کلماتی رقاص در معنایی مرده!!

بعضی وقتها واژه ما را به سخره میگیرد، انگار دلقکی نشسته باشد در برابرمان و لطیفه هایی بسازد از چهره های خسته و رنجورمان و رنج را بدل سازد به شاخه ای مبتذل از هزل، تجربه ای که بسیاری شنیده ایم و از فرط تکرار عادی شده است‌.کلمه هایی که در ضدیت محض با خود […]

بعضی وقتها واژه ما را به سخره میگیرد، انگار دلقکی نشسته باشد در برابرمان و لطیفه هایی بسازد از چهره های خسته و رنجورمان و رنج را بدل سازد به شاخه ای مبتذل از هزل، تجربه ای که بسیاری شنیده ایم و از فرط تکرار عادی شده است‌.کلمه هایی که در ضدیت محض با خود معنا می سازند؛ مثل ترکیب ضد معنای کلمه《غیرانتفاعی》 که چهره هر چه سود است و منفعت طلبی را سپید کرده و یا مصطلح بانکی《قرض الحسنه و بانکداری وطنی》 که چهره نزول خواران یهودی در رمان جنایت و مکافات داستایوسکی را به یاد آدم می آورد، همان عجوزه پیری که در اثر زیاده طلبی و نزول خواری از مردم فقیر، به دست دانشجویی فقیر با تبر به خون سیاه خود می غلطد، از همان دسته ای که خداوند رحمان در قران کریمش از جمله دشمنان مستقیم خود خوانده، همانانی که در حال جنگ با خداوندند.

برسیم به واژه – مجاهدت- که نماینده محترم اهواز در وصف مدیری گفته که هر چیزی بهش می خورد به جز همان مجاهده، مجاهدت در جایی که آب و شبکه آبیاری فاجعه است، سیستم فاضلاب چندان عجیب است که تا سر حد تولد نوزدان عجیب و غریب در برخی محلات نابرخوردار رسیده، نوع استخدامها نشان از تبعیض در بین بنده های خداوند می دهد، مدیریت در بدترین شکل خود باقی و جاری است و در چنین اتمسفری نماینده اهواز او را به بزرگترین افتخار یک مسلمان متصف میکند.مجاهدت همان است که خداوند فرموده : 《 فضل الله المجاهدین علی القاعدین》 و حالا سوال این است که با همه آنچه گفته شد واقعا نماینده مذکور چنین تلقیی از مدیریت یاد شده دارد؟ که اگر چنین است اندکی و نه بسیاری، در حد دو سال به قبل باز گردد و سفری در زمان گذشته داشته باشد.

به روزگاری که هنوز سوار بر مرکب بهارستانی نشده بود و آب اهواز را بدون وجود تصفیه خانگی نمی توانست بنوشد، به دوره ای که برادران و نزدیکانش جویای کار بودند و کاری نمی یافتند، به زمانه ای نه چندان دور، دو سال پیشتر که موکلان واقعی اش هزینه فاضلاب میدادند و می دهند و خبری از شبکه فاضلاب در خیابانهایشان نبوده و نیست! تنها به دو سال پیشتر بازگردد و بدون پرستیژ موقت نمایندگی، به اطراف خود نگاه کند و اگر باز هم چنین مدیرانی را لایق وصف سنگین و بارز مجاهدت یافت، به انصاف خود شک کند

دکتر غلامرضا جعفری