لیزگاهی بنام انتخابات! / علی عبدالخانی

کشور ایران یکی از معدود کشورهای منطقه که زود هنگام با صنعت تولید و مونتاژ خودرو آشنا شد، اما نتوانست مسیر ارتقاء و ترقی که رقیبان این صنعت در سایر کشورها طی کردند را طی کند، با این وجود به فضل حمایتها و رانتهای دولتی بعنوان یک واقعیت نازیبای صنعتی-اقتصادی باقی ماند و به استثمار […]

کشور ایران یکی از معدود کشورهای منطقه که زود هنگام با صنعت تولید و مونتاژ خودرو آشنا شد، اما نتوانست مسیر ارتقاء و ترقی که رقیبان این صنعت در سایر کشورها طی کردند را طی کند، با این وجود به فضل حمایتها و رانتهای دولتی بعنوان یک واقعیت نازیبای صنعتی-اقتصادی باقی ماند و به استثمار مخاطبان فارغ از اختیار و ناچار خود، ادامه داد. قیمت های غیر واقعی و تحمیلی و کیفیت نازل محصولات از مهمترین مشخصه های این صنعت که همواره با اقبال همراه با ناچاری مشتریان مواجه بوده است.

بسیاری از صاحبنظران معتقد هستند که حمایت بدون چون و چرای دولت از هدایتگران این صنعت همچنین نبود رقیب وابسته به بخش خصوصی و تحمیل تعرفه های نامربوط به محصولات وارداتی از عوامل سقوط شاخصهای کیفی از جمله اسباب ناخشنودی خریداران آن بوده است. ورود یک متغییر بنام فضای وسیع ارتباطی-رسانه ای (مجازی) و رد وبدل شدن حجم انبوهی از اطلاعات مربوط به وضعیت نابسامان حاکم بر آن صنعت میان کاربران توانست پایان بخش یا تعدیل کننده یک واقعیت بنام اعتماد تحمیلی اساسا ناموجود و فاکتورهمیشگی چسبیده به آن یعنی استثمار مخاطبان از سوی خودروسازان باشد. در شرایط جدید و ورود متغیر تاثیرگذار فضای مثبت مجازی که در شکل مقاومت مردمی نسبت به خرید محصولات مزبور نمود پیدا کرد، برای اولین بار قاعده تحمیلی و غیرمنصفانه لزوم خرید خودرو (به هر قیمت و کیفیتی) برهم ریخت و غولهای صنعت خودرو سازی داخلی به عجز و التماس افتادند.

همه روشها را را به امید آشتیشان با مردم را آزمودند. وام دولتی را نیز وارد بازی ناکارآمد مدیریتی خود کردند تا بتوانند از حجم رکود مرگبار حاکم بر این صنعت بکاهند که برغم همه این تلاشها و ارایه شیوه های ترغیبی مختلف کماکان تا خلق اعتماد عمومی نسبت به خود فاصله ها دارند زیرا سراغ معلول رفتند واز علت غافل یا تغافل کردند. علت رویگردانی عمومی به دو فاکتور قیمت و کیفت مربوط میشود که تا این لحظه چاره ای برای آن نیندیشیدند. از آنچه گفته شد می توان به اهمیت، نقش و تاثیر متغییر فضای مجازی در ساخت و هدایت مزاج عمومی پی برد. در مقال گذشته گفته بودیم که انتخابات مجلس پیش رو انتخاباتی متفاوت و غافلگیر کننده خواهد بود زیرا فضای مجازی همه روشهای سنتی تبلیغات را تحت تاثیر خود قرار میدهد و شیوه ای کاملا متفاوت را در مسیر کاندیداها قرار می دهد.

در چنین فضایی و بحکم منطق چهره های شناخته شده اعم از نمایندگان فعلی ،سابق و مدیران و این تیپ اشخاص حال و وضع مناسبی از جهت نفوذ در لایه های مختلف اجتماعی و امکان اقناع افکار عمومی نخواهند داشت، زیرا بخش عمده ای از انرژی تبلیغاتی شان دچار فرسایش توجیه گذشته عملکردی شان می شود، مگر انکه از مصداق عملکردی شفاف و قابل دفاع بهره ببرند. لذا همانطور که در خودروهای ساخت داخل بدلیل اشکالات واقعی همچون کیفیت نازل، نمی توانند صرف وجود عواملی همچون نام و قدمت یا پیشینه و اتصال همیشگی به دولت را دلیل کافی برای کسب رضایت مردم قلمداد و انتظار رابطه تعاملی و دوطرفه با آنها را داشته باشند، کاندیداهای مدیر و وکیل نیز چنیند و نمی توانند مردم را به صرف اینکه نماینده یا مدیر دولتی یا بوده اند به سمت اعتماد به خود قانع کنند.

فضای مجازی گذشته اشخاص را به چالش می کشاند، بنابراین وبحکم واقعیت های جدید، همه چیز غیر قابل پیش بینی و غافلگیر کننده خواهد بود. قاعده به چالش کشاندن گذشته عملکردی کاندیدها که با مثال صنعت خودرو تکمیل شد استثنائی میان شکل وابستگی آنها قایل نمیشود و صرف انتساب حزبی-جریانی نیز از خطر سقوط پیش گفته نخواهد کاست. راقم این انتخابات را به سان یک کش و قوس منحصر بفرد فرض یا می بیند. بر همین اساس احتمال به کش آمدن چهره های مطرح یا نسبتا مطرح بدلیل ناکامی در اقناع افکار عمومی از یک طرف و انحراف قوس وار شانس آنها به سمت گزینه های غیروابسته و مستقل از طرف دیگر محتمل خواهد بود. این سخن کماکان ادامه دارد. علی عبدالخانی