توسعه از منظر قران کریم

اشاره: مدتی است استاد منصوری در خصوص موضوع توسعه و علل عقب ماندگی کشور از قافله کشورهای توسعه یافته کتاب “چرا ایران عقب ماند؟” از استاد فرستخواه را نقد وبررسی کردند و مطالب ارزنده ای را در فضای مجازی منتشر کردند. لذا بر آن شدم که در این خصوص به مدد قران کریم در این […]

اشاره: مدتی است استاد منصوری در خصوص موضوع توسعه و علل عقب ماندگی کشور از قافله کشورهای توسعه یافته کتاب “چرا ایران عقب ماند؟” از استاد فرستخواه را نقد وبررسی کردند و مطالب ارزنده ای را در فضای مجازی منتشر کردند. لذا بر آن شدم که در این خصوص به مدد قران کریم در این موضوع نکاتی را عرضه کنم باشد که مورد استفاده قرار گیرد.قبل از ورود به بحث لازم می دانم در خصوص اقتصاد اسلامی مواردی را مطرح نمایم ضمنا در این خصوص خوانندگان عزیز را به کتاب ثمین و گرانسنگ علامه بزرگ شیعه شهید صدر تحت عنوان ” اقتصادنا” جهت تکمیل مفاهیم مکتب اقتصادی اسلام ارجاع می دهم.

تفاوت اساسی اقتصاد اسلامی با سایر مکاتب اقتصادی در این است که اقتصاد اسلامی، بر وحی مبتنی است، در حالی که نظریه پردازان اقتصاد سرمایه داری، حول محورهای مطلوبیت، سود و رفاه می چرخد و با سرچشمه زلال وحی ارتباط برقرار نکرده اند . در نظریه های اقتصاد سرمایه داری مبنای رفتار انسان در جایگاه مصرف کننده، حداکثر سازی مطلوبیت و در جایگاه تولید کننده، بهینه سازی تولید به هدف حد اکثر کردن سود است. سود و مطلوبیت معنای محدود خود را ( برمبنای اصالت ماده) دارند.توسعه اقتصادی شاخه مهمی از علوم اقتصادی است که امروزه در اکثر کشورها ی دنیا برای ایجاد تغییر و تحول در جامعه در تمام زمینه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی به کار گرفته می شود. در این مقاله سعی می کنم با استفاده از آیات قرآنی دیدگاه اسلام را در این خصوص بررسی نمایم. البته بحث در این خصوص در چند سطر و چند صفحه نمی گنجد فقط امیدوارم انگیزه ای برای علاقمندان به اقتصاد اسلامی و توسعه اسلامی جهت غور و پژوهش در این حوزه گسترده بوجود اورم. در ارتباط با توسعه و مفهوم آن تعاریف زیادی از سوی بزرگان و انیشمندان این حوزه ارائه گردید. نمونه هایی از تعاریف موجود را ذکر می نمایم:

مایکل تودارو از بزرگان حوزه توسعه اقتصادی، توسعه را جریانی چند بعدی می داند که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است. همچنین او معتقد است که توسعه در اصل باید نشان دهد که مجموعه نظام اجتماعی، هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی و خواسته های افراد و گروه های اجتماعی در داخل نظام، از حالت نامطلوب زندگی گذشته خارج شده و به سوی وضع یا حالتی از زندگی که از نظر مادی و معنوی بهتر است سوق یابد.
دکتر حسین عظیمی از اساتید فقید اقتصاد معتقد است که توسعه یک تحول تاریخی در جمیع جنبه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی جامعه می باشد .آن چه اساس تعاریف گونا گون توسعه را تشکیل می دهد، تغییر و تحول( در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی) و به قول میردال” حرکت به جلو” است. در این خصوص پرسش های اساسی بسیاری مطرح است. این تحول، تغییر و حرکت به سمت جلو به منظور رسیدن به کدامین هدف است؟ در این مسیر مقصد نهایی کجاست؟ ویژگی ها و معیارهای مقصد نهایی مطلوب چیست؟ روابط علی که ما را به آن هدف می سانید چه روابطی هستند؟

تعیین هدف، کشف علل و عوامل رسیدن به مقصد، کار ساده ای نیست. ضعف و ناتوانی در داشتن یک هدف دقیق و پذیرفته شده و طراحی سیاست ها برای آن، دلیل مهم بسیاری از مشکلات است که جوامع با آن مواجه اند.آیا کشورهای توسعه یافته در همه ابعاد توسعه به مقصود و هدف مطلوب رسیده اند؟ آیا مقصدهای جایگزین برای این مقصد وجود دارد؟ آیا مقصدهای جایگزین برای این مقصد وجود دارد؟ آیا این تحول و حرکت به جلو به اصطلاح نوگرایی از نظر اجتماعی، لزوما مشتمل بر تضعیف روابط سنتی است؟ آیا تحول و نوسازی در بعد سیاسی، مستلزم دوکراسی و رشد بوروکراسی است؟

پرسش در این حوزه فراوان و به بحث جدی نیازمند است، ولی قرآن کریم چه زندگی و جامعه ای را مطلوب ، معرفی و افراد را به سمت و سوی چه نوع زندگی سوق می دهد؟
قرآن به دنبال هدایت جامعه به سوی ” فلاح ” ، ” فوز ” ، ” نجات ” و ” حیات طیبه ” است.

حیات طیبه

“من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحییه حیاه طیبه و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون” هر که از مرد و زن عمل صالحی انجام دهد و مومن باشد او را به زندگی پاک و پاکیزه ( حیات طیبه) زنده بداریم و آنان را به نیکوترین وجهی که عمل کرده اند پاداش می دهیم.قرآن راه رسیدن به زندگی پاکیزه را عمل صالح و شرط آن را ایمان ذکر می کند. از ابتدا تفاوت در جنس را با کلمه های” من ذکر او انثی ” کنار می گذارد. علامه طباطبایی(ره) ذیل آیه شریفه می نویسد :” وعده زیبایی است یرای مومنان، اگر عمل صالح انجام دهید و بشارتی است برای بانوان که خداوند در قبول ایمان آنان و اثر عمل صالح آنها که احیاء به حیات طیبه و پاداش به نیکوترین اعمال است، فرقی بین آنان و مردان نگذاشته است. ” مفسران در معنای حیات طیبه تفسیرهای متعددی دارند. اما این واژه مفهومی عام دارد. زندگی پاکیزه به دور از آلودگی ها، ستم ها، خیانت ها، اسارت ها ، ذلت ها، انواع نگرانی ها و خلاصه هر چیزی است که آب زلال زندگی را در کام انسان ناگوار می سازد با توجه به این که دنبال این وازه در آیه، سخن از جزای الهی به نحو احسن به میان آمده است، چنین به نظر می رسد که حیات طیبه مربوط به دنیا و جزای احسن مربوط به آخرت باشد.عمل صالح مولود ایمان است که به حیات طیبه می انجامد. عمل صالح نیز مفهوم گسترده ای دارد به گونه ای که تمام فعالیت های مثبت و سازنده را در همه زمینه های علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و مانند آن را شامل می شود.

منشاء حرکت به سوی حیات طیبه

قرآن رمز اصلی عزت و ذلت، سعادت و شقاوت جامعه را بیان و یادآوری می کند که برای یافتن منشاء سعادت و شقاوت به اعتقاد، اندیشه، اخلاق، نظام های اجتماعی خویش و در یک کلام، به خویشتن بیندیشید. ملت هایی که اندیشه خود را به کار انداختند، اعمال صالح انجام دادند، دست اتحاد و دوستی به هم دادند و در راه اصلاح خود و جامعه کوشیدند، به اوج تعالی رسیدند و هنگامی که رکود و سستی جای تلاش را گرفت و غفلت بر جامعه حاکم شد، آلودگی ها و زشتی ها به جای تقوا و درست کاری نشست، ایمان و عمل صالح کنار رفت و شکست، ذلت و خسران پدیدار گشت. قانون کلی اصل ” بازگشت به خویشتن” را قرآن کریم به صورت ذیل بیان می فرماید:ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم و اذا اراد الله بقوم سوءا فلا مرد له و ما لهم من دونه من وال خداوند سرشت هیچ ملتی را تغییر نمی دهد، مگر آن که آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی( به سبب اعمالشان) کند هیچ چیز مانع آن نخواهد شد، و جز خدا، سرپرستی نخواهد داشت.

ذالک بان الله لم یک مغیرا نعمه انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بانفسهم و ان الله سمیع علیم این ( کیفر آل فرعون به دلیل گناهانشان) به خاطر آن است که خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده تغییر نمی دهد، جز آن که انها خودشان را تغییر دهند، و خداوند، شنوا و داناست.چکیده جمله ” ان الله لا یغیروا ما بقوم …” این است که خداوند چنین حکم رانده و آن را حتمی کرده که وقتی نعمت هایی به انسان می دهد مربوط به حالات نفسانی و اعمال خود انسان باشد، اگر حالات، موافق با فطرتشان و همراه با استفاده صحیح و به جا از نعمت ها ادامه یافت آن موهبت ها باقی باشد. اگر گروهی به دلیل سلامت فطرتشان به خدا ایمان آورند و عمل صالح انجام دادند، به دنبال آن، نعمت های دنیا و آخرت به سویشان سرازیر شود . چنان که فرمود: و اگر اهل شهرها و ابادی ها، ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می گشودیم ولی ( آنها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم . آیات متعددی بیانگر این مطلب است که سعادت و شقاوت هر جامعه ای نتیجه عملکرد شایسته و ناشایسته آن است، از جمله به ایات زیر می توان شاره کرد: اسراء، ۵ – روم، ۴۴ – زمر، ۱۰ – بقره، ۱۳۴ – روم، ۴۲

معیارهایی که قرآن برای حیات طیبه در ایات مختلف بیان فرموده را می توان در این عناوین کلی خلاصه کرد: ایمان، تقوا، امر به معروف و نهی از منکر و عدل ( رشد متوازن و هماهنگ) و آنها را معیارهای بهترین امت ها یا برجسته ترین شاخص های حیات طیبه معرفی می کند.کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله و لو امن اهل الکتاب لکان خیرا لهم منهم المومنون و اکثرهم الفاسقون .شما بهترین امتی بودید که به سود انسان ها آفریده شده اند.، امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید، و اگر اهل کتاب( به چنین برنامه و آیین درخشانی) ایمان آورند، برای آنها بهتر است، ولی تنها عده کمی از انها با ایمانند و پیش تر انها فاسق اند( و خارج از اطاعت پروردگار) .

ایه مبارکه، شایسته ترین امت ها را امتی معرفی می کند که همواره برای اصلاح خویش می کوشد و افزون بر اصلاح خود، به اصلاح جامعه نیز می پردازد. دیگران را به خیر و صلاح، نیکی ها و ارزش ها دعوت می کند و از زشتی ها، پلیدی ها و موانع رسیدن به حیات طیبه باز می دارد. دعوت به نیکی ها و مبارزه با زشتی ها در واقع، حرکت و تلاش جهت تحرک بخشیدن به جامعه برای رسیدن به حیات طیبه است. در جامعه مورد نظر قران ، افراد نه تنها مسئولند بکوشند و نیکوکار باشند، بلکه موظفند برای اعتلای دین و در راه پیدایش حیات طیبه، دیگران را نیز امر به معروف و نهی از منکر کنند. این یکی از فرق های حیات طیبه با جامعه مدنی است.جامعه متقی و مومن که جامعه مطلوب و زندگی ان همان زندگی شیرین حیات طیبه است دارای ابعاد گوناگونی است، هم عابد، راکع و ساجد است هم در راه خدا مبارزه می کند و هم یار و یاور یک دیگرند. از این ویژگی ها، رشد هماهنگ و متوازن در همه ابعاد انسانی به دست می آید که در حیات طیبه ظهور می یابد.

رشد متوازن و هماهنگ همه ابعد انسانی

قران کریم هنگام بیان معیارهای جامعه مطلوب یعنی: مومنان، پرهیزکاران، صالحان، نیکوکاران و …. گرایش های انسانی را هم ذکر می کند. وقتی توبه، پرستش خدا، رکوع ، سجود و جنبه های عبادی را ذکر می کند ، بلافاصله می فرماید: الامرون بالمعروف و الناهون عن المنکر آنان که مصلح خود هستند، همیشه در رکوع و سجودند و تهذیب نفس کرده اند، مصلح جامعه خود نیز هستند، در مقابل ضد ارزش ها می ایستند و مانع نهادینه شدن انها می شوند. در جای دیگر وقتی شاخص های صبر، استقامت که معمولا در جنگ ها به کار می رود، انفاق در راه خدا و رسیدگی به دیگران را مطرح می سازد، بلافاصله می فرماید: و المستغفرون بالاسحار و بدین صورت شاخص تهجد و شب زنده داران را مطرح می کند.شهید مطهری در این باره می نویسند: کمال انسان در تعادل و توازن او است، یعنی انسان این همه استعداد های گوناگون، ان وقت انسان کامل است که فقط به سوی یک استعدادی گرایش پیدا نکند و همه را در یک وضع متعادل و متوازن همراه هم رشد دهد .توازن در ابعاد گونا گون همان عدل است که تشریع و تکوین بر اساس ان استوار ند خداوند امت اسلامی را امت وسط( امت معتدل و هماهنگ) قرار داده است . علی ع در باره عدل می فرمایند: العدل یضع الامور مواضعها که همان تناسب و توازن است و جالب این که وقتی از حضرت درباره عقل سئوال شد فرمود: هو الذی یضع الشیئ فی موضعه عاقل کسی است که هر چیزی را در جای خود به کار برد .

 

شهریور ۱۴۰۲
سید عبدالله موسوی- دانشگاه فنی و حرفه ای خوزستان