دانشگاه، دغدغه ماست!

دکتر حسن دادخواه : در نزدیک به سه دهه گذشته،فارغ از نوع دولتی که مستقر بوده است، محور نوشته‌ها و یادداشت‌های اینجانب، موضوعات در پیوند با دانشگاه و آموزش عالی و وحدت حوزه و دانشگاه بوده است، چنان‌چه مجموعه آن یادداشت‌ها که تاکنون در سه جلد به چاپ رسیده است، نام« دانشگاه و جامعه» را […]

دکتر حسن دادخواه : در نزدیک به سه دهه گذشته،فارغ از نوع دولتی که مستقر بوده است، محور نوشته‌ها و یادداشت‌های اینجانب، موضوعات در پیوند با دانشگاه و آموزش عالی و وحدت حوزه و دانشگاه بوده است، چنان‌چه مجموعه آن یادداشت‌ها که تاکنون در سه جلد به چاپ رسیده است، نام« دانشگاه و جامعه» را روی جلد دارد. این اهتمام، حاصل نگرانی و دغدغه نویسنده و بازتابی از نگرانی های خیل زیادی از همکاران دانشگاهی بوده است که سرجمع آن، از قلم اینجاب به روی برگه های سفید چکیده است. موضوع وحدت حوزه و دانشگاه نیز به رغم آنکه نزدیک به دو دهه است حتی در حوزه های علمیه استانی و کشوری، کم فروغ شده است با این وجود مورد توجه من بوده و سالی دو سه یادداشت به همین مناسبت نوشته ام. من دانشگاه و حوزه را به رغم جدایی در مواد درسی و گفتمانی و فراز و نشیب‌های تاریخی، همچنان دو بال تفکر و اندیشه برای نجات ایران می دانم.
این روزها، خبرهای نگران کننده ای از نوع برخورد با کلیت آموزش عالی و اعضای هیأت علمی دانشگاه ها به گوش می رسد، روندی که البته تازگی ندارد ولی در نوع شدت و تندی بی مانند بوده است.
پرسشی که اکنون در اذهان خودنمایی می کند این است که آیا شاهد برخورد حوزه با دانشگاه هستیم؟ آیا طی سه ده گذشته که نظام اداری آموزش عالی در کنترل بوده است، خطا و اشتباهی در سمت و سو دادن به دانشگاه ها رخ داده است که اکنون زمان اصلاح آن فرا رسیده است؟ آیا استادان دانشگاه اسباب و موجب بوجود آمدن آسیب های کنونی در کشور شناخته شده اند که الان زمان عقاب و مجازات آنان فرارسیده است؟ آیا از برخوردهایی که در سال‌های نخستین پیروزی انقلاب با دانشگاه و استادان شد، اکنون راضی هستیم و به نتایج مثبتی رسیدیم و حالا به دنبال تکرار آن برخوردها هستیم؟
در این باره تمرکز نگاه ها بر مقامات عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است که گویی در سکوت و رضایت آنان است که این برخوردها صورت می گیرد.
مقامات وزارتی باید پاسخگو باشند و مسئولیت کامل عواقب این بی مهری به دانشگاه ها را بپذیرند.