آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند – ۲
دکتر لفته منصوری : دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در ملاثانی؛ میزبان بیش از ۶۰۰ نفر از دانشمندان، متخصصان و صاحبنظران علوم خاک ایران بود؛ این دانشگاه یکی از مهمترین رویدادهای علمی و پژوهشی خود را در پاسخ به چالشهای محیطی؛ رقم زد. این دانشگاه کوچک و زیبا در جنوب غربی ایران، در […]
دکتر لفته منصوری : دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در ملاثانی؛ میزبان بیش از ۶۰۰ نفر از دانشمندان، متخصصان و صاحبنظران علوم خاک ایران بود؛ این دانشگاه یکی از مهمترین رویدادهای علمی و پژوهشی خود را در پاسخ به چالشهای محیطی؛ رقم زد. این دانشگاه کوچک و زیبا در جنوب غربی ایران، در آستانهی ۷۰ سالگی خود، در حالِ زایشی نو یا انتقالی جدید به نسل چهارم دانشگاهی است. دکتر جمال فیاضی رئیس دانشگاه در سخنان گشایش آیین هجدهمین کنگره علوم خاک ایران گفت: «رویدادهای اخیر علمی و عملی که در دانشگاه رخ داده بهطور ملموس تکامل دانشگاه از نسل سوم به نسل چهارم را نشان میدهد.»
دکتر جمال فیاضی و کادر مدیریت علمی، جهاندیده، عملگرا، متخصص و متعهد دانشگاه؛ عزم خود را برای عبور از دانشگاه نسل اول و دوم مبتنی بر آموزش و پژوهش و نیز نسل سوم مبتنی بر پارادایم «کارآفرینی» جزم کردهاند تا امروز این ادعای خود را در پاسخ به چالشهای محیطی اثبات کنند.
دانشگاه نسل چهارم، یک دانشگاه «بومشناختی» یا «دانشگاهی برای دیگران» است. دانشگاهی که نمیخواهد صرفاً یک بنگاه اقتصادی آموزشی باشد! نمیخواهد منفعلانه به دنبال پاسخ به نیاز بازار باشد! تحولات اخیر دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان ماهیتی کارآفرین، فرصتساز، خلاق و پیشرو و ذیل گفتمان اجتماعی توسعه تعریف میشود. تمایل این دانشگاه بر تأثیر قابلتوجه بر محیط و توسعه محلی و منطقهای و نیز ایجاد قابلیتهایی در درون خود برای رویارویی با چالشها و بحرانهای کشاورزی و منابع طبیعی ایران؛ گواه روشنی بر این نوزایی در این دانشگاه است.
دکتر کامبیز بازرگان رئیس انجمن علوم خاک ایران در سخنرانی خود، خوزستان را «پرظرفیتترین و پر چالشترین استان کشور در حوزه منابع خاک» عنوان کرد. این گفتهی بازرگان، منِ خوزستانی را تکان داد. با صدای بلند احسنتی گفتم. خوزستان مملو از فرصتها، استعدادها و امیدها و درعینحال پر از چالشها و بحرانها است. یکی از مهمترین چالشهای خوزستان «حکمرانی» است. خوزستان بد اداره میشود. این را ما خوزستانیها خوب میفهمیم! اما کسی صدای ما را نمیشنود! حتی خوزستانیهایی که به نام و نانی در پایتخت رسیدهاند؛ خوزستان را فراموش کردهاند!
دکتر خیام نکویی معاون وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی در سخنرانی خود، این آمار تکاندهنده را داد: «هفت استان کشور ۵۰ درصد از تولید محصولات کشاورزی را به عهده دارند. در رأس این هفت استان، خوزستان با ۱۶.۲ درصد بیشترین نقش را در امنیت غذایی کشور ایفا میکند. ۳۲ درصد بقیه تولید محصولات زراعی توسط ۱۰ استان دیگر انجام میشود یعنی درمجموع ۱۷ استان، ۸۲ درصد تولیدات کشاورزی را به عمل میآورند و ۱۸ درصد باقیمانده تولیدات کشاورزی، سهم دیگر استانهای کشور است.»
معاون اصفهانی وزیر جهاد کشاورزی ادامه داد: «اگر ما روی هفت استان کشور بیشترین توانمان را متمرکز کنیم و از ابعاد مختلف بهویژه منابع پایه [که آبوخاک از مهمترین آنها هستند] ما میتوانیم اتفاقات خوبی هم از جهت حفظ منابع و هم از بُعد بهرهوری و افزایش تولید، رقم بزنیم.»
سخنان این مقام مسئول مرا به فکر واداشت؛ پس مشکل کجاست؟ من نمیخواهم در دام تئوری «توطئه» بیفتم! اما این سهلانگاریها، سنگاندازیها، تحقیرها و انزوای خوزستان و جلوگیری از نقشآفرینی آن در توسعه خود و کشور برای چیست؟
مگر شما در صفحه ۱۷ سند ملی و راهبردی تحول امنیت غذایی[۱]، نگفتید که: «امنیت غذایی بهعنوان مهمترین مؤلفه تأمین استقلال، اقتدار، عزت ملی، سلامت جسمی و روحی و پیشران و زیربنای امنیت و توسعه ملی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی کشور» هست؟! مگر شما در همین سند اعتراف نکردید که: «بیتوجهی به توان اکولوژیکی کشور و آمایش سرزمین در برنامههای توسعهای» (صفحه ۲۳) از چالشهای اساسی در ثبات و پایداری کشور محسوب میشود؟!
*بسمالله! بیایید و به قول این مقام مسئول در وزارت جهاد کشاورزی جامه عمل بپوشانید و بر استانی که بهتنهایی ۱۶.۲ درصد امنیت غذایی کشور را تأمین کرده؛ تمرکز بکنید!*
روحت شاد جلال آل احمد چه زیبا نوشتی: «و خوزستان نهتنها مدام در آسمان این ذهن بوده است، بلکه پنداری که بر آسمان سیاست و اقتصاد سراسر مملکت سایه انداخته است. حتی اگر جسارت کنم بایدم گفت که در تمام گوشههای مملکت، ما همه به برکت خوزستان زندگی میکنیم و در زیر سایهی آن آسمان بزرگ که شصت سالی است که بلعندهی مشعلهای نفت است … و این داستان سربستهای نیست.»[۲]
ای خوزستان عزیزم!
خاک من زنده به تأثیر هوای لب توست / سازگاری نکند آبوهوای دگرم
چه کنم دست ندارم به گریبان اجل / تا به تن در ز غمت پیرهن جان بدرم[۳]
پانوشت:
[۱] – شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت جهاد کشاورزی؛ دبیرخانه تدوین سند ملی و دانشبنیان کشاورزی و غذا (۱۴۰۰)، سند ملی و راهبردی تحول امنیت غذایی ۱۴۱۰-۱۴۰۱، تهران: نشر آموزش کشاورزی.
[۲] – آل احمد، جلال (۱۳۵۷). کارنامهی سهساله، گزارشی از خوزستان، تهران: انتشارات رواق، چاپ سوم، صص ۶۷-۶۶.
[۳] – سعدی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شمارهی ۳۸۳، بیت سوم و ششم.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰