بهانه ای برای فهم روح ملی!

مهدی مکارمی : مدتی پیش خبری مبنی بر ممنوعیت پذیرش مسافران و مهمانان عرب توسط برخی هتل ها در اصفهان، در فضای رسانه ای بازتاب پیدا کرد. چنین برخوردی از نوعی نگاه دگرستیزانه که متاسفانه دارای پشتوانه های فلسفی و فکری نیز هست حکایت دارد و صرفا به سلیقه یک مدیر هتل بر نمی گردد. […]

مهدی مکارمی : مدتی پیش خبری مبنی بر ممنوعیت پذیرش مسافران و مهمانان عرب توسط برخی هتل ها در اصفهان، در فضای رسانه ای بازتاب پیدا کرد.
چنین برخوردی از نوعی نگاه دگرستیزانه که متاسفانه دارای پشتوانه های فلسفی و فکری نیز هست حکایت دارد و صرفا به سلیقه یک مدیر هتل بر نمی گردد.
این نوع برخوردها مختص به کشور ما هم نیست و امروز جریانات راست گرا و دگرستیز در دنیا در حال رشد است و از چالش های مهم اروپا و امریکا رشد همین جریاناتی است که با نگاههای افراطی ملی گرایانه، هر گونه تفاوتی را در درون یک چارچوب جغرافیایی بر نمی تابند. از همین روست که نگرانی جدی از سر برآوردن دوباره فاشیسم از دل گسترش روزافزون گرایش های راست گرایانه در دنیا از سوی جامعه شناسان مطرح شده که البته آنرا در پیوند با کاهش امیدواری مردم به ساز و کارهای دموکراتیک در اثر افزایش نابرابری های اقتصادی و اجتماعی در نتیجه سیاست های راست اقتصادی تحلیل می کنند که پرداختن به آن از حوصله این یادداشت خارج است. جریانات راست گرا از دل نتایج ایده های نئولیبرال راست اقتصادی سر بر می آورد و روز به روز در جهان بر طرفدارانش افزوده می شود و پیروزی ترامپ در دور اول ریاست جمهوری و رای بالای او در دور دوم و اینک شانس بالایش در نظرسنجی ها و رشد آرای ماری لوپن در فرانسه و شمار بالای نمایندگان راست گرا در پارلمان های اروپایی از علائم این گرایش در جهان است، همچنان که برخی جامعه شناسان شرایط کنونی را با آنچه در جمهوری وایمار پیش از ظهر هیتلر در آلمان به سر مردم آمد مقایسه می کنند.
هر جا که سیاست های اقتصادی و اجتماعی (و سیاسی) به افزایش نابرابری ها، فقر، رهاشدن مردم به حال خود منجر شود نگرانی از ظهور جریانات تندی که با تمسک به گفتمان های ملی گرایانه، دگرستیزی را پیشه کنند و توده ها را به دور خود جمع کنند بیشتر می شود و باید هم جهان امروز و هم هر جامعه ای که پتانسیل چنین خطری در خود را می بیند فکری بحال این وضع اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جهان کند.
ژولیا کریستووا متفکر بلغاری الاصل فرانسوی کتابی دارد بنام ملت هایی بدون ملی گرایی. او در این کتاب از پذیرش تفاوت ها در درون یک روح ملی سخن می گوید و اینکه هم فرهنگ های متفاوت و متنوعی که در درون یک جامعه وجود دارند آن روح ملی را محترم می شمارند و هم آنکه روح ملی وجود این تفاوت ها و تنوع ها را در درون خود می پذیرد، تازه این را درباره چالش فرانسه با مساله مهاجرت و جریانات راست گرا می گوید، فرانسه ای که در جام جهانی یکی دو دور قبل با تیمی که غالبا تبار فرانسوی نداشت قهرمان جهان شد و بازیکنان با اشک شوق سرود فرانسه را می خواندند.
گردهمایی بمناسبت حماسه جهاد عشایر خوزستان در مقابل استعمار بهانه خوبی بود که ما وجود فرهنگ ها و جماعت های متفاوتی که در ایران وجود دارند و کنش تعاملی میان این تنوع فرهنگی و اجتماعی با روح ملی را مورد تاکید قرار دهیم. اگر چندان از عهده رفع مشکلات و نابرابری های اقتصادی برنیامده ایم اما لااقل می توانیم  رویدادها و نمادهایی که می تواند دگرستیزی ها را محکوم کند پاس بداریم.