قصه پر غصه خوزستان را دریابید

دکتر امیرحسین زندی : یکی از تکیه کلام های ما ایرانیان در مواقع برخورد با مجموعه‌ای از مشکلات و مصائب «از کجایش بگویم» است و این واقعاً گویای حال روز ما خوزستانی هاست .خوزستانی که اگر بخواهم آن را توصیف کنم باید این نظر استاد عزیزم دکتر فاضلی که ایران را «جامعه مسائل حل ناشده» […]

دکتر امیرحسین زندی : یکی از تکیه کلام های ما ایرانیان در مواقع برخورد با مجموعه‌ای از مشکلات و مصائب «از کجایش بگویم» است و این واقعاً گویای حال روز ما خوزستانی هاست .خوزستانی که اگر بخواهم آن را توصیف کنم باید این نظر استاد عزیزم دکتر فاضلی که ایران را «جامعه مسائل حل ناشده» ناامید ؛وام بگیرم و بگویم خوزستان ما« استان مسائل حل ناشده» است.بقول پروفسور فرانسوی برونو لاتور اگر تشویش خاطر عمیق است ،برای آن است که هر یک از ما احساس می کند زمین زیر پاهایش وا می دهد. البته از کجایش بگویم برای ما پارادوکسیکال است اولاً از کجایش بگویم از مجموعه ای ازبحرانهای محیط زیستی،چون بی ابی،الودگی هوا، ریزگردها و آلاینده هایی که با خشکاندن هور انواع بیماریهای ریوی و آسم را برای ما بهمراه داشت، یا فقر، کودکان کودکان کار و زباله گردی، بیکاری ،جوانان تحصیل کرده و افزایش خودکشی، مهاجرت ناشی از خشک شدن دشت ها …. هر کجا بگوییم شهری بین دو سد قرار دارد که مردمانش آب برای خوردن ندارند به ما می‌خندند و می‌گویند این طنز تاریخ است ،از آلودگی آب شرب مرکز استان که طبق آزمایش های سنوات گذشته حتی برای حیوانات نیز مضر شناخته شد و البته کم کم با بیماری و مرگ میر احشام برای ما ثابت شد که درست تشخیص داده بودند و اما آن روی سکه ای که عرض کردم و پارادوکس بودن بحث از کجا بگویم؛ چاه های نفت، گاز ،نیشکر، فولاد، سدها و نیروگاهها و پتروشیمی ها که فقط از آنها آلودگی و تنگی نفس برای خوزستان مانده، در این یکسال و نیم کرونا چه بسیار عزیزانی را به دلیل کمبود دارو و نبود اکسیژن به کام مرگ فرو برد …..، بقول نویسنده ایتالیایی و دیگر هیچ…..

دردها بسیارند و البته ما هم مردمی درد کشیده و بردباری ،اما طی این مدت با عکس ها و فیلم هایی که احشام مردم خوزستان از بی آبی و آلودگی آبهای کم عمق دچار بیماری و مرگ میر شدند، دل هر انسانی را به درد می آورد. حتما شما هم دیده‌اید، گاومیش هایی که در گرمای بالای ۵۰ درجه خوزستان در نبود آب خود را به درون باتلاق ها و آب‌های سطحی می اندازند، حیوانی که حتی ضرب المثل های ما خوزستانی ها هم از نیاز ضروری آن برای آب حکایت دارد؛ وقتی دو پدیده ناهمساز با هم روبرو شوند ما در پاسخ می‌گوییم« ای بابا گاومیش هم به آب نیاز دارد که بر تنش بریزد» و امروز اگر سهراب زنده می‌بود و استیصال آن را در بین لیاقتی مسئولین این مناطق میدید به جای اسب می گفت «و گاومیش حیوان نجیبی است که همچنان دم نمیزند و شیرش را برای فرزندان و خوزستان که در دهه نود و هجوم ریزگردها آسمی شدند به مثابه مرهم ارزانی می دارد» و در موسیقی فولکلور اقوام خوزستانی نیز و در آهنگ مرحوم مسعود بختیاری که ضمن حماسی بودن در آن غم و اندوه جانسوز است ، با سوز دل می خواند «گامیشون بار کنین برنج و گندی/ برینسون شیمبار خراوو سی خرج اردی»….

اما این فهرست از مسائل ریز و درشت خوزستان نشان از شرایط اضطراری را دارد و حاکمیت باید متوجه باشد در چنین وضعیتی گذشت زمان نه تنها مسئله ای را حل نمی کند بلکه باعث از بین رفتن اعتماد اجتماعی باقی مانده و بالا رفتن سطح منازعات و شکاف های اجتماعی می شود. انبوه مسائل از اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی امروز به نابودی اکوسیستم و جلگه ی خوزستان رسیده ، و باز هم به زعم برنو لاتور فیلسوف مسئله سرزمین ، مسئله ای حیاتی ، اصالت وجودی و نیز مسئله ای قابل فهم تر است . دیوید رانسیمن دانشمند علوم سیاسی معتقد است دلیل اینکه تغییرات اقلیمی نمی تواند ذهن سیاسی ما را درگیر کند و در آن تأثیرگذار باشد آن است که روند ش ذره‌ای و تدریجی است .پایان دنیا بر اثر تغییرات زیست محیطی فاجعه‌های تدریجی و خزنده است . اما امروز شاهدیم شمشیر داموکلس فاجعه ی بزرگ بالای سرمان آویزان است، آقایان مسئول ، رییس جمهور منتخب نیم نگاهی به این اوضاع بیفکنید. مردم خوزستان که توقع نگاهی ویژه چون اختصاص درصد قابل توجه از منابع آن چون نفت و گاز و … اشتغال زایی و رفع بیکاری را داشتند اکنون متاسفانه نه تنها چشم انداز روشنی ندارند بلکه به دیوار بی اعتمادی خورده اند و گرفتار بی آبی و رفع نیازهای اولیه طبق هرم مازلو هستند .این مرزداران نجیب ،دیندار و باوفا را دریابید.

 

دکترای جامعه شناسی،مدرس دانشگاه