جنگ شناختی در ایران ؛ نسلکشی در غزه ، وظیفهی ما
لفته منصوری :درحالیکه اسرائیل با حمایت مستقیم آمریکا یک نسلکشی تمامعیار در غزه به راه انداخته است. برخی از روشنفکران و نویسندگان داخلی در کشور دست به یک جنگ شناختی باهدف تبرئه اسرائیل و متهم کردن جبهه مقاومت فلسطین و جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی زدهاند که متأسفانه در تضاد روشن با واقعیتهای دهشتبار […]
لفته منصوری :درحالیکه اسرائیل با حمایت مستقیم آمریکا یک نسلکشی تمامعیار در غزه به راه انداخته است. برخی از روشنفکران و نویسندگان داخلی در کشور دست به یک جنگ شناختی باهدف تبرئه اسرائیل و متهم کردن جبهه مقاومت فلسطین و جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی زدهاند که متأسفانه در تضاد روشن با واقعیتهای دهشتبار این روزهای فلسطین است.جنگ شناختی چیست و چه اهدافی را دنبال میکند؟ این روزها علاوه بر جنگهای نظامی در غزه، سخن از جنگهای دیگری با نام جنگ شناختی (جنگ دادهها و ایدهها) و جنگ هیبریدی (ترکیبی) به میان آمده است. این نوع جنگ به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نخبگان جامعه با مدیریت ادراک آنان به تغییر هنجارها، ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارهای مردم است. جنگ شناختی، شکل تکاملیافتهتر، پیشرفتهتر، عمیقتر و وسیعتر جنگ روانی است که مبتنی بر جامعه شبکهای (با زیرساخت رسانههای نوین) بوده و با مدیریت ادراک و برداشت انجام میگیرد.
تغییر نگرش در جامعه کشور هدف، اختلال و خطا در دستگاه محاسبات تصمیمگیران، اثربخش نمودن جنگ اطلاعاتی، ایجاد گسست عاطفی-ادراکی بین تودهها و نخبگان با حاکمیت و نهایتاً تضعیف و زوال سرمایه اجتماعی، برخی کار ویژههای جنگ شناختی هستند.من در بخشی از یادداشت پیشین خود با عنوان «چرا شکست رژیم صهیونیستی غیرقابلترمیم است؟!» نوشته بودم: «با پیروزی حماس در نوار غزه در انتخاباتی دموکراتیک و آزاد …» که این مطلب به مذاق یکی از دوستان نزدیکم خوش نیامد و این یادداشت را برای من فرستادند: «سلام. نوشته شما در تلگرام در مورد غزه، بهطور مشخص یک اشتباه یا سهوی و شاید هم عمدی دارد. در انتخابات ۲۰۰۷، در سرزمینهای اشغالی که منجر به پیروزی حماس و شریکش جهاد اسلامی در غزه شد، دمکراتیک نبود. بلکه با زور و نیرنگ جنبش فتح به رهبری محمود عباس را خلعید و سپس با جنگ که حمایت ایران، حزبالله و سوریه را در پی داشت، جنبش فتح را از غزه بیرون کردند؛ و غزه را تصرف نمودند و این سرآغاز بدبختی مردم ساکن در نوار غزه شد!!!!!»
این نمونهی یک جنگ شناختی است. باهدف منفعل کردن نویسنده، بهاشتباه سهوی یا عمدی و رد ادعای او مبنی بر انتخابات آزاد و دموکراتیک آن را با زور و نیرنگ و سرانجام بدبختی مردم غزه تحلیل نموده است. من در این شرایط بهدوراز سستی و انفعال و باهدف روشنگری «در لحظه» و «متقن» و با استفاده از منابع مختلف، پاسخ تحلیلی را به شرح زیر به دوستم ارائه میدهم؛ باشد که این فضای روشنگری بدون ترس از هژمونی جنگ شناختی اسرائیل و استکبار جهانی در رسانههای گروهی استمرار یابد.
علل حضور حماس در انتخابات ۲۰۰۶
حماس در آستانهی انتخابات:علاوه بر مسائلی چون نقشهی راه که حماس مخالف آن بود و ساخت دیوار حائل بین فلسطینیها و یهودیها که پس از ۲۰۰۳ شروع شد و باز حماس مخالف سرسـخت آن بـود، نارضایتی حماس از عملکرد تشکیلات خودگردان نیز زمینهساز حـضور حمـاس در انتخابات شد و با توجه به اینکه حمایت مردمی هم از حماس بهواسطهی اقدامات این جنبش و افـزایش آگاهی مردم از طریق مطبوعات و غیره وجود داشت حماس با در نظر داشـتن برخـی مـسائل آمادگی خود را برای شرکت در انتخابات اعلام نمود. برخی مسائلی که حماس آنها را در نظـر داشت عبارت بودند از:
اطمینان از اینکه چنین تصمیمی نظر اکثریت رهبران بلندپایهی حماس است؛ و ازاینرو این جنبش دایرهی مشورت در این خصوص را بهتمامی نهادها و مؤسسات و کادر رهبـری در داخل و خارج توسعه داد و بر اینکه اُسرا دراینباره نظر خود را اعلام کنند بسیار حریص بود.اطمینان از اینکه هر تصمیمی که حماس اتخاذ میکند به زیان برنامهها و سیاستهای مبارزاتیاش تمام نشود؛ و ازاینرو همهی ارگانهای ذیربط حمـاس بـر گزینهی مقاومـت بهشدت تأکید کردند. ازنظر آنان این مسئله نیازمنـد مهـارت بـرای وارد ساختــن مقاومـت در فعالیتهای سیاسی بود.
حماس میدانست که میان «خوب و خوبتر» را انتخاب نمیکند بلکه میان «بد و بدتر» را انتخاب میکند زیرا اگر به تشکیلات خودگردان مجال دهد که همچنان قضیهی فلسطین را بازیچه قرار دهد عمق فاجعه بیشتر خواهد بود. حماس در پاسخ به افرادی هم که حماس را به دلیل تحریم انتخابات ۱۹۹۶ این بار به فرصتطلبی سیاسی مـتهم میکردند، روشـن نبـودن نقش واقعی مجلس قانونگذاری در سال ۱۹۹۶ را مطرح میکند و حالآنکه اُسلو دیگر مبنـای فعالیت مجلس نبوده و پارلمان بدون کسب تکلیف از شارون نقش خود را ایفا میکرد و ایـن به حماس فرصت میداد تا وارد رقابت شـود. در ضـمن خانوادههای شـهدای مقاومـت از حماس انتظار داشتند که وارد رقابت شود چراکه معقول نبود مردم و خود حمـاس اینهمه جانفشانی کنند اما حماس حتّی نتواند جلوی انعقاد یک توافقنامهی ظالمانه را بگیـرد. همچنـین حماس برای خـارج کـردن مسئلهی فلـسطین از دسـت یـک گـروه ونیـز جـذب حمایتهای کشورهای عربی و اسلامی به وضعیتی قانونی نیاز داشت و البته میدانست که راه دشواری در پیش دارد.
علل اصلی حماس برای شرکت در انتخابات:
۱- جلوگیری از انزوای تدریجی و ایزوله شدن.
۲- اصلاحات در تشکیلات خودگردان و بازگرداندن امید به مردم و تـلاش بـرای بهبـود وضع معیشتی آنان.
۳- بازگرداندن فضای سیاسی فلسطین به تعالیم اسلامی و دفاع از اصل جهاد
۴- به دست آوردن مشروعیت بینالمللی و خارج شـدن اسـم حمـاس از لیـست سـیاه تروریسم که غرب تدارک دیده بود.
۵- دادن یک دورهی استراحت موقت به رزمندگان مقاومت.
۶- بالا بردن توان چانهزنی حماس در عرصهی بینالمللی با کسب کرسیهای پارلمان
شعارها و مواضع حماس در آستانهی انتخابات
فهرست حماس با عنوان «تغییر و اصلاح» و با نشان هلالاحمر بـه کمیتهی انتخابـات ارائه شد. حماس با شعار «دولت خوب» وارد رقابت شد و در چارچوب وعدههایی که به مـردم داده بود به قدرت رسید. وعدههای حماس به دو بخش اصـلی قابلتقسیم اسـت: برخـی از آنها مربوط به اصلاح امور مردم و بهبود وضعیت زندگیشان در دو عرصهی اقتصادی و امنیتی بـود و برخی دیگر مرتبط با حفظ اصول و آرمانهای ملی و عدم چشمپوشی از آنها بود. برای مثال در بخش مربوط به اصلاح امور مردم شـعار اصـلی حمـاس در دوران انتخابـات تـشکیل یـک دولت پاک بود که با فسادهای مالی در دولت مبارزه کند و فقر عمـومی در فلـسطین را ریشهکن نماید، هرچند با کارشکنیهای انجامگرفته پـس از تـشکیل دولـت، موفـق بـه اجـرای شعارهای خود نشد.بهطور خلاصه، سه شعار محـوری حمـاس در انتخابـات، اسلامخواهی، مقاومـت و خدمترسانی به مردم بود. محمود الزّهار از رهبـران ارشد حماس نیز مواضـع حمـاس را در جملهی کوتاه «گلوله در کنار صندوق رأی» خلاصه کرد.
انتخابات ۲۰۰۶ و دلایل پیروزیِ حماس
انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین که دو بار به تعویـق افتـاده بـود (یکبار بـه دلیـل شروع انتفاضهی الاقصی در سال ۲۰۰۰ و یکبار به دلایل مختلف از ژولای ۲۰۰۵) بـالأخره در ۲۵ ژانویهی سال ۲۰۰۶ برگزار شد. این دومین انتخابات پارلمانی از سال ۱۹۹۶ بهحساب میآمد. گروههای فلسطینی و ازجمله حماس با قبول آتشبس یکساله بـا رژیـم صهیونیـستی در هفدهم مارس ۲۰۰۵ در توافقی با عباس در قاهره قانون جدید انتخابات را نیز پذیرفتند. بر اساس قانون جدید شمار نمایندگان از ۸۸ تـن بـه ۱۳۲ تـن افـزایش مییافت و انتخـاب نیمـی از نمایندگان بر اساس نظام اکثریت (منطقهای) و نیمی دیگـر بـر اسـاس نظـام حزبـی و نـسبی صورت میگرفت.
ازاینرو گروهها بر اساس توافق فوق در انتخابات شرکت کردنـد. در جریـان انتخابـات ۴۱۴ نامزد در شانزده منطقه بر اساس نظام منطقهای و یازده لیست با ۳۱۴ نامزد بر اساس نظام نسبی با شرکت فهرست «تغییر و اصلاح» وابسته به جنبش حمـاس، فهرسـت «جنـبش فـتح»، فهرست «ابوعلی مصطفی» وابسته به جبههی خلق، فهرست «بدیل» وابسته بـه ائـتلاف جبههی دموکراتیک خلق و حزب شعب، فهرست «فلسطین مـستقل» بـه ریاسـت مـصطفی برغـوثی و فهرست «راه سوم» به رهبری سلام فیاض و حنّان عـشراوی بـه رقابـت پرداختنـد. تعـداد کـل واجدین شرایط در غزه و کرانهی باختری ۱۳۴۰۶۷۳ نفر بود. مرحلهی اول انتخابات از ۲۱ ژانویهی ۲۰۰۶ به مدت سه روز با حضور ۳۶۰۹۱ تـن از نیروهای امنیتی نوار غزه و ۲۲۶۱۷ تن از نیروهای امنیتی کرانهی باختری در هفـده مرکـز رأیگیری برگزار شد. انتخابات ۲۵ ژانویه [مرحلهی نهایی] هم با نظارت نهصد نـاظر خـارجی بـه ریاست جیمی کارتر رئیسجمهوری اسبق آمریکا و حدود سیزده هـزار نیـروی پلـیس تـأمین امنیت در حدود یک هزار حوزهی انتخاباتی برگزار شد.
نتایج انتخابات:
بر اساس اعـلام سـتاد مرکـزی انتخابـات حـدود ۶۹/۷۷ درصـد از کـل واجدان شرایط در انتخابات شرکت داشتند.فهرست «تغییر و اصلاح» وابسته به جنبش حماس با کسب ۷۴ کُرسی از مجمـوع ۱۳۲ کرسی مجلس قانونگذاری فلسطین، اکثریت کرسیها را در ایـن انتخابـات از آن خـود کـرد. همچنین چهار نامزد مستقل موردحمایت حماس بـه مجلـس راه یافتنـد؛ بنـابراین حمـاس بـا برخورداری از هشتاد کرسی، ۶/۶۰ درصد کل کرسیهای مجلـس را در اختیـار گرفـت. در مقابل، جنبش فتح تنها ۴۳ کرسی (۶/۳۲ درصد کل کرسیها) را به دست آورد.بر اساس آمار فاصلهی آرای میان دو جنبش حماس و فـتح در نظـام منطقهای حـدود ۶/۵۱ درصد و در فهرست سراسری ۳/۳ بوده است.
پیشبینیها و نظرسنجی پیش از انتخابات: در برههی زمانی حساس قبـل از انتخابـات و با جدیتر شدن احتمال برد حماس، مروان برغوثی زنـدانی فلـسطینی در بنـد اسـرائیل کـه از اعضای فتح و مورد ترجیح اسرائیل نسبت به محمود عباس بود نهتنها این امکـان را یافتـه بـود که با دیگر زندانیان فلسطینی دیدار کند، بلکه حتی با رسانههای خبـری بـا گسترهی پخـش جهانی هم سخن میگفت و مواضع جنبش فتح را تقویت میکرد. آخرین نتیجهی نظرسنجیهای صورت گرفته توسط فلسطینیان و اسرائیلیها هـم حـاکی از آن بـود کـه تنها حدود ۳۵ درصد از کرسیهای پارلمان در اختیار حماس قرار میگیرد، امـا بـه گفتهی کـارتر کـه در آستانهی انتخابات در فلسطین بوده ناظران او بهوضوح و البته با شگفتی مشاهده کرده بودند که حتی در مناطقی که پایگاه سنتی و قدرتمند فتح محسوب میشدند نیـز نامزدهـای حمـاس از برتری واضحی برخوردار بودند. النّهایه پیروزی حماس را میتوان به معنای درک و آگاهی تودهها بـه ایـن واقعیـت انسانی دانست که سرچشمهی قدرت، آنان هستند.
دلایل پیروزی حماس:
۱- گفتمان اسلامی حماس.
۲- انسجام تشکیلاتی حماس.
۳- پافشاری حماس بر حقوق و آرمانهای فلسطینیها.
۴- حضور فعال زنان هوادار حماس و تبلیغات خانه به خانهی آنها.
۵- بهرهبرداری حداکثری از ابزارهای تبلیغاتی (مساجد، شبکهی الجزیره و غیره)
۶- نقاط قوت حماس در برابر فتح (ازجملهی سابقهی پاک و روشن)
و دلایل بیرون از جنبش:
۱- بروز انشقاق در جنبش فتح.
۲- عملکرد نامطلوب فتح در عرصهی داخلی و خارجی (فـساد تـشکیلات خـودگردان) و…
۳- سیاستهای یکجانبهی آمریکا و عکسالعمل مردم فلسطین مبنی بر رأی به حماس.
۴- عقبنشینی اسرائیل از نوار غزه، برگ برندهای در دست حماس.
بهطورکلی میتوان گفت مرگ عرفات و حذف عنـصر رهبـر کاریزماتیـک، عرصـه را برای نقشآفرینی گروههای دیگر فلسطینی بازتر کرد و این مجـالی شـد بـرای طـرح مواضـع حماس و بالأخره پیروزی آن.
پیامدهای پیروزی حماس
پس از پیروزی حماس در این انتخابات رسانههای عربـی و اسـرائیلی از آن بهعنوان «زلزلهی سیاسی» و «سونامی سیاسی» یادکردند. عدهای نیـز حمـاس را بـه سـبب پیـروزی، «فرزند شیطانی دموکراسی» نامیدند. برخی هم معتقـد بودنـد کـه بـسیاری از رأیهایی کـه بـه حماس داده شد ربطی به مذهب و بنیادگرایی نداشته و صـرفاً اعتراضـی بـوده بـه اشـغالگری، فساد تشکیلات خودگردان و نیز تمایل به اصلاح و تغییر وضع موجود. عدهای هم پیروزی حماس را رأی مردم بـه اسـتمرار سرسختانهی مقاومـت در برابـر اسرائیل توصیف کردند. گروهی نیز پیروزی حماس را نشانگر آرایش جدید نیروهای سیاسـی در خاورمیانه و تغییر توازن قوا به نفع اسلامگرایی میدانستند که بر روند صلح خاورمیانه تأثیر منفی میگذارد.
برخی از تحلیلگران مسائل خاورمیانه هم بر این باور بودند که وضـعیت حمـاس ِپیـروز قابلمقایسه با شرایط ۲۵ سال پیش ساف است، یعنی حماس هم وارد مرحلهای شده است که پسازآن باید اسرائیل را به رسمیت بشناسد. برخی هم پیروزی حماس را اعطای عامل زمـان به آمریکا و اسرائیل ارزیابی میکنند چه اینکه آمریکا در موقع پیروزی حمـاس آمـادگی بـرای اجرای قول خود مبنی بر تشکیل دولت مستقل فلسطینی را نداشت و همپیمان او اسرائیل نیز بعـد از مرگ شارون درگیر ارزیابی وضعیتی بود که در فقدان شارون حادثشده بـود و پیـروزی حماس بهترین بهانه برای آمریکا و اسرائیل بود برای به تعویق انداختن تعهداتشان.
تحلیل بینابینی هم وجود داشت که پیروزی حماس را دوراهی برای خـود حمـاس برمیشمرد چه اینکه فعالیت سیاسی با پنهانکاریهای مرسوم جنبشهای شبهنظامی ماننـد حماس مغایرت داشت و این امر دیر یا زود حماس را در دوراهی سازش یا ادامهی مقاومـت و البته سقوط دولت قرار میداد. این تحلیـل، صـرف حـضور حمـاس در انتخابـات را کـه در چارچوب توافق «اُسلو» برگزارشده بود به معنی پیوستن این جنبش به جریان صلح بهحساب میآورد. عدهای نیز اعتقاد داشـتند کـه ایـن پیـروزی سیاسـت خاورمیانهای آمریکـا را دچـار تردیدهایی کرده و بدبینی گروههای اسلامگرا را دربارهی این سیاستها افزوده ضمن اینکه خـود این جریانها را رادیکالتر نموده است و این یعنی عقیم ماندن سیاست خاورمیانهای بوش.
واکنشها به پیروزی حماس:
عکسالعمل منفی مسئولان فتح و حکومت خودگردان:اعضای دولت فتح بلافاصله پس از شنیدن خبر پیروزی حماس استعفای خـود را اعـلام کردند. صائب عریقات و محمد دحلان- منتخبان حوزهی انتخابیهی اریحا و خان یونس- نیز بر عدم مشارکت خود در کابینهی حماس تأکید نمودند.
واکنش دبیر کل سازمان ملل متحد:کوفی عنان دبیر کل وقت سازمان ملل متحد از روند صلحآمیز برای برگزاری انتخابـات فلسطین تقدیر کرد و اعلام نمود که این انتخابات را گامی در جهت دستیابی به کـشور مـستقل فلسطینی ارزیابی میکند.
واکنش کمیسیون حقوق بشر اسلامی:این کمیسیون بـا انتـشار بیانیهای در انگلـیس ضـمن حمایـت از پیروزی حمـاس، از دوگانگی معیارهای جامعهی جهانی در برخورد با مسئلهی اسـرائیل و فلسطین ابـراز شـگفتی کرد.
واکنش دبیر کل اتحادیهی عرب:عمرو موسی پس از پیروزی حماس گفت: حماس در دولت با حماس در خیابان تفاوت دارد. اگر قراراست حمـاس دولت تشکیل دهد مسئولیت ادارهی دولت مذاکره و دستیابی به صلح را بر عهده دارد و این موضع با موضـع آنها در خیابانهای فلـسطین متفـاوت است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰