زور آزمایی در خرمشهر

عباس مدحجی :خرمشهر پیش از این روزها هم حال و روز خوشی نداشت اما این روزهای اخیر به ملغمه ای غلیظ از انباشت زباله ها در کوی و برزن ، آب آلوده ی شهری ، شکستگی متعدد لوله های آب و بالازدگی فاضلاب و تجمعات اعتراضی کارگران بدون حقوق تبدیل شده و به حدی این […]

عباس مدحجی :خرمشهر پیش از این روزها هم حال و روز خوشی نداشت اما این روزهای اخیر به ملغمه ای غلیظ از انباشت زباله ها در کوی و برزن ، آب آلوده ی شهری ، شکستگی متعدد لوله های آب و بالازدگی فاضلاب و تجمعات اعتراضی کارگران بدون حقوق تبدیل شده و به حدی این چالشها گُل درشت شده اند که آرام ترین و بیخیال ترین شهروندان را هم مجبور به واکنش کرده است.نزدیک به سه ماه است که شورای شهر جدید مدیریت امور خدمات شهری به واسطه ی شهرداری را در دست گرفته. سه ماهی که آبفا و شهرداری شهرستان با سرپرست اداره میشدند و اتفاقا بیشترین چالشها در سطح شهر معلول همین دو سازمان حیاتی ست. آیا میتوان از سازمان هایی که هرکدام چند ماه حقوق به کارگران خود بدهکارند و با سرپرست اداره میشوند انتظار چیزی بیش از آنچه در سطح خیابان های شهر جاری ست داشت؟ پاسخ قطعا خیر است اما آنچه از شواهد برمی آید، پاسخ به همین سادگی نیست!

چرا که در یک شهر کامل مثل خرمشهر علاوه بر ارگانهای نظارتی، نقاطی تعبیه شده که قاعدتا اینگونه موارد را باید پیشبینی، آسیب شناسی و مدیریت کنند. فرماندار، نماینده شهرستان در مجلس، رئیس و اعضای شورای شهر و حتی مدیریت های سازمان منطقه آزاد اروند از این نقاط اند. شاخص های نظارتی مثل دادستانی، امام جمعه، NGO ها ، چهره های شاخص و معتمد و حتی نهادهای امنیتی هم درکنار آن نقاط نقش خاص خود را دارند. چگونه میتوان پذیرفت با این همه نقاط نظارتیِ مستقیم و غیر مستقیم چنین چالشهای مدت دار و تکراری همچنان سیر صعودی طی کنند؟

بنظر نگارنده با توجه به تغییرات آرایش های سیاسی اخیر در شهرستان خصوصا در بخش های شورای شهر و شهرداری، ریشه ی بخشی از طولانی شدن این آسیب ها در زورآزمایی های اطیافی ست که منافع خود را در خطر دیده اند. اطیافی که با دامن زدن به جنگِ سردِ سیاسیِ مدِ نظرِ خود، اعصاب و روان و سلامتی مردم را جلوی گلوله ی مَنیت گذاشته و صرفا به پیروزی خود و حجم تلفات طرف مقابل می اندیشند. گره های کوری که در امور دیده میشود و چوب هایی که لای چرخ خودروهای دفع زباله توسط موتورسواران ناشناس گذاشته میشود گواهی هرچند کمرنگ بر این مدعاست. وگرنه خرمشهر هم دچار آسیب هایی ست که تمام کشور دچار آن ست و ارگانهایی دارد که در تمام شهرها فعال و تعریف شده اند و چه بسا از برخی شهرها بیشتر هم دارد.

جدای از این زورآزمایی های آزمندانه، حس نشدن حضور و نظارت مدیرانی ست که امروز باید بیش از هرزمان دیگری نقشی میدانی بازی کنند. مردم علاوه بر اینکه از این وضعیت به ستوه آمده اند و آشغال به دست روبروی شهرداری تجمع کرده اند‌، از غیبت مسولان بین خود و دقیقا وسط خیابانهای آشغال گرفته ناراحتند. حقیقتا در چنین مواردی که مردم در مشقت اند ، مجری باید خواب و خوراک بر خود خرام کند(هرچند به ظاهر!). یا همانهایی که فاجعه اربعین در مرز نتیجه ی خود برتربینی های بیخودشان بود و بعد از آن حتی از یک معذرت خواهی ساده هم دریغ کردند، انگار که جان و مال و سلامت و رفاه زوار و ساکنین خرمشهر برایشان بوته ی آزمایش توانایی هایشان بود. اکنون کجایند؟ اعتراف میکنند که ضعف مسولیتشان بوده ؟ همانطور که اعتراض میکردند دخالت دیگران باعث حفره ی روز اربعین بوده!

با تمام این تفاسیر و شرحِ مکررِ درد‌ِ مردم ضربدر بی مبالاتی مجریان ، باید گفت حتی اگر هم انتظار از مردم ساقط شده، وظیفه از مسولان ساقط نشده است. مردم بر خلاف تصور غلط ، خیلی خوب سره را از ناسره تشخیص میدهند و دلسوزانه پشت دلسوزان قرار میگیرند. بهشان تکیه کنید. مردانه بین مردم بیایید، رندانه بامردم سخن بگوید، از آنچه کردید و آنچه میخواهید بکنید شفاف سازی کنید. در صورت ناتوانی شجاعانه با میز خداحافظی کنید. چالش سازها را رسوا کنید، از تدبیر خود مایه بگذارید، رسانه ها را کنار خود داشته باشید، توصیه ها و تلفن ها را رد کنید، شبانه روزی کار کنید، به مردم ثابت کنید که واقعا تلاش میکنید. زور آزمایی با حریفان را به وقت دیگری موکول کنید‌، کار کنید حضور و مدیریتتان حس شود، دیده شود. اما قبل از همه ای اینها حقوق کارگران را بدهید.