گفتگوی صریح با “دکتر عباس حیصمی” پیرامون حاشیه و متن “همایش اصلاح طلبان خوزستان”

اشاره : نخستین افطار سیاسی اصلاح طلبان و انتخاب شوراهای راهبردی و حکمیت علاوه بر اینکه رخداد مهم سیاسی هفته گذشته استان خوزستان بود اما بدلیل برخی حاشیه ها از جمله چگونگی دعوت افراد، تعیین و انتشار نام نامزدهای عضویت در شورا پیش از تشکیل نشست،توزیع ناعادلانه تعرفه های انتخاباتی و همچنین برخی مسائل دیگر در کانون توجه منتقدان بویژه اصلاح طلبان عرب بود.تاکنون در خصوص نقد و بررسی این نشست مقالات و مطالب گوناگونی در رسانه ها و شبکه های اجتماعی منتشر و مورد گفتگو قرار گرفت .در راستای بررسی دقیق متن و حاشیه همایش اصلاح طلبان گفتگویی مشروح با دکتر عباس حیصمی مدیرکل پیشین آموزش و پرورش خوزستان و از اصلاح طلبان معتدل استان و کشور داشتیم که به شرح زیر از نظر علاقمندان می گذرد :

س: آقای دکتر ، همانگونه که می دانید روز پنج شنبه 11/4/94 همایشی با عنوان افطاری اصلاح طلبان خوزستان در اهواز برگزار شد که شما هم شرکت داشتید بعد از آن مطلبی در شبکه های اجتماعی به نام شما منتشر شد که علی رغم اینکه تحلیل جامع و خوبی بود اما بلافاصله آنرا با عنوان خود تکذیب کردید ، علت چیست و نظرتان در مورد آن همایش و نتایج آن چه هست؟

ب: سئوال شما سه فراز دارد و فی الواقع سه سئوال است اول اینکه در مورداصل این همایش به نظرم حرکت موفق و همایش بسیار خوب و ارزشمندی بود ومی توان از آن به تمرین موفق خرد ورزی سیاسی از سوی هر دو جناج اصلاح طلب و اصول گرای استان تلقی نمود. و از آنجایی که بصورت گسترده ، رسمی و آرام برگزارشدومطالبی که درجلسه مطرح شد محترمانه،مدبرانه و مثبت بوده باید آنرا نمونه ای مناسب برای حضور و فعالیت سالم جریانات سیاسی داخل نظام تلقی کرد که بی شک حاصل اراده و تعامل مثبت بامدیریت کلان استان و شهرستان و مدیران امنیتی استان که در شورای تأمین استان متبلور است،می باشد.از طرفی دیگر تعقل گرائی فعالان سیاسی استان هم در رقم خوردن این همایش بسیار کمک کننده بود. وحقیقتا باید از همه این عزیزان تشکر کرد.من معتقدم که این اقدا اخیر می تواند عامل خوبی برای گامهای موفق بعدی استان به سوی توسعه باشد. اما این همایش مانند همه گردهمایی های دیگر کشور از نقاط قوت و ضعفهایی برخوردار بود که هر چند در برابر موفقیتی که در ابتدا عرض کردم اندک است ولی حائز اهمیت است و اگر مطالعه و چالش یابی نشود می تواند تاثیر منفی در راه موفقیتهای بعدی باشد که برخی ازآنها را در ادامه عرض خواهم کرد.

اما در مورد فراز دوم سئوال شماکه به اینجانب اختصاص دارد و آن هم در مورد مطلبی تحلیلی در مورد این گردهمایی که در شبکه های اجتماعی منتشر شدبود، باید عرض کنم علت توضیح بعدی بنده به این دلیل است که واقعاً معتقدم باید حق تدوین کننده حفظ شود. زیرااین مطلب را من دریافت کرده بودم و چون دیدم که تحلیل منصفانه ونگارنده قسمت پر و خالی لیوان دیده بود، خوشم آمد و خواستم به اشتراک بگذارم تا دوستان ببینند و بشنوند و اگر توضیحی دارند، ارائه نمایندتا اگر ایرادات وارده صحیح است، اصلاح کنند واگر خلاف است مستدل رد کنندو اجازه ندهند این ذهنیت درلایه های جامعه باقی بماند زیرا می دانیم که چشم و گوش بستن بر رخدادها هیچگاه رخدادها را محو ویا اصلاح نمی کند.

اما اشتباه کارمن در این بود که من به این نکته توجه نکردم که وقتی من آنرا به اشتراک میگذارم و نام و شماره من در بالای آن درج می شود، اینگونه تصور می گردد که مطلب به من تعلق دارد و کاملا مورد نظرم است.ومن خوب بود توضیحی در صدر یا ذیل آن می آوردم.لذااز آنجا که بلافاصله واکنش فوری برخی دوستانی که برای آنها احترام قائل هستم را مشاهده کردم متوجه این سوءتعبیر شدم وبه این دلیل و بدون تأیید یا نفی مطالب مذکور،تنها به قصد احترام به حقوق ناشر،این خطا راسریعااصلاح کردم.ولی این برای من تجربه خیلی مفید و شناخت قابل توجه به ظرفیتها و قضاوتها ی افراد شد.زیراواکنش سریع وغیرمنتظره ای که از دوست سرشناس و صاحب تحلیل و با بینش قوی وفعال سیاسی و فرهنگی استان مشاهده کردم، موجب تاثر شد!زیرا برخلاف تعالیم قرآنی که ما رابه نقدما قال به من قال می کند(آنجا که می فرماید؛فبشر عبادی الذین یستمعون القول و یتبعون احسن،) قبل از پاسخ مستدل ونقدمطالب مذکور، شخص حقیر را مورد عتاب و خطاب قرارداده و باتعابیری از این جنس که؛ این تحلیل از شما عجب است ….. و شما جریان قومی راتقویت می کنید یابایدانتخابات آزاد راتقویت کنیدو…. این حقیر را سریعا نقد و تخطئه کردند.بگونه ای که من احساس کردم بزودی چنان فشار روانی و اجتماعی از سوی برخی افراد آماده و مترصد فرصت بر من وارد خواهن کرد که بی حکم قاضی تکفیرم خواهند نمود!!!حال آنکه حتی بر فرض اینکه آن مطلب را من نوشته بودم،انتظار داشتم که با صعه صدر اصلاح طلبانه وتوسعه مدارانه و باکمال انصاف آنرا بررسی می کردند و بدور از تعصب ازنقاط مثبت قابل توجه آن تجلیل می شدو نقاط منفی و یا خلاف آنرا نقادی و مستدل رد می کردند. واگر این گونه مواجه با آن تحلیل از ناحیه افراد پایین تر جریان اصلاح طلبی جامعه و یاغیر معروف وناشناس وغیرمدعی بوده،اینقدر متأثر نمی شدم.

بنابراین من هنوز هم معتقدم که آن تحلیل،صرفنظر از صحت و سقم مطالب مذکور،اما به لحاظ آغاز و پایان آن، خیلی منصفانه و مطلب را خوب و مدبرانه به سرانجام رسانده است.ولی به جهت صحت و سقم مطالب باید افراد صاحب اطلاع بصورت منطقی و مستدل بررسی وپاسخ دهند. تا هم افکارعمومی روشن شود وهم به تمرین افزایش تحمل اندیشه غیر کمک کند.امادر مورد فرازسوم سوءال شمادر مورد نتایج حاصل از همایش، باید عرض کنم همانگونه که درپاسخ به فراز اول سئوال شما ذکر شد، حرکت و اقدام بسیار خوب و میمون است و امیدوارم که همه جریانات منتسب به اصلاح طلبان و دولت تدبیر و امید تلاش کنند تجمعات و همایشهای فرهنگی و سیاسی خود را اینگونه در فضای صمیمی و بدون تعرض به حقوق مدنی و اجتماعی دیگران بر پا نمایند و این به رشد اجتماعی جامعه کمک می کند.لذابایدازهمه جریانات سیاسی استان تشکر کرد.

ولی در موردانتخابات به نظرم شما هم شاهد بازتاب های متفاوت نسبت به آن در شبکه های اجتماعی و محافل سیاسی و فرهنگی بوده اید.بطور طبیعی برخی استقبال خوبی کرده اند و برخی هم به نتایج آن شائبه هایی واردکرده اند. خوب باید از موافقان تشکر کرد و خدا را شاکر بود . اما نسبت به منتقدان هم نباید بی تفاوت بود و آنها را نادیده گرفت وچنین تلقی کنیم که اینها چیزی نیست وطبیعی است و بتدریج فراموش می شود!بلکه من معتقدم هر حرکتی زمانی از پختگی لازم برخوردار خواهد شد که به نظر منتقدان توجه شود واگرایرادات غیر واقعی و تصوری است،حتماآنها را توجیه کند واگر اشکالات واقعی است، بدون تعصب آنها را اصلاح نماید. بویژه این منش در اردوگاه اصلاحات بیشتر مورد انتظار است. منتقدان این همایش از بین جریانات مختلف و متنوع سیاسی و قومی اصلاح طلبی است.واگر به آنها خوب توجه کنیم ایرادات متوجه افراد و اشخاص نیست بلکه ایرادات شکلی وعمدتاًاشکال به مقدمات و عدم توجه به حساسیتهای استان است. همانگونه که استحضار دارید، استان خوزستان تنوع مذهبی قابل توجهی ندارد اما از تنوع تشکلهای سیاسی و قومی جدی برخوردار است. که متأسفانه بدلیل برخی رفتارها و اراده های اجرایی و سیاسی فرهنگی ، آستانه تحریک اقوام را شدیداپائین آمده است .لذاهر اقدام و حرکتی که به پی آمدهای و کنشهای احتمالی آن توجه نشود و در آن ژرف نگری کافی نشده باشد و اندیشه و هدف غائی سیاستگذاران و تصمیم سازان وراهبرانش صرفا نگاه به غالب و مغلوبی باشد، شدیداً مخرب و به ضد خود بدل می شود.

من شخصااز حدود دو ماه قبل در جریان اراده چنین حرکتی قرارداشته ام و در برخی جلسات مرتبط با آن در تهران که دعوت می شدیم شرکت داشته ام و با اعتقاد،همه دوستان فارس ولروعرب مرتبط با خودم را به پذیرش و مشارکت فعال در آن دعوت می کرده ام، اما واقعاً از آنچه آن روز از نزدیک دیدم رضایت بخش نبود و اصلاً تصورش را نمی کردم . لذا برای من بدیهی بود که نتیجه انتخابات هر چه باشد مرضی عموم نخواهد بود ومورد سوال و تأمل برای خیلی ها خواهد بود. و آنچه در این چند روزدر شبکه های اجتماعی مشاهده کردیم،که تنها گوشه هایی از آن است وآنچه در بدنه جامعه مشاهده می کنیم خیلی جدی تر است،گواهی براین مدعا است.و تا فکری برای آن نشود، رفع نمی گردد و آثارمنفی ومخربی بر اعتمادعمومی داردو در تعارض با اهداف ارزشمند همایش است.

همانگونه که می دانید انتخابات آزادیکی از بهترین نوع احترام به حردجمعی در جامعه مدعی آزادی و دمکرات است و از نشانه های موفق آن پذیرش نتایج آن از سوی جامعه مرتبط است زیرا انتحابات آزاد دارای تعریف و قواعدی است که موجب مقبولیت می شود و هر انتخاباتی با هر سیاق و اسلوبی را (بویژه در اردوگاه اصلاح طلبان)نمی توان به آن نسبت داد. بی شک اولین موءلفه در چنین انتخاباتی، رعایت عدالت و برابری در حق افراد درتمامی مراحل اجرا و برگزاری آن،از حق کاندیداتوری تا حق اطلاع رسانی و اطلاع یابی برابر و جامع(که از آن به شفاف سازی تعبیر می شود) و امکان حضور برابر و راءی دادن آزاد و برابر و انتخاب گزینه های مورد نظر است. در انتخابات آزاد اولین موءلفه اجرائی آن مدیریت عادلانه و بدور از تبعیض ونظارت بر اطلاع رسانی یکسان و مناسب و ایجاد فرصت برابر برای همه واجدین شرایط، چه در کاندیدا شدن وچه در رأی دادن است.استحضار دارید یکی از نمادهای اصلی اصلاح طلبی،که درهر انتخاباتی شاهد مطالبه آن ازنهادهای اجرائی ونظارتی قانونی انتخاباتی بوده ایم، نماددفاع از حقوق مدنی افراد و مخالفت با هر گونه سلب فرصت برابر از افراد است.گفتمان اصلاحات ایجاد فرصت برابر و یکسان برای همه احاد جامعه واجد شرایط در کاندیدا شدن و یا رای دادن است.انتحابات مهندسی شده بهیچ عنوان با قاموس اصلاح طلبی سازگار نیست.بنابر این اغلب ایرادات برخی دوستان فعال سیاسی در اردوگاه اصلاح طلبی به آن انتخابات،عمدتا به مقدمات جلسه است، چون مقدمه اگردارای اشکال باشد، بطور مسلم زی المقدمه هم مورد تردید قرارخواهد گرفت و نمی توان انتظار اجماع عمومی داشت.لدا از جمله اشکالات وارده حد اقلی که به من منتقل شده عبارتند از:

1- تعداد قابل توجهی از حاضرین در همابش نسبت به دعوت گزینشی اصلاح طلبان و فعال سیاسی فرهنگی استان و عدم دعوت به حضور ازافراد بسیار فعال اصلاح طلب استان معترض اند و آن را مهندسی شده می دانند.

2-اغلب حاضرین در جلسه از وجود لیست محدود و تایپ شده کاندیداها غافلگیر شده اندو هیچ اطلاعی از زمان و چگونگی فرایند کاندیدا شدن این دسته از افراد نداشته اند و عجیب تر اینکه برخی افراد که اسم آنها در لیست بوده خوداز ضابطه و چگونگی قرار گرفتن اسم خود در لیست اظهار بی اطلاعی میکرده و حتی برخی غافلگیرانه فی المجلس مراتب انصراف خود را اعلام کردند!!و همین باعث شد که افرادی نیز در همان جلسه کاندیدا شودند و لیست در فاصله زمانی اندکی به بیش از 4 برابر افزایش یافت!

3-وجود لیست بازبرای کاندید شدن و افزایش به لیست در حین برگزاری انتخابات و پذیرش اسامی جدید کاندیداتوری ، حتی بدون اعلام عمومی از تریبون جلسه مبنی بر وجود چنین امکان آزاد برای عموم افزایش چندین برابری و بی قواره لیست مدون قبلی، که با به اصطلاح ائتلافهای خلق الساعه پیروز انتخابات شدند،باهیچ ادبیات و قاموس انتخاباتی سازگار نیست!و این از ایرادات عمده دیگر دوستان بوده است.

4-در انتخابات آزاد لیست کاندیداها قبلاً و همراه با ریزومه در بین حاضرین منتشر می شود تا حاضرین با مطالعه و تأمل بیشتر در اشخاص بتوانند گزینه ها را شناسایی و انتخاب نمایند، و در آن جلسه چنین امکانی نبود!

5- اطلاع رسانی کافی و موثر در سطح استان برای حضور فعالان جریان اصلاح طلبی از الزامات انتخابات آزاد است که در این مورد بخصوص بخوبی انجام نشده است. لذا انحصار انتخابات به دعوت نامه های محدودو جهت دار از افرادمحدود با انتخابات آزاد منافات دارد و برگزاری چنین انتخابات دعوتی،(که صرفاً درانتخابات درون تشکلهای حزبی و یا سازمانی قابل تصور است ودرآن صورت هم باید اطلاع رسانی به تمام اعضای عضو صورت گیرد)، باطیف گسترده ووسیع اصلاح طلبی در استان، چه تناسبی دارد؟و چگونه و با چه شاخصی فعالان و علاقمندان اصلاح طلب استان تا این اندازه تفکیک وموردگزینش قرار گرفته اندو باعث شد خیل عظیمی از فعالان به حاشیه رانده شوندودعوت نشوند؟!

6-هر حرکت و فعالیت سیاسی در جامعه متکثر قومی، باید به حساسیتهای چنین جامعه ای توجه جدی شود تاهدف خوب و مقدس به حاصلی بدو نا مقدس بدل نشود.در جلسه مذکور جمعیتی غالب بر 400 نفر حضور داشتند که به لحاظ قومیتهای استان اینگونه به نظر می رسید که این جلسه سیاسی صرفا مربوط به قومی خاص بوده است وحضورفعالان سیاسی فرهنگی اقوام دیگر،از جمله اصلاح طلبان عرب کمتر از 10% جمعیت حاضر را تشکیل می دادند وگویا دعوتنامه ها ی سفیدوارسال نشده برای فعالان این قوم در دست برخی از افرادمیزبان وجود داشته است و این خود موجب طوفانی ازخشم و نارضایتی و قهر و آشتی از سوی گروه قابل توجهی از فعالان مدعو این قوم در آن جلسه شد. به گونه ای که این عده اغلب جلسه را ترک کردند و از رأی دادن امتناع کردند ( هر چند اینجانب تا آخر در سالن ماندم و رأی خود را تنظیم و در صندوق انداختم و دیگران را دعوت به مشارکت کردم اما دیگر موءثرنبود)

هرچند ممکن است اشکال مباشررا بتوان متوجه افرادی که دعوتنامه ها را دریافت کرده اند و متولی دعوت شده بودند اما با اندیشه و اهداف مورد نظر خود از دعوت و اطلاع رسانی قصور کرده اند! اما به نظر من بیش از آن اشکال متوجه مدیریت کلان همایش است که هم نتوانسته افراد بی طرف و صاحب نفوذ حقیقی را برای دعوت انتخاب نماید و هم نحوه و میزان نفوذ دعوتنامه های خود را رصد نکرده است.

من در چند ساعت قبل ازشروع همایش،درجلسه ای در جمع قریب به 20 نفر از دوستان اصلاح طلب عرب در منزل یکی از دوستان شرکت داشتم.درآنجا با کمال تعجب متوجه شدم خیلی ازآن عزیزان از مفادو چگونگی جلسه بی اطلاع اند و دعوت هم نشده اند.و تنها تعداد بسیار اندک چند نفره از جلسه اطلاع داشتند و یا دعوت شده بودند!! این در حالی است که این دوستان تماما ازفعالان اثر گذار ومقیم اهواز ( محل میزبانی جلسه) بوده اند ، حال تصور کنید که شهرستانی هاچه وضعیتی داشته اند!
حال هر چند اینجانب هیچ شکی در قصد و نیت برخی دوستان که از ماهها قبل درتدارک و تمهید این اتفاق خوب بوده اند، ندارم اماانصافا نمی توان این گونه انتخابات رابه تمام معنی آزاد و برابربا مشی واهداف جریان اصلاح طلبی دانست! ودرآنصورت تردید دارم که با توجه به اهمیت اجماع در انتخابات پیش رو،آیا می توان امید داشت که این قبیل اقدامات ناقص بتواندمرکز ثقل واعتماد عمومی نیروها در انتخابات مجلسین مورد اشاره شماباشدوآیا این می تواند نیروها را به یک اجماع قابل اعتمادبرساندواز تفرق جلوگیری کند واصطلاحا مانع و جامع باشد؟!

آیا می توان از کنار برخی تحلیل ها و یا مستنداتی که افرد مطلع در شبکه های مجازی به اشتراک گذاشته ومی گذارند به سادگی گذشت؟

یکی از نکات جالب و مثبتنی که من در تحلیل منتشره صدر الاشاره خواندم و سبب شد آنرا به اشتراک دوستان بگذارم ( صرفنظر از برخی قضاوتها که در مورد برخی اشخاص هر چند بدون ذکر نام شده است) این بود که پیشنهاد و مدل جالبی ارائه شده بود که می تواند انتخابات دمکراتیک و مبتنی بر وزن اجتماعی اقوام راعملی کردو در دنیا هم رایج است. و آن اینکه برای حفظ انسجام ملی وجلوگیری از حراک و تصادم قومی، سهم هر کدام از اقوام را تعیین و اجازه داد افراد مورد نیاز با رقابت درون قومی و بدون اصطحکاک با سایر اقوام، انتخاب و معرفی شوند. ( مانند آنچه در خصوص احزاب و تشکلها صورت گرفت).از جمله فوایداین مدل، جلوگیری از دامن زدن به تنازع قومی و رو در رو قرار دادن اقوام و رشد واقعی و متوازن همه اقوام استان است.

دوستان ما مدعی اند که چهره های تکراری و محدودی وجود دارد که اخیرادرهمه همایش هاو گردهمایی های سیاسی و اجتماعی رسمی و غیر رسمی و به قصد صف آرائی قومی و جمعیتی در استان به چشم می خورند وبی شباهت به اردو کشی آماری جهت دار نیست!واین سبب شده که حساسیتهای قومی را افزایش و انگیزه واعتماد عمومی نخبه گان و فعالان سیاسی فرهنگی عرب به برخی فعالیتهای سیاسی فرهنگی سلب و به حاشیه رانده شوند. وبدتر از آن اینکه از سوی دیگر متاسفانه باهر گونه اقدامی که در راستای تقویت انگیزه و دفاع حقوق مدنی آنها صورت می گیرد باهجمه انگ تکرای و نخ نمای قوم گرایی شناخته شده دهه اخیر،مواجه می شود!وداعیانش رابعنوان تقویت کننده جریانات قومی قلمداد می نمایند!!!!وبا کمال تاسف اکنون و درباز خوانی اصلاح طلبی و ریاست جمهوری جناب آقای دکتر روحانی که سهم عمده واصلی رای استانی ایشان متعلق به همین مردم است،این سناریو در حال تکرار است واین مایه تأسف و تاثربیشتراست و دلخوری من از دوست یا دوستانی است که خود طعم تلخ عدم تحمل سخن مخالف را چشیده اند ولی در واکنش رفلکسی و آنی به مطالب منتشر شده ( که به اشتباه به نام اینجانب شناخته شده بود)شتابزده و بدون عنایت به تبعات آن وفی البداهه شخصیت حقیقی اینجانب را به نام تقویت جریانات قومی مورد عتاب قرار دادند!!

حال آنکه ایشان مشی و منش اینجانب در جریانات قومی استان را آشنا هستند و بخوبی می دانند که هیچگاه درهیچ تشکل قومی سیاسی،فرهنگی واجتماعی و… قرار نگرفته ام و دوستان مشترک فارس و لر و بختیاری ام اگر بیشتراز دوستان عرب نباشند،بی شک کمتر نیستند!! من با هر گونه فعالیت قوم مدارانه خارج از قانون و نظام شدیدامخالفم اما انتظارهم دارم که روشنفکران و دگراندیشان ما فرق و تفاوت بین دعوت به رعایت حقوق اقوام و دفاع از حق مشروع آنها، باقوم گرائی کور قائل شوند.

من که شخصاًدرآن همایش شاهد ترکیب جمعیتی بوده ام، و انتقاد و دلخوری دوستان را شاهد بودم به هیچ وجه برای من قابل هضم نبود که یک سهل انگاری ساده ای با عث حضور کم رنگ اصلاح طلبان عرب در آن همایش ودلخوری جدی این دوستان شده است!واین ترکیب جمعیتی غیر واقعی را نباید یک اتفاق ساده قلمداد نمود!لذابه سادگی می توان انتظار داشت که باور جدی وعمومی به نتایج حاصل از آن وجود نخواهد داشت. و مسلم است که مرضی نظر جمع کثیر و قابل توجه از فعالان عرب استان نخواهد بود. و اگر بنا بود صرفاً چند نفر اندک از دوستان عرب اصلاح طلب ما که پیوسته مرتبط باراهبران اصلی آن همایش بوده اند، و البته ما نیز خیلی آنها را قبول داریم و احترام می گذاریم ،بعنوان نماینده تمام و کمال فعالان عرب شناخته شوند و در این مراسم هم تنها همین افراداندک حضور فعال داشته باشندو اتفاقا همین ها هم از صندوق بیرون بیایند! پس انجام انتخابات واین همه زحمت و دردسرهاوریسک پذیریهای بسیار برای چیست؟! و ازآنجا که انجام گزینشی افراد از حقوق مسلم هر تشکلی است بدون انتخابات هم این اهداف قابل حصول بوده ودر آنصورت شورای انتصابی بهتر مورد قبول و پذیرش قرار می گرفت زیرا از حقوق تصمیم گیرنده گان به شمار می رفت و اعتراض به پای آن نیست.

س:آقای دکتر شمااین شورا را چقدر اثر گذار در هماهنگی و هم دلی فعالان سیاسی و مردم در انتخابات آتی مجلسین می دانید.

پ: بی شک تأثیر خودش را دارد و اگر این شبه ها مرتفع و اصلاح شود و بخصوص در موضع گیریهای بعدی خوب عمل کند و حساسیتهای استان را رعایت کند می تواند خیلی تعیین کننده باشد.هر شورایی مرکب از اعضائی است وخروجی آن منعکس کننده داده هاو ورودی آن است. واگراعضاء از شرایط و نفوذو پایگاه اجتماعی کافی برخوردارباشند، می تواند اثر گذار باشند . اما اگر صرفاً یک تشکل سیاسی کم نفوذ و جدای از ذائقه و سلیقه جامعه باشد( که اکنون تقویت دولت از اهداف حتمی مردم در انتخابات پیش رواست)، نمی تواند راهبردی و تعیین کننده باشد. پس باید جلوتر بریم و تا بتوان در مورد میزان نفوذ و اثر گذاری آن قضاوت کرد اما من شخصاً و از صمیم قلب دوست دارم که شورای مذکور موثر و با برکت برای استان باشد. هر چند نمی توان انتظار داشت که این حرکت مانع فعالیت حرکتهای سیاسی فرهنگی موازی دیگر استان باشد.

س:آقای دکتر شما همه گناه حضور اندک فعالان سیاسی عرب در حرکتهائی مانند همایش مذکور را متوجه اراده دیگران کردید.اما برخی معتقدند که این ایراد بیش از هر چیز متوجه خود فعالان عرب است. برای نمونه ما در همین همایش چهره های شاخصی مانند حاج جاسم شدید زاده را ندیدیم،نظر شما چیست و چه میزان خود فعالان مقصرند؟

پ:من اولا فرض شما را نفی نمی کنم اما در موردحضور و یا عدم حضور برخی دوستان در برخی همایشها بخصوص همایش اخیر، همانگونه که توضیح دادم سهم ایراد برنامه ریزان و تصمیم سازان بیشتراست. زیرا خیلی از دوستان اصلا دعوت نشده اند.از طرفی این همایش یک همایش بازی نبوده است تا هرکسی که با خبر شده بتواند شرکت کند. کما اینکه در دعوتنامه تصریح شده بود که از آوردن غیرمدعو بصورت همراه خودداری شود.لذا اول باید از گستره و میزان نفوذ دعوتنامه ها مطمئن شد تا بتوان آنان را نقادی کرد. خود من صرفا پیامکی دعوت شدم و علی رغم شرایط خاص ماه مبارک رمضان و دشواری در تهیه وتامین بلیط پرواز،اما برای خودم فرض دانستم و شرکت کردم. ولی در مورد آقای شدید زاده که مشخصا نام بردید،من نمی دانم دعوت شده یا نشده اند امااطلاع دارم که شرایط مزاجی اش یرای وی محدودیتهائی بوجود آورده که در همین جا برای سلامتی وی دعا می کنیم. اما نکته مهمتر ما در نقد اشخاص نیست زیرا هر فردی در شرکت یا عدم شرکت در هر برنامه ای آزاد است و نمی توان نه آنها را از این جهت نقد کرد و نه اجبار.اشکال ما به شیوه هااست.شما اگر وزن افراد و اقوام و تشکلها را رعایت نمائید ولی افراد خودقبول دعوت نکنند ودر جلسه حاضر نشوند دیگر جای هیچ ایرادی نخواهد بود.زیرا من خدمت شما باید عرض کنم که نظر غالب دوستان ما در مورد همه عزیزانی که در آن همایش زحمت کشیده اند، بویژه جناب آقای دکترکیانوش راد مثبت است ومعتقد نیستیم که آنها هدف تفرق قومی را دنبال می کنند.ایشان در راه باورهای خودوآرمانهاواهداف اصلاحات هزینه های بسیار کرده و مشقات فراوانی را متحمل شده و می شوند و باید از وی تشکر کردو کاملا محترمند.اما این به معنای خود سانسوری و عدم بیان اشتباههات وعدم نقد شیوه ها نیست.

اگر شیوه ها و تاکتیکها بخوبی انتخاب و مدیریت شوند،حاصل بهتری خواهیم داشت. هرجا که مقدمه حاوی اشکال باشد، ذی المقدمه حتماعاری ازایرادنیست و نباید انتظار نقدنداشت. این همایش علی رغم اینکه در نوع خود کم نظیر بود و از برکات بسیاری برخوردار است،اما دارای ایرادات جدی و غیر قابل اغماض است.واشتباه نشود هیچ کس اشکالی را متوجه افراد،اعم از کاندیداها ویا رای دهندگان و یاگردانندگان و …ننموده است. همه این دوستان،چه پیش کسوتان اصلاحات در استان و چه چهره های جدیدی که به برکت انتخابات ریاست جمهوری به جمع اصلاح طلبان استان پیوسته اند،محترم و عزیزند. اما همه ایرادات شکلی و عمدتا شفاف نبودن ملاکها در استثنا کردن و عدم اطلاع رسانی و عدم دعوت از برخی چهره های اصلاحات است که از آن به تبعیض و غیر عادلانه بودن مهندسی دعوت هاو انتخابات یاد شده و نسبت