یک قدم تـا اسم اعظـم

دکتر فاضل خمیسی :بشر برای سکونت در مریخ در حال برنامه ریزی است. از جهتی دیگر برای جلوگیری از پیامد های ناخوشایند گرمایش زمین قرار است با ایجاد انفجارهایی حساب شده «مدار» این کره ی خاکی را در فضا جابجا و فاصله را با خورشید را اندکی افزایش داد!

با استفاده از دستاوردهای تکنومکانیکی قرار است در هر خانه حداقل یک ربات به امر خانه داری و آشپزی بپردازد. با مطالعه ی پژوهشی از ترکیب سلولِ «کرم شب تاب» و برخی گیاهان قرار است «درختانِ نورپرداز» طبیعی که بدون برق محیط های تاریک را روشن میکنند بصورت انبوه پرده برداری کرد و شاید دیگر «تاریکی» برای بشر معنا نخواهد داشت. دیر نیست که بیماری سرطان مثل یک سرماخوردگی ساده قابل درمان خواهد بود و عمر با کیفیت زندگی بشر را لذت بخش خواهد کرد.

در فردایی نه چندان دور وظیفه ی بارداری و زایمان از دوش زنان برداشته ودستگاه های شبیه سازی شده با اصلاح ژنوم انسانی سالمترین و باهوش‌ترین نوزادان بدنیا می آورند.باید قبول کرد که بسیاری از هنجارها ، ادیان و مناسک مقهور انقلاب علمی و تکنولوژیکی شده که برای ماندگار شدن واز بین نرفتن مجبور به تغییرات ساختاری و آشتی با علم و عقلانیت هستند.

مبانی تعلیم و تربیت بدلیل عقب افتادن از سرعت تحولات علمی نه تنها ناکارآمد بلکه مانعی برای بروز خلاقیت ها شده ، و در تعریف جدید تربیت انسان موفق کسی است که هوشمندانه تر تصمیم گرفته و عمل نماید.چه خوش باشد چه بد، عصر ایدئولوژی و آرمانگرایی عقیدتی در بدترین حالت خود قرار گرفته و در حال تبدیل شدن به یک تاریخ و درس عبرت شده است.

حالا دیگر سرعت بالای اینترنت و مکالمه تصویری تعجب آور نبوده و جذبه ی گذشته را نداشته و هوش مصنوعی با کارکردهای متنوع آن جایگزین این تکنولوژی شده است. خلاصه اینکه، فیلم های تخیلی در حال بوقوع پیوستن عینی است و حدی برای علمانیت بشری متصور نیست..

از سویی دیگر ،بشر به غیر از دانش بیرونی در حال کشف درون خود نیز است بطوریکه حالا میداند کدام هورمون و چه بخشی از مغز دستورات رفتاری را صادر میکنند ، چه هورمونی باعث وفاداری و چه بخشی باعث خیانت است و کدام عامل موجب ترس و چه فرایندی باعث خوشبینی و بدبینی است ، دیر نیست که با «قرصی» زندگی زناشویی را پایدار و با «شربتی» مانع حرص و آز شد ، البته این مواردی که ذکر شد همگی استعاره ای از این موضوع هستند که «آدم امروز» از ذات گرایی سنتی فاصله گرفته و وارد دورانی شده که به هیچ وجه قابل مقایسه با گذشته یا در امتداد آن نیز نیست، مقابله با دانش یا مقابل آن ایستادن فقط باعث به در رفتن فرصت و منابع میشود و الا ، این جویبار راه خود را پیدا کرده و خواهد رفت.

روزگاری گفته میشد انسانی که اسم اعظم خدا را یاد بگیرد دیگر هیچ «نشده ای» برایش معنا ندارد و چقدر این رخداد به ما نزدیک است ، اتفاقی که از اثبات کروی و کشف جاذبه ی زمین تأثیر عمیق تری بر آینده خواهد داشت، به جای اخم باید به عصر جدید لبخند زد ، هر چند برخی نه عصر جدید را میفهمند و نه لبخند را.