تابستان، آب و تراژدی عوام

محمد دورقی :عنوان این یادداشت متشکل از سه کلمه است.تابستان، آب و  تراژدی عوام.تابستان را همه می شناسند.آب را هم.تابستان،فصل روزهای بلند و گرما و سفر و میوه های رنگارنگ است. فصل ِ عزیزی ِ سایه ها و ارجمندی ِ درخت ها. و آب، سیال ِ سرور بخش، لازمه ی اول ِ طبیعت،همچون نفس، مُمِد […]

محمد دورقی :عنوان این یادداشت متشکل از سه کلمه است.تابستان، آب و  تراژدی عوام.تابستان را همه می شناسند.آب را هم.تابستان،فصل روزهای بلند و گرما و سفر و میوه های رنگارنگ است. فصل ِ عزیزی ِ سایه ها و ارجمندی ِ درخت ها. و آب، سیال ِ سرور بخش، لازمه ی اول ِ طبیعت،همچون نفس، مُمِد حیات است.لنگه ی دوم دروازه ی آبادانی. اجداد ما مخصوصا در مناطق کم باران *”چون ماهی ِ بر خُشک اوفتاده “*  ، *”قیمت آب”* را می دانستند.در متون کهن ایرانی، آب متعلق به *” به دنیا آمدگان و به دنیا نیامدگان”* محسوب می شد.دو مفهوم تابستان و آب،بقدری بداهت دارند که بیشتر از این نیاز به توصیف ندارند.

اما ما خوزستانی ها،در قیاس با دیگر نقاط کشور،از این دو مفهوم بدیهی،بخاطر رابطه ی تقابلی شان، تجربه ی شهودی عمقی تری داریم.در خوزستان، آب و تابستان، دوگانه ای با تنافر حداکثری اند.جن و بسم الله ِعالم حیات.کمبود آب در تابستان، از همه عینیات رسوخ کرده در باور، برای ما خوزستانی ها، عینی تر و باور پذیرتر است.تابستان در خوزستان، یک مجازات عمومی طبیعی سالیانه ست.کیفرخواستی با تکرر سالیانه برای برشته کردن نبات و جماد و انسان به جرم جغرافیا. آب، منبع کمیابی ست که آفتاب بی تسامح تابستان خوزستان، کمیابی اش را، هر تابستان، به عینی ترین وجه ممکن، برای ما اثبات می کند.این از آب و تابستان و رابطه ی تقابلی آنها. می ماند تراژدی عوام.تراژدی عوام چیست؟ تراژدی عوام ( (Tragedy of the commons یک تئوری اقتصادی- بوم شناسی است. این تئوری که تراژدی انبازه ها یا منابع مشترک هم نامیده می شود موقعیتی را شرح می‌دهد که در آن، در یک سیستم، منابع مشترکی بین مصرف‌کنندگان وجود دارد و این مصرف کنندگان هر یک تنها با توجه به نفع شخصی خود عمل می‌کنند و به صورت مستقل و بر خلاف مصلحت مشترک کل مصرف‌کنندگان، با مصرف خودخواهانه خود این منابع را به اتمام می‌رسانند و توجهی به نیازهای دیگر مشترکان ندارند.مفهوم تراژدی عوام به هر منبع مشترک و تنظیم نیافته‌ای مانند هوا، اقیانوس‌ها، رودخانه‌ها،صید ماهی‌ها یا حتی یخچالی که در اداره به صورت مشترک استفاده می‌شود اطلاق می‌گردد.تراژدی عوام زمانی رخ می دهد که افراد از یک منبع مشترک به حدی سوء استفاده می کنند که تقاضا بر عرضه غلبه کند و در نتیجه برخی از مصرف کنندگان یا همه آنها، امکان دسترسی و استفاده از منبع را از دست می دهند.تراژدی عوام از تلاش هر فردی برای به حداکثر رساندن سود خود ناشی می شود.در تراژدی عوام،  افراد، واهمه ای از تمام شدن منابع در اثر مصرف بی رویه ندارند چرا که اصولا انسانها، مخاطره ی جمعی غیر عاجل را، خیلی زود فراموش می کنند.یعنی به مشکلاتی که ممکن است در بلند مدت بوجود بیایند زیاد توجه نمی کنند.

همانطور که تابستان خوزستان خاص است، تئوری تراژدی عوام هم به خاص ترین وجه در خوزستان نمود دارد.فرق نمی کند سال پربارانی را پشت سر گذاشته باشیم یا کم باران،تابستان که از راه می رسد، مفاهیم بالادست و پایین دست رودخانه، دوباره، از پستوی حافظه ها خارج می شوند و سر زبان ها می افتند.دوباره افرادی پیدا می شوند که بدون توجه به مخاطرات مصرف بی رویه منابع مشترک و بدون توجه به محروم کردن دیگر مصرف کنندگان در پایین دست، تراژدی عوام را با مصرف بی ملاحظه خود رقم می زنند.مساله نرسیدن آب به پایین دست در روخانه های مارون و کرخه مساله مکرر هر سال است.هیچ دولتی نتوانسته است این مساله را طوری سر وسامان ببخشد که به تراژدی عوام منجر نشود.توسل به وجدان فردی نمی تواند جلوی تراژدی منابع مشترک را بگیرد. زیرا توسل به  وجدان فردی در تعارض با انتخاب عقلایی فردی یعنی تمایل فرد به انتخاب گزینه ای جهت حداکثر کردن سود خود است. وقتی از تشویق و تحریض افراد به مسئولیت پذیری در قبال مصرف منابع مشترک صحبت می کنیم اما در عمل مشوق های عینی یا ترتیبات اجتماعی و نهادی بازدارنده ای را بکار نمی گیریم در واقع از افراد می خواهیم در ازای هیچ از نفع خود چشم پوشی کنند.

بیان راه حل‌هایی برای تراژدی منابع مشترک از اساسی‌ترین معضلات رشته فلسفه سیاسی است.در موقعیت‌های بسیاری دیده شده که افراد محلی، خود، طرح‌های اجتماعی (و گاهی پیچیده) ای را به اجرا درمی‌آورند که بسیار مؤثر است. در چنین حالاتی بهترین راه حل دولتی می‌تواند عدم دخالت باشد.در موقعیت‌هایی که این طرح‌ها با شکست مواجه می‌شوند خصوصی‌سازی، درونی کردن اثرات بیرونی و اعمال قوانین تنظیمی از جمله راه حل‌های احتمالی دولتی به حساب می‌آیند.

در اقتصاد، *اثرات بیرونی* (اثرات جانبی) به هزینه یا منفعتی که بر طرفی تأثیر می‌گذارد بدون اینکه این فرد یا طرف انتخاب کرده باشد تا متحمل این هزینه یا منفعت شود، اطلاق می‌گردد.اثرات بیرونی منفی، از مشخصه‌های بارز تراژدی منابع مشترک هستند.به عنوان مثال رانندگی موجب اثرات بیرونی منفی زیادی از جمله آلودگی، انتشار کربن و تصادفات می‌شود.هربار که فرد الف پشت فرمان ماشینی می‌نشیند، احتمال اینکه فرد ب و بسیاری از افراد دیگر متحمل هزینه‌های نام برده شوند افزایش می‌یابد. اقتصاد دان‌ها اصولاً اصرار می‌ورزند که دولت باید سیاست‌هایی را اقتباس کند که اثرات بیرونی را درونی کند یعنی باید قوانینی وضع شوند که مسببین ضرر را بیشتر از دریافت کنندگان ضرر، متحمل نتایج منفی اعمالشان کنند. درونی‌سازی اثرات بیرونی یعنی حصول اطمینان از اینکه استفاده‌کنندگان از منبع، هزینه کامل تبعات استفاده از آن را متحمل می‌شوند.
 در مورد مساله ی مصرف بی رویه آب در بالادست رودخانه های خوزستان، مخصوصا مارون و کرخه هم می توان از سازوکار درونی کردن اثرات بیرونی برای مسببان تراژدی عوام استفاده کرد.

متاسفانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی تاکنون نتوانسته اند با ارائه طرح های عالمانه و قوانین کارشناسانه و بازدارنده، نسبت به این موضوع که در سال های اخیر بشکلی کاملا مشهود، بروز مساله وار پیدا کرده و نارضایتی اجتماعی چشمگیری را بوجود آورده است واکنش مناسبی داشته باشند.
در زیست شناسی تکاملی مبحثی هست تحت عنوان خودکشی تکاملی. خودکشی تکاملی زمانی اتفاق می افتد که در آن عادات افراد باعث انقراض کل جمعیت گونه‌شان می‌شود.خودکشی تکاملی،بالاترین درجه تراژدی منابع مشترک به حساب می آید.

البته احداث سد مارون۲ در بالادست رودخانه مارون،مفهوم جدیدی را به ساحت اقتصاد و بوم شناسی و سیاستگزاری عمومی وارد خواهد کرد.با ساخت این سد، این بار،تراژدی، با بخشی نگری افراطی و بی توجهی به مقوله ی آمایش سرزمین، توسط خود خواص رقم خواهد خورد.این بار دیگر کسی نخواهد بود که اثرات بیرونی را برای این خواص ِ منطقه گرا و برخوردار از سوگیری نزدیک، درونی کند و بشکل استثنایی، عوام، تماشاگر تمهیدات خواص برای رقم زدن خودکشی تکاملی همه ی مصرف کنندگان منابع مشترک خواهند بود.