استقلالٕ» دانشگاه ‌ها، از واقعیت تا دروغ!

حسن دادخواه : وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری، در گفت و گو با سیمای سراسری به مناسبت هفته دولت، استقلال دانشگاه‌ها را یکی از افتخارات دانستند. البته مقصود از استقلال دانشگاه‌ها و بلکه هر دستگاه دولتی و غیر دولتی یقینا به این معنا نیست که مدیران و ارباب جمعی آنها هر کاری دلشان بخواهند […]

حسن دادخواه : وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری، در گفت و گو با سیمای سراسری به مناسبت هفته دولت، استقلال دانشگاه‌ها را یکی از افتخارات دانستند. البته مقصود از استقلال دانشگاه‌ها و بلکه هر دستگاه دولتی و غیر دولتی یقینا به این معنا نیست که مدیران و ارباب جمعی آنها هر کاری دلشان بخواهند می توانند انجام دهند و در مسیری خلاف و متفاوت با مسیر کلی کشور و نظام حکومتی، حرکت کنند و اصولاً در همه کشورها هیچ دستگاهی از جمله دانشگاه‌ها، از چنین استقلالی برخوردار نیست.
بی گمان مقصود و مطلوب وزیر محترم عتف از استقلال دانشگاه‌ها، این است که این دستگاه علمی و آموزشی و پژوهشی، در دایره قوانین داخلی و در حوزه تشخیص صلاح خود، بر اساس مصوبات تقنینی و اسناد بالا دستی، خودبسنده و درون‌زاست و از بیرون هیچ چیز به مدیران ان دیکته نمی شود و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و تشکیلات آموزش عالی کشور، تحت هیچ فشار بیرون از خود قرار ندارد و خرد و عقل جمعی دانشگاهیان، حرف اول و نقش پایه ای را در اداره امور دانشگاه‌ها بر عهده دارد.
پرسش اینجاست که این ادعا و اظهارات، آیا واقعیت دارد یا اینکه وزیر محترم در سیمای سراسری و در محضر دست کم هشتاد و پنچ میلیون ایرانی، به دروغ دست آویخته و خلاف واقعیت سخن گفته است.
تجربه دیداری و شنیداری و شغلی هر فردی که چند سالی را در دانشگاه‌ها سپری کرده گویای این واقعیت است که دانشگاه‌ها، از برگزیده شدن و انتخاب وزیر تا تعیین روسای دانشگاه‌ها، تصویب چارت سازمانی و قرار گرفتن در زیر چتر شوراهای عالی، دخالت های قانونی دستگاه‌ها بیرون از دانشگاه در امور داخلی دانشگاه‌ها و آیین نامه مقررات مالی و معاملاتی و……حتی از یک استقلال نسبی نیز برخوردار نیست و افزون بر آیین نامه ها و قوانین و مقررات، مدیران وزارتی و دانشگاهی زیر نفوذ و فشارهای غیر مکتوب و غیر رسمی مقامات ذی نفوذ محلی و استانی نیز قرار دارند.
شمارش مصادیق و ذکر نمونه‌هایی از فقدان یک استقلال نسبی در نظام مدیریتی در دانشگاه‌ها و آموزش عالی کشور به جهت تعدد، چنان روشن و آشکار است که در این یادداشت نیازی به آوردن نمونه نیست.
فقدان یک استقلال نسبی گاهی و در برهه هایی حتی موجب شده است تا دست مدیران آموزش عالی کشور و دانشگاه ها آن‌‌قدر بسته شود که نتوانند طبق آیین نامه های مصوب عمل نمایند.
جناب وزیر احتمالا فراموش نکرده اند که لیست اسامی اعضای هیات ممیزه دانشگاه ها که بر پایه آیین نامه های ابلاغی، در فرایندی قانونی و بر اساس انتخاب دانشگاهیان همان دانشگاه انتخاب شده بودند، در مرحله صدور حکم از سوی وزیر دچار دگرگونی شد و کسانی حکم گرفتند که اصلا داوطلب عضویت در هیات ممیزه نبودند و آنان جایگزین افراد منتخب شدند! ویا منتخبان ردیف های پایین، به جای منتخبان ردیف اول و دوم نشستند!