پدر خواندگی ، آفت اصلاح طلبی! / دکتر فاضل خمیسی

نباید فراموش کرد که حامیان و سازمان رای به جناب اقای روحانی رئیس جمهور منتخب، اغلب کسانی بودند که از برخی بی قانونیها و عدم توجه به حقوق شهروندی و احساس خطر بر کشور در. تمامی حوزه ها و به امید رهایی از آن وضعیت وحشتناک راهی متفاوت را گزیده و خواستار تغییر وضعیت موجود […]

نباید فراموش کرد که حامیان و سازمان رای به جناب اقای روحانی رئیس جمهور منتخب، اغلب کسانی بودند که از برخی بی قانونیها و عدم توجه به حقوق شهروندی و احساس خطر بر کشور در. تمامی حوزه ها و به امید رهایی از آن وضعیت وحشتناک راهی متفاوت را گزیده و خواستار تغییر وضعیت موجود شدند که بحمداله و حضور تمام عیار مردم و هوشیاری مقام معظم رهبری در آن جمله تاریخی که رای مردم را حق الناس قلمداد نموده و با این حکم فقهی، راه بسیاری که از این ابزار در برخی مواقع بر خلاف نظر اکثریت مردم مورد بهره برداری قرار می دادند، سد نمود ه، و به عیان نشان داد غیر از یک رهبر سیاسی تمام عیار، فقه دینی و فقاهت را به خدمت عدالت و مصلحت مردم رقم زده، و اگر نبود این هوشیاری و دلسوزی شاید ما هنوز چشم انتظار هشت سال دیگر میبودیم.

دکتر-فاضل-خمیسی

سرانجام مردی که همه چیز دان بود و حتی ؛دانهای؛ سازمان عریض و طویلی مانند سازمان ملل را قبول نداشت و با آن اندام نحیف مثل پهلوان روی قوطی روغن نباتی جهان، داعیه روی دوش گرفتن کره زمین را داشت، رفت. و هر جا رفت خدایا جهت پاسخ‌گویی به مردم در یکی از روزهای تقویم به سلامت دارش! مرد دیگری آمد حقوق خوانده بود، نمی گفت همه چیز دان است ولی اذعان داشت حقوق را بخوبی بلد است و راه استیفای حق مردم کاربست علم حقوق است. مردانی در کنار خود انتخاب کرد که به بررسی موردی، بالاترین میانگین سنی را در میان دولتهای بعد از انقلاب را داشتند، درست است که از عوارض و محدویت های عمر رنج میبردند اما همگی استخوان خرد کرده سیاست و اقتصاد بودند و مصلحت مردم را در خشت خام نیز می دیدند.

هر چند نقد بیشمار بر عملکرد آنان وجود دارد اما یقین داریم مملکت را با استخاره و استطرلاب اداره نمینمایند. و اما… این موارد در کلان کشور و در اداره امور بین‌المللی علیرغم سدهای مختلف خویش را بخوبی نشان داد، اما در مناسبات داخلی و جریانات فکری و اینکه این اصلاح طلبی از نوع میانه روی و اندیشه گرایانه آن آیا میتواند متضمن ادامه مسیر تا دهه های آینده شود شکوک مختلفی ایجاد شد. در مسایل سیاست و حکومت داری و بخصوص بعد از انقلاب و دگرگونی ها، رهبران جامعه موظفند از جریانات شتاب زده حماسی و سیاسی کاسته و بر فرایند های فکری و عمیق عقلی و علمی تکیه زنند، اصولا دستاوردهای مثبت جوامع نیز در دوره خرد ورزی حاصل میشوند و گرنه اختلافات و درگیریها حاصلی بجز اتلاف منابع نداشته اند بنابراین بخوبی آشکارا ست که هر حرکتی که مبتنی بر عقل و خرد ورزی و بدنبال تغییر نهادینه شده، و بدون ایجاد تلاطم اجتماعی و بهم زدن آرامش مردم را پیگیری مینماید اصلاحات است، اصلاحاتی که شعاع دایره اعتماد به مردم در آن وسیع است و منحصر در اندیشه زید و عمر نیست.

شاید در این مرحله تاریخی که چه بسا برای کشور نقطه عطفی بشمار آید شروع یک جهش علمی و رفاه اجتماعی، محسوب می‌شود و دیگر با اندیشه های فریز شده، و خود شیفته، که از شکاف های فکری و سیاسی نخبگان واقعی حاصل میگردد خدا حافظی نموده و نو اندیشی و واقع اندیشی مستلزم اداره جامعه قرار داده شده و در مسیر عقلانیت قرار گرفته و آشتی ملی و حتی بین المللی را بدنبال داشته است انتظار دارد، تنوع و تکثر در جامعه را پذیرفته و هر نحله ای نباید خویش را حق مطلق دانسته و دیگران را تخطئه نماید، اینکه این افراد و این شخص و این جریان عین اصلاح طللبی است و دیگران برای اینکه بدانند مصلحند یا خیر باید خویش را با این خط کش اندازه بگیرند خود نوعی انحصار طللبی و در تله افتادن در دام خود کامگی است، اصلاح طللبی یک موضوع معرفتی است که داعیان آن بدنبال برآوردن منافع شخصی و گروهی و تمایلات درونی خویش نبوده و اصلاحات را از روی تدبیر و حساب شده و براساس اندیشه ترقی، جامعه پذیرفته اند، اندیشه های اصلاحی پیروی بی‌چون و چرا را نپذیرفته و عقل و مصلحت مردم ملاک حرکت و فعالیت است.

اینکه برای اصلاح طلبی بجای مانیفست بیشتر روی پیروی از رییس جریان، مایه گذاری کرد بجز اینکه تعریف جدیدتری از انحصار و مصلحت گرایی گروهی را متبادر میسازد، کاری از پیش نبرده ایم و اگر چنین شد، باید منتظر همه چیز دان دیگری باشیم که هم اکنون فریز شده انتظار شرایط ظهور را می کشند . اصلاح طللبی از نوع مصلحت گرایی آن فضا را طوری خلق میکند، که اگر کسی به روند و حرکت آن و لو اینکه تفکر اصلاحی داشته معترض و یا منتقد باشد، اما جرأت بیان نداشته چه بسا با برچسب تفکر اصول گرایی مواجه شده و به نوعی یک آسیب پدر خواندگی در این جریان در حال رخنه کردن است که لازم است با هوشیاری از ریشه دوانیدن این آسیب جلوگیری نمود.

برخی اینگونه می پندارند که ، ما اصلاح طلبان و نه تفکر انتقادی به وضعیت موجود؛ باعث روی کار آمدن جناب آقاي روحانی شدیم از مصادیق موضوع بشمار میاید. بدیهی است اصلاح طلبی نزد افراد و گروهها مختلف است و هر کدام فهم متفاوتی با موضوع دارند، باید دانست هیچ فهمی مقدس نیست و قول هیچکس نباید تعبدی برای دیگران موجب شود بلکه آن چه مورد تاکید است استفاده از تمامی ظرفیت های اجتماعی و فکری جامعه است. هنر اصلاحات پیشبرد اهداف ساخت گرانه خود با استفاده از ظرفیت های موجود و کاستن از حساسیت های رقیب فکری در جهت بهره وری از بالاترین توانمندی خویش در راستای پایدار ماندن تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به جهت جلوگیری از ارتجاع و بازگشت فرصت طلبانی است که تاریخ ثابت کرده باعث شده اند کشور قبل از رسیدن به نقطه امیدواری پیوسته، به نقطه شروع بازگشت نموده و موجب شده اند شروعها در جریانات اصلاحی غالبا از نقطه آغازین برنامه ریزی شود. نباید فراموش کرد دموکراسی گمشده ما از نوعی نیست که احزاب و گروهها برای تمسک به قدرت به آن متوسل میشوند و قبل از پیروزی غنایم مناصب، را بین خود توزیع میکنند، بلکه ما بدنبال جریان و احزاب و تشکل هایی هستیم که فعالیت و اندیشه ورزی را برای خدمت به خلق بکار گرفته و دغدغه مردم را داشته و در این مسیر رضای باری تعالی را مد نظر قرار میدهند.