روایت و دردی در همین حوالی!

حسن گریباوی : چند وقت پیش اگر اخبار مربوط به وضعیت تحصیل دختران در افغانستان را پیگیر شده باشید، این موضوع دل اکثر آزادی خواهان و دلسوزان را جریحه دار کرده بود. اصولاً این نوع محرومیت های اجتماعی که روندی چند بعدی می تواند داشته باشد باعث ایجاد اختلال در روند پیشرفت و ارتقای اجتماعی […]

حسن گریباوی : چند وقت پیش اگر اخبار مربوط به وضعیت تحصیل دختران در افغانستان را پیگیر شده باشید، این موضوع دل اکثر آزادی خواهان و دلسوزان را جریحه دار کرده بود. اصولاً این نوع محرومیت های اجتماعی که روندی چند بعدی می تواند داشته باشد باعث ایجاد اختلال در روند پیشرفت و ارتقای اجتماعی می گردد که در آن گروه ها و افراد از روابط اجتماعی و آثار مثبت آن ها جدا شده و از مشارکت مناسب_کامل به شکل عادی که سایر افراد به آن در جامعه دسترسی دارند ممانعت صورت می گیرد و یک لکه تاریک و ناشایستی در وجود خود شخص و هویت جمعی بر جای می گذارد. از طرفی، معمولاً انسان وقایعی را بیشتر همزاد پنداری و تاثیرپذیری یکسان می کند که از لحاظ فرهنگی و هویتی به آنها نزدیک تر باشد.
در همین راستا که جهت انجام سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی نوآموزانی که به علت پدیده نزاع های طایفه ای و دسته جمعی (نظم حاکم بر جامعه را مختل می کند) امکان تردد برای گرفتن نوبت و انجام سنجش را نداشتند به یکی از روستاهای درگیر این نزاع ها رهسپار شدیم و شاهد این نوع محرومیت ها برای نمونه: دانش آموزانی که دو ماه از تحصیل محروم، دانشجوهایی که با یک ترس، علامت سوال و سردرگمی مشارکت یا عدم مشارکت در کلاس ها و آزمون های پایانی ترم، افراد شاغلی که سودای بازگشت به چرخه شغلی داشتند و مشکلات و سختی دسترسی به خدمات درمانی این افراد را مواجه شدیم.
از این دست تجربه های تلخ که فکر آشفته را در وجود تک تک ما به وجود می آورد کم نیستند، که ناتوانی در هموار کردن شرایط می تواند گواهی بر یک نوع بی تفاوتی زیبا (la belle indifference) از لحاظ اجتماعی در جامعه که در بلند مدت با عدم احساس و نگرانی توامان خواهد بود، قلمداد می شود.
بنابراین با توجه به کم رنگ شدن عوامل بازدارنده و ستم های ناروا در قبال طبقات غیر خطاکار می طلبد که با افزایش درون حسی رخدادها با یک دید منتقدانه تری به آداب خود جهت عبور از منطق های فرسوده و گسل های قومی بیفکنیم و برای رفع آنها در حد توان و از خودمان با گام های کوچک (دست نزدن؛ گاندی) شروع کنیم.