اخلاق و نسبت آن با سیاست در استان خوزستان

اشاره:از دیر زمان ، این سؤال مطرح شده است که آیا می توان اخلاق و سیاست را با هم سازگار ساخت و کاری کرد که آن کار، هم سودمند و هدف رس باشد و هم خوب و پسندیده. عده ای مثل ماکیاولیستها می گفتند که برای رسیدن به هدف نباید از به کار گرفتن هر نوع وسیله ای پروا داشت، زیرا در عمل ، همراه کردن خوب و سودمند، یا محال است و یا حداقل بسیار سخت است . عده ای هم می گفتند که اگر لازمه رسیدن به هدف ، دست زدن به روشهای خلاف وجدان و اخلاق و اسلوبهای ناپسند و نارواست، باید از آن هدفها چشم پوشید، زیرا عمل انسانی تنها درچارچوب قواعد اخلاقی مجاز است. به طور کلی ، در راه تأمین منافع نوع بشر ، نه تنها بکار بردن وسایل شریف ممکن است ، بلکه ضرورت نیز دارد.رابطه ی اخلاق با سیاست از موضوعات مهمی هستند  که ذهن دانشمندان بسیاری را به خود مشغول کرده است وبخش مهمی از آثار این دانشمندان مر بوط به تبیین رابطه ی بین این دو مقوله ی حساس وتعیین کننده در حیات بشری است.شناسایی اخلاق در رابطه با سیاست نقش تعیین کننده و اساسی در ادره ی یک کشور دارند و حتی می توان گفت در سرنوشت سیاسی و سعادتمندی بشر نقش تعیین کننده ای دارد.ایجادپیوند مناسب میان اخلاق و سیاست در یک جامعه ی اسلامی در حکم برنامه ی نا نوشته ی موفقیت است.در متون اسلامی تاکید گردیده است که رعایت موازین در اصول اخلاقی از جانب کارگزاران وزمامداران باعث عدل و قسط و رشد و کمال  انسانها می گردد واگر سیاستمداران و حاکمان پایبند اصول واخلاق الهی نباشندباعث گسترش استکبار و ظلم و فسادودر نتیجه تباهی و سقوط انسانیت می گردد.سیاست اسلام بر پایه ی ارزش های انسانی ،اخلاق و فضلت پایه ریزی شده است.اغلب فیلسوفان جهان اسلام هم تاکید کرده اند که دین اسلام مشتمل بر اصول اخلاقی است که به منظور رشد انسانیت می باشد و روشن است که در اسلام اخلاق متکی به خدای یکتا ودین در ارتباط نزدیکی با آنها مطرح گردیده است .در واقع حکومت وسیاست در اسلام حامل اخلاق و متعهد به آن است.اینک با هم یادداشتی در همین زمینه بقلم آقای جاسم شدید زاده نماینده اسبق اهواز در مجلس شورای اسلامی را مرور و مطالعه می کنیم.البته محور این نوشتار فضای سیاسی ویژه استان خوزستان می باشد.

****************************************

اخلاق یعنی خلق و خوی هر فرد که نشات گرفته از فرایندهای اجتماعی ومحیط پیرامون آن فرد است.اخلاق را می توان به یک صافی تشبیه کردکه خوبی را از بدی جدا می کند و از آن جایی که هر انسانی طالب تحسین در عموم است بر او حکم است که خوبی را برداشته و روح علمی وعملی خویش را به پرواز برساند« کانت در کتاب متافیزیک اخلاق و نقد خردعلمی انسان را از دیدگاه  های اخلاقی نگریسته و به این نتیجه می رسد که وجدان آدمی که او آنرا خرد می خواند سرچشمه ی اخلاق و قانون اخلاقی است ا

آموزه های اخلاقی اسلام بویژه در حوزه اجتماعی از جمله ارکان و اصولی است که تعادل و توازن جامعه را در پی دارد. در همین ارتباط آیات و روایات متعددی وجود دارد که بر ضرورت حفظ بنیادهای جامعه اسلامی با رعایت اخلاق اسلامی تاکید دارد به طوری که پیامبر گرامی اسلام هدف بعثت خویش را بسط و گسترش اخلاق اعلام می کند(انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق)

با اندکی تامل در رفتارها و کنش های اجتماعی و سیاسی در  جامعه شاهد افول شدید و بعضا انهیار و فروریختگی بنیادهای اخلاقی در جامعه خصوصا در حوزه سیاست هستیم به صرف وابستگی یا دلبستگی به این جناح یا آن جناح و طیف سیاسی کافی است که  مورد اماج اتهامات ناروا و فحاشی ها و ناسزاگویی ها از طرف مقابل قرار گیری که تبعا این سیره ناپسند هیچگونه قرابتی با آيین اسلام و تعالیم اهل بیت نداشته و در جهت عکس تعالیم آسمانی آن بزرگواران است.ترویج بی حد حصر و سعی در فزونی گستره شمولیت اصطلاحاتی چون نوکر صهیونیسم،دشمن،سکولار،دین فروش،فتنه گر،اصلاح طلب امریکایی از طرف بعضی از گروه های تندرو و افراطی منتسب به اصول گرایان بخش کوچکی از انحراف اخلاقی و با رویکرد اقتدارطلبی و کسب قدرت با شیوه های ماکیاولیستی است که بایستی عقلای قوم اصول گرا که کم هم نیستند جلوی این بدعت های خطرناک را که دین و دنیای افراد را می سوزاند بگیرند و صفوف خود را از آنها جدا کنند.

مقام رهبری در این رابطه می فرماید: (به اخلاق خودمان هم برسیم، اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است.فضای جامعه را فضای برادری، مهربانی،حسن ظن قرار بدهیم، من هیچ موافق نیستم با اینکه فضای جامعه را فضای سو ظن و فضای  بد گمانی قرار دهیم،این عادت را از خودمان دور کنیم)،بنابراین یکی از اصولی که هم بزرگان دین و رهبران انقلاب اسلامی به طور موکد به آن توصیه می کنند ، رعایت نسبت اخلاق در امورسیاسی است که می توان گفت رعایت این اصل مساوی است با حفظ انقلاب اسلامی  و فقدان آن در خطر قرار گرفتن اصل و اساس انقلاب اسلامی.

این روزها شاهد جولان بیش از حد عده ای افراطی تحت عنوان جبهه پایداری هستیم که اگر به پایگاه های خبررسانی آنها سری بزنید خواهید دید که این آقایان زمین و زمان را با انواع افتراها و اتهامات آماج حملات خود ساخته اند،از هاشمی گرفته تا خاتمی ،روحانی،ظریف و طیف وسیعی از دلسوزان و السابقون انقلاب اسلامی. این رویه غیر اخلاقی البته پدیده جدیدی نبوده و طی سه دهه انقلاب به اشکال مختلف توسط گروه های افراطی اعمال میشده که به گروه های فشار معروف بودند ولی امروز با یک تشکل رسمی و تابلو دار وارد عرصه شدند و علنا از برنامه های خود برای جلوگیری از به نتیجه  رسیدن برنامه های دولت تدبیر و امید سخن میرانند. اخیرا مطلبی را در سایت بهار نیوز خواندم که بسیار گستاخانه بود، مطلب تحت عنوان (سایت اصول گرا خاتمی را بکوبید حتی با کمک سلطنت طلبان و منافقین) سایت اصول گرا با مونیتورینگ شبکه ماهواره ی (پارس) که متعلق به سلطنت طلبان لس انجلس است وانتشارصحبت های حسن داعی از چهره های سیاسی اپوزیسیون (با گرایش مجاهدین خلق) فرصتی یافته تا بار دیگر رییس جمهور سابق کشورمان را با تیتری موهن بنوازد.این سایت با انتشار عکس بزرگی از خاتمی اظهارات این شبکه ضد انقلاب علیه ایشان باز نشر داده است حال جای این سوال وجود دارد تا این برادران ارزشی در  سایت مذکور بپرسیم اگر حرف های شبکه پارس و امثال حسن داعی ها ملاک خبر و سایت شماست چرا فقط صحبت های اینان درباره اصلاح طلبان را منتشر می کنید؟ این ها که صبح تا شام علیه کلیت نظام و انقلاب برنامه و مصاحبه پخش می کنند، این ارزش مداریست؟ این هدف وسیله را توجیه کردن نیست که زمانی به عنوان شعار کمونیست ها انرا مذموم می دانستید؟ چه شد؟ (نقل از سایت بهارنیوزـ شنبه۳۰\۰۲\۹۱)

این جماعت ابتدا یک دروغ می سازند سپس ان را انقدر تکرار می کنند که خودشان هم باورشان می شود و جالب اینکه در تحلیل ها و نقل اخبار هم شیوه ی بارگذاری تئوریک وایدئولژیک سپس نقل خبر را اعمال می کنند که بدینوسیله احساسات دینی جامعه را به تحریک دراورند. با این شیوه منتقد ابتدا با تکفیر  به کنج صحنه برده می شود و سپس اورا از گردونه مبارزات مدنی خارج میسازند. البته این مدعیان ارزش مداری امروز، در زمان حیات حضرت امام به کرات با دستورات و فرامین ایشان به مخالفت برخواستند و امام نیز مستقیم و یا غیر مستقیم اقدام به برخورد با آنها می کرد. حافظه نسل اول انقلابی ها از تقسیم فرمایشات امام به مولوی و ارشادی و همچنین  عبارت بگویید ۲۷۰ پوزبند از جماران برای نمایندگان بیاورند در مخالفت با دولت مورد حمایت امام در جنگ و همچنین کمونیست خواندن نخست وزیر امام و بعضی از وزرای کابینه در مخالفت با کوپنی کردن بعضی از اقلام و مایحتاج مردم در جنگ و تهدید حضرت امام بر عدم ارسال روزنامه رسالت (ارگان جناح راست) به جبهه ها به علت درج مطالب اختلاف برانگیز و دهها مورد دیگر و در نهایت عبارت مشهور امام خطاب به جناح راست آن روز که شما توانایی اداره یک نانوایی را هم ندارید، گویای سابقه نه چندان قابل دفاع این جماعت است، که امروز این چنین سنگ ولایت فقیه و دفاع از ارزشهای اسلامی و انقلابی را بر سینه می زنند.

ایشان در سطح ملی با انگ چسباندن به مخالفین خود حتی منسوبین به جریان اصول گرایی چه برسد به اصلاح طلبان و همچنین با استفاده از ابزارهایی که دردست دارند (بعضی از نمایندگان مجلس ، بازار، بعضی از منابر دینی و…) سعی در عدم موفقیت دولت و اماده کردن زمینه برای حضور در انتخابات آتی مجلس و خبرگان را دارند و در سطح استانی هم عوامل مرتبط با آنها با اتخاذ روش موج سازی بر علیه نیروهای شاخص اصلاح طلب با عملیات روانی سعی در کم کردن میدان نفوذ این نیروها در میان مردم را دارند که حمله جناب آقای حاجتی امام جمعه موقت اهواز و بعضی از ائمه جمعه استان به چهر های شاخص اصلاح طلب استان در این راستا قابل تحلیل است.

البته اظهار نظر ایشان در خصوص ملاقات عده ای از اصلاح طلبان استان با جناب آقای خاتمی آن هم از تریبون نماز جمعه و از جایگاه امامت جمعه، قبلا نیز توسط یکی از بزرگان استان مسبوق به سابقه است که همزمان با اوج تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری دوره هفتم وی طرفداران خاتمی را در اردوگاه شمر و یزید قلمداد و حامیان قطب دوم انتخابات را در اردوگاه اباعبدالحسین توصیف کرده که با پیروزی خاتمی در انتخابات ایشان در مراسم سحر ماه رمضان در شبکه استانی خیلی شجاعانه از وی و حامیانش عذرخواهی و از درگاه الهی طلب مغفرت نمود. امیدوارم آقای حاجتی که با اتهام و افترا دوستان اصلاح طلب استان را نوازش داد نیز به نکته مهم شرعی نهفته در کلام خویش پی برده و از ایشان عذرخواهی و از درگاه الهی نیز طلب مغفرت نماید.اما نکته مهم و جوهری در رفتار دوستان اصول گرا در استان این است که ایشان خوزستان را استانی غیر سیاسی می خواهند چون نیروهای کنشگر سیاسی در این خطه اثبات نموده اند هرگاه شرایط این استان همراه با شور و نشاط سیاسی بوده ارای انتخابات در سبد اصول گراهای افراطی نبوده و بنیادهای سیاسی و اقتصادی آنها تهدید شده.

در پایان باید گفت بستن فضای سیاسی و اصرار بر غیر سیاسی کردن استان خوزستان خطر رشد و نمو تحرکات زیرزمینی را افزایش داده و استان را به گردونه مسائل خورد و محلی صرف می کشاند که تا کنون چنین بوده و مسائل بیشتر جنبه رقابت های محلی ناسالم به خود میگیرد و در این فضای غبار الود هر کسی به دنبال سهم خواهی برای قوم و عشیره خود خواهد بود که نتیجه آن عدم توسعه یافتگی استان و عقب افتادگی در زمینه های سیاسی اقتصادی و اجتماعی است.درگیر کردن مردم در مسائل و چالش های ملی و کلان نگری سیاسی و مشارکت توده ها در دغدغه های ملی و همزمان شکل گیری سرمایه اجتماعی از همه اقشار استان همدلی و همزبانی تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی استان است که با تقویت مشارکت سیاسی عامه مردم خوزستان در جهت توسعه هر چه بیشتر و همبستگی ملی و استانی تحقق می یابد