آب لازمه جریان حیات خوزستان است

اب مایه حیات میباشد و بدون اب یعنی انعدام حیات . چرخه اب در طبیعت به شکل منظم یک حلقه پیوسته به هم و دقیق میباشد . که در صورت دست بردن انسان در این چرخه و تغیر روند طبیعی ان ، باعث به هم خوردن نظم طبیعی که منجر به زیان و فاجعه های […]

اب مایه حیات میباشد و بدون اب یعنی انعدام حیات . چرخه اب در طبیعت به شکل منظم یک حلقه پیوسته به هم و دقیق میباشد . که در صورت دست بردن انسان در این چرخه و تغیر روند طبیعی ان ، باعث به هم خوردن نظم طبیعی که منجر به زیان و فاجعه های زیست محیطی می شود . دقیقاََ همانند فجایعی که در استان خوزستان در حال رخ دادن می باشند .

تغیر کلی اکوسیستم و تبدیل جلگه خوزستان به یک بیابان ، خشک شدن پنج رودخانه پر آب ، خشک شدن تالابهای بزرگی همچون تالاب حویزه و تالاب دورق ، از بین رفتن آبزیانها و پرندگان ، از بین رفتن ملیونها نفر نخل ، از بین رفتن کشاورزی و باغات و پوشش گیاهی ، تبدیل شدن جلگه خوزستان به کانونهای ریزگرد ، الودگی ۶۰ برابر هوای استان ، افزایش بیش از حد آمار بیماریهای سرطانی ، آسم ، نوزادان ناقص الخلقه ،…. …. همه نتیجه تغیر و انحراف چرخه اب از حالت طبیعی خود می باشد .سد سازی بیش از حد و انتقال اب به استانهای کویری جهت مصارف کشاورزی و صنعت ، باعث به خطر افتادن جان بیش از پنج ملیون انسان در استان خوزستان گردیده است

این انتقال اب که توسط فقهای دین همچون ایت الله محسن حیدری ، شرعاََ حرام دانسته شده ، همچنان پروژهای دیگر انتقال اب ، مثل کوهرنگ سه و سلفجگان تخصیص اعتبار و اجرا می شوند .حال سوالی که مطرح می شود این است که نابودی ملیون ها نفر انسان و تبدیل یک جلگه سبز به بیابان و خشک کردن پنج رودخانه و دو تالاب بزرگ به نفع چه کسی میباشد . و چه کسانی سود می برند و آیا این وضع در راستای منافع امنیت ملی میباشد؟

احداث صنایع متکی به آب همچون صنایع فولاد و نیروگاه سیکلی در استان کویری همچون یزد و کرمان ، را چه کسی تصمیم میگرد ؟کارخانه های فولاد ، پترشیمی و غیره در اصفهان که متکی به اب میباشند، را باید به هزینه نابود کردن خوزستان ، تاسیس و رونق داد؟چه کسی تصمیم گیرنده احداث صنایع متکی به اب در استانهای کویری مثل اصفهان ، کرمان ، یزد ، سمنان ، قم ، ….. میباشد ؟در حالی که خوزستان به دلیل انتقال اب ، از مرز وضعیت بحرانی هم گذشت ، چرا سدهای جدید و طرحهای جدید انتقال اب ، تامیین اعتبار و اجرا میشوند ؟

ایا این یک سیاست بخشی نگری دولتهای متعاقب است یا سیاست معتمد کلی دولتها ، بر اباد کردن استانهای مرکزی و اهمال استانهای اطراف است؟این سوالها و سوالات دیگر را باید منتخبین مردم و همچنین استاندار به عنوان نماینده دولتی که منتخب همین مردم است ، جواب بدهند .طبیعتاََ اگر جوابی داشته باشند . و خود را ملزم به جواب دادن بدانند و اگر مردم را ولی نعمت خود حساب بکنند .

ستار ناصری