بیسوادان سفید لیاقت حضور در مجلس را ندارند ؟

آیت الله جنتی گفته است که: ” افرادی که به مجلس میروند، ابتدایی ترین مسائل مجلس را نمی‌دانند، در عمرشان یک بار قانون اساسی را نخوانده اند. نماینده‌ای را دیدم که فکر می کرد شخصیت حقوقی یعنی شخص حقوق‌بگیر !!. این افراد میخواهند درباره موضوعات کشور نظر بدهند “.فارغ از قصد و غرض دبیر کهنسال […]

آیت الله جنتی گفته است که: ” افرادی که به مجلس میروند، ابتدایی ترین مسائل مجلس را نمی‌دانند، در عمرشان یک بار قانون اساسی را نخوانده اند. نماینده‌ای را دیدم که فکر می کرد شخصیت حقوقی یعنی شخص حقوق‌بگیر !!. این افراد میخواهند درباره موضوعات کشور نظر بدهند “.فارغ از قصد و غرض دبیر کهنسال شورای نگهبان اما سخن ایشان صحیح است و کم نیستند اشخاصی که با سواد بسیار نازل و تنها به یُمن مدارک تحصیلیشان نماینده شدند و در کمال تعجب در کلیدی ترین بخش حاکمیت یعنی قوه ی مقننه ( ولو برای ۴‌‌‌ سال ) جای خوش کردند.

اهل فن بی سوادی را به دو نوع: ” بی سوادی سیاه و بی سوادی سفید ” تقسیم می کنند.بیسوادی سیاه، نمونه ای از بی سوادی است که در اولین نگاه قابل مشاهده است مانند کسی که نمی تواند متنی را بنویسد یا بخواند. خطر بی سوادی سیاه بسیار کمتر از نوع روشن و سفید آن است.‌ همچنین مبارزه با آن نیز آسانتر از نوع پیچیده و پوشیده ی سفید است.بی سوادی سفید از جهت آثار بسیار خطرناک و در برخی موارد به ویرانگر نیز قابل تعبیر است، مربوط به کسانی است که در ظاهر توانایی خواندن و نوشتن دارند و بعضاً انبوهی از مدارک تحصیلی و درجات دانشگاهی و گواهینامه های حضور در انواع دوره ها و همایشها را یدک می کشند اما در بدیهی ترین تعامل ها و ارتباطات با مخاطبان دچار مشکل می شوند. در این تصنیف

اینان برغم برخورداری از سواد اولیه، اما از سواد ارتباطی بی بهره هستند. بی سوادان سفید را در نگاه اول نمی توان تشخیص داد زیرا در لوای مدارک و عناوین مختلف از قبیل دکتر و ارشد و کارشناس یا مدیر و مسئول مستتر و پنهانند. بی سوادان سفید، به یُمن بهره مندی از عناوین، بسیاری از جایگاهها و مناصب را ممکن است فتح کنند که نمایندگی مجلس جزیی از این جایگاههای مهم ( مفتوح ) توسط آنان است. این نوع بی سوادی به دلیل همین قابلیت نفوذی و فتحی، برای جامعه بسیار بسیار خطرناک است.

در پیچیدگیهای مختلف که پیرامونمان را احاطه کرده، استان به نمایندگانی نیاز دارد که اضافه بر سواد کلاسیک و مرسوم، از سواد ارتباط، سواد انتقاد، انتقاد پذیری و رسانه، سواد تامل، درک و تحلیل، سواد استراتژی، سواد برنامه و بودجه، سواد سیاست و قانون و … نیز باید بهره مند باشند. در صورت عدم بهره مند شدن نمایندگان از یک جامعیت نسبی علمی قطعا باید فاتحه ی این نمایندگان و حوزه انتخابیه شان را نسبت به نمایندگان با سواد کشور خواند. مجلس عرصه ی خوب دیدن و درک صحیح داشتن و ایجاد روابط کاربردی در جهت منافع حوزه ی انتخابیه است لذا واضح است که یک ” بیسواد سفید ” که اشرافی بر مباحث پیچیده و فنی ندارد به هیچ عنوان نمی تواند شرایط را به درستی ببیند و درک بکند و متناسب با ضرورتهای مورد نیاز تصمیم مناسب اتخاذ نماید.

علی عبدالخانی – روزنامه نگار

پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۷