خنجری در پهلوی همزیستی!

عباس ظهیری :شاید دیده باشید که یکی از نشانه های تمدنی غرب و شرق جهان این باشد که فلان مسئول به دلیل بر ملا شدن عدم پایبندی اش به پرداخت مالیات یا داشتن سابقه ای هر چند کوچک و ناچیز از نژادپرستی آن هم در جوانی و یا حتی داشتن تخلف رانندگی به معنای واقعی کلمه از سوی کل جامعه “تقبیح” می شود و به او به عنوان انسانی عجیب که در حد و اندازه زیست در یک جامعه متمدن نیست نگریسته می شود تا چه رسد به جایگاه مسئولیت و دست آخر هم خود با سر افکندگی و قبول “عار” پست خود را ترک می گوید و تا آخر عمر خود را پنهان می کند.

این جا اما با جاهای دیگر دنیا فرق می کند. مسئولی وقیحانه و بی شرمانه و در ملا عام و در پست شهرداری یک کلان شهر به بیش از ۸۰ درصد مردم همان شهر و شهرهای اطراف توهینی نژادپرستانه می کند و آب از آب تکان نمی خورد که هیچ، همان مسئول با بی شرمی تمام به جای پنهان شدن رو به روی دوربین ها ظاهر می شود و برای بقای حکمرانی اش بر همان مردم منتشر کنندگان فایل صوتی سخنانش را متهم به “تقطیع” سخنان خود می کند و گویی واژه نژادپرستانه “عرب بازی” که از اعماق سیاه افکار و باورهای او و هم قطارانش بیرون زده است، قابل تقطیع هم هست!

مساله دیگر آب های باران نیستند که با لجن همراه شوند و به هزاران خانه ثروتمندترین شهر کشور بزنند، مساله حتی خیابان های کثیف، حیف و میل بیت المال، زباله های متعفن و پراکنده در همه جای شهر، انتصاب‌های خلق الساعه و شبانه روزی و از این قبیل نا مدیریت ها نیست ، مسئله حتی حضور یک نژادپرست در کلیدی ترین پست مرکز استان هم نیست، مساله جریان فکری نژادپرستانه و شوینیستی است.

بقای شاعری در این پست یا هر پست مهم دیگر به منزله دهن کجی به قومیت غالب این شهر و استان و توهین به اصول انسانی است؛ بقای او بقا و رواج و افزایش بمب های ساعتی تفرقه افکنی های نژادی و ایجاد ناامنی است… بقای شاعری و امثال او در این پست یعنی وجود عقبه فکری مثیل در شورای شهری که ناظر اوست و این یعنی خطری بزرگتر یعنی فاجعه ای که با استعفای دسته جمعی حضرات هم قابل اقماض نیست.سکوت و مماشات با این رویه، فقط کم لطفی در حق اکثریت مردم استان نیست بلکه خنجری در پهلوی همزیستی مسالمت آمیز اقوام است که دود زیان‌هایش نه فقط در چشم عرب که به چشم همه خواهد رفت