دست یافتنی تر می بیند. و مجدداً از سال ۱۳۸۵ زراعت چای را سرآغازی دوباره می بخشد.

پس از برگزاری جشنواره های انگور در غزاویه بزرگ و خرما در ابو دبس شوق ملاقات ریئس اداره میراث شهرستان کارون در وجود کریم که دغدغه های فرهنگی مشترکی دارد، جوانه می زند و پس از جستجوی چند ماهه این دیدار با حضور حسن ناصر در روستای علوه به سرانجام میرسد و این بار آقای ریئس که روستائیان او را ناصر معرفی می کنند، با درایت خاصش ضمن معرفی، از موجودیت کشت و کار این گیاه دارویی شگفت انگیز در شهرستان کارون پرده بر می دارد.

چای مکی که در ایران بدلیل رنگ و مزه، به چای قرمز و ترش معروف است، گیاهی است یک ساله با ارتفاع حدود یک تا دو متر که بومی آفریقاست. این گیاه بدلیل کشت گسترده اش در عربستان به چای مکی شناخته معروف است. گیاهی که اهالی روستای علوه شهرستان کارون آن را چای اَحمر یا چای ابوهاشم هم می نامند.یکی از مهمترین خواص چایی مکی، شباهت ترکیبات آن به انسولین است که خواص ضد دیابتی دارد و برای همین است که این چای جایگزین مناسبی برای چای معمولی برای دیابتی هاست. این چایی بر خلاف چای معمولی که باعث دفع آهن می شود، خود یکی از منابع غنی آهن به شمار می رود و بخاطر داشتن مقادیر زیاد آنتوسیانین، خاصیت ضد سرطانی دارد. چای مکی همچنین سرشار از ویتامینC و منبعی غنی از پروتین است که خواص فراوان دیگری همچون پایین آورنده استرس، کنترل کلسترول خون، کاهش فشار خون، رقیق و تصفیه کننده خون، برطرف کننده اختلات کبدی و صفرا، کاهنده وزن و خنک کنندگی بدن دارد، گیاهی که میتوان در یک کلام از آن به عنوان یک داروخانه کامل نام برد.

در مسیر برگشت از مزرعه تا مضیف، ابوعلی می گفت: بخاطر استقبالی که اهالی منطقه در چند روزه اخیر از زراعت چایی شاهد بوده، خود را مسئول می بیند که در حد توانایی خود در گسترش و ترویج کشت و کار چای در روستا و منطقه با هدف ایجاد اشتغال، ایجاد ارزش افزوده و کمک به سلامت جامعه از هیچ کوششی فروگذاری نکند.در آخر این بازدید حدود یک ساعته، پس از صرف چایی و قهوه در مضیف گلی حاج حسین که وصفش در این مقال نمیگنجد، همزمان با صدای « حی علی خیر اِلعمل » اذان غروب، روستای علوه را به مقصد حمیدیه ترک کردیم.

مجید عبودی – گمبوعه بزرگ