“حرف های بالا ابری” احمدی نژاد به روایت “ناطق نوری”

احمدی نژاد می گفت من طرح برای اداره کشور دارم و بقیه نامزدها ندارند/ عسگر اولادی گفت: این برادر ما احساس می کند که اسلام را فقط او می شناسد، این برادر ما احساس می کند انقلاب را فقط او درک کرده است. این برادر ما احساس می کند امام را فقط او می شناسد. […]

احمدی نژاد می گفت من طرح برای اداره کشور دارم و بقیه نامزدها ندارند/ عسگر اولادی گفت: این برادر ما احساس می کند که اسلام را فقط او می شناسد، این برادر ما احساس می کند انقلاب را فقط او درک کرده است. این برادر ما احساس می کند امام را فقط او می شناسد. بنده هم خطاب به آقای احمدی نژاد گفتم:آقای احمدی نژاد! من حرفهای شما را خیلی دقیق گوش دادم حقیقتا هرچه دقت کردم، هیچ نفهمیدم/ من احمدی نژاد را برای مدیریت کشور به صلاح نمی دانستم.سکوت شکسته شده و هر روز ابعاد جدیدی از ماجرای “محمود احمدی نژاد” روشن می شود.از وزیران دولت او که دیگر احساس قرابتی با رییس سابقشان نمی کنند و از رفتارهای ویژه او در اداره کشور می گویند تا منتقدان قدیمی عملکرد رییس دولت نهم و دهم.

20140722154116_thumbnail_300x200

یکی از منتقدان اصلی این روزهای محمود احمدی نژاد، علی اکبر ناطق نوری است. سیاستمداری که محمود احمدی نژاد در روز مناظره با میرحسین موسوی از سواستفاده های پسر او و فرزندان هاشمی رفسنجانی گفت و هیچ کس او را به خاطر این اتهامات بازخواست نکرد.ناطق نوری تا پایان دولت دهم سکوت کرد. سکوتی که حالا مدتی است پایان یافته و عملکرد احمدی نژاد و تندروی های برخی گروه ها به شاه بیت حرف های او تبدیل شده است.این انتقادها در سخنرانی شب بیست و یکم ماه رمضان دناطق نوری به اوج رسید . انتقادهای او از حیف و میل بیت المال در دولت احمدی نژاد صدای حسین شریعتمداری را درآورد. او در سرمقاله امروز کیهان ناطق نوری را متهم کرد به روش “مذموم” مناطره سال 88 به احمدی نژاد تاخته و از او خواست در زمین اصلاح طلبان بازی نکند یا اگر از احمدی نژاد انتقاد می کند از “مهدی هاشمی” هم انتقاد کند.

همزمان با انتشار این سرمقاله، خبرآنلاین نیز  گفت و گویی با ناطق نوری منتشر کرده که در آن به بخشی از وقایع سال 84 و کاندیداتوری محمود احمدی نژاد پرداخته شده است.ناطق نوری در این گفت و گو با اشاره به حمایت از کاندیداها اصولگرا گفت: ” انتخابات 84 من آنچه وظیفه خودم می دانستم به عنوان رهبر جریان انجام دادم و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را خودم به کمک دوستان به وجود آوردم. قائل هم بودیم که هر کس 4 اصل  اسلام، انقلاب، امام و رهبری را معتقد باشد،  می تواند زیر این چتر قرار بگیرد.  که گاه من شوخی می کردم و می گفتم اینها 4 عمل اصلی است.خوب شروع هم کردیم و نیروهایی که بعد از دوم خرداد 76 از هم پاشیده شده بودند را جمع کردیم و یک سازمان مجددی پیدا شد. اولین گام را در انتخابات شورای شهر تهران برداشتیم که موفق هم بودیم و به دنبال آن مجلس هفتم هم غلبه با همین جریان بود تا اینکه رسیدیم به بحث ریاست جمهوری.”

ناطق نوری در ادامه می گوید :”در قصه ریاست جمهوری 84 ماجرا این گونه بود که از اصولگراها 5-6 کاندیدا  وجود داشت و کاری که ما باید می کردیم این بود که بنشینیم با اینها صحبت کنیم که یا آنها را قانع کنیم که کنار بروند یا اینکه با مکانیزمی پیش بیایم تا یکی از آنها در عرصه باقی بماند. آمدیم و آقایان هم قبول کردند که شورای مرکزی جبهه نیروهای انقلاب به هر تصمیمی رسیدند، آنها قبول کنند. خوب با همین آهنگ جلو آمدیم. تک تک کاندیداها را در همین اتاق خواستیم با این هدف که  از برنامه ها، اهداف و انگیزه های آنها با خبر شویم و کاندیدا ها هم آمدند و توضیحاتی دادند. یک جلسه هم به صورت اختصای با آقایان داشتیم که به صورت شفاف و راحت، اشکالات در مدیریت های قبلی و سوال هایمان را با آنها مطرح کردیم.”او در ادامه به حضور احمدی نژاد هم اشاره می کند و می افزاید:”آقای احمدی نژاد هم جزو همین ها کاندیدا ها بود. ایشان می گفت:«من طرح برای اداره کشور دارم و بقیه نامزدها ندارند. شما هم اجازه نمی دهید من طرحم را بدهم.» ما با کاندیداهای دیگر 2 جلسه داشتیم، با ایشان 3 جسله برگزار کردیم. یک روز به آقای باهنر گفتم یک وقتی به آقای احمدی نژاد بدهید چون می گویند من برای اداره کشور یک طرح ویژه دارم .

جلسه زمانش هماهنگ شد و ایشان به همین دفتر بنده آمد و مرحوم آقای عسگر اولادی، باهنر، بنده و برخی دیگر از دوستان بودند. ایشان در آن جلسه  2 ساعت طرحش را توضیح داد. بنا هم بود تا پایان صحبت ایشان حرفی نزنیم. ایشان وقتی صحبتش را تمام کرد. من رئیس جلسه بودم و اگر چه منشی جلسه کس دیگری بود ولی برای اینکه مطالب یادم بماند چیزهایی را می نوشتم که  خودآن نوشته ها 4 صفحه شد! قبل از اینکه من صحبت کنم، مرحوم آقای عسگر اولادی رو کردند به بنده و حرفی زدند که شاید شما هم تا الان نشنیده باشید.آقای عسگر اولادی گفت: «این برادر ما احساس می کند که اسلام را فقط او می شناسد، این برادر ما احساس می کند انقلاب را فقط او درک کرده است. این برادر ما احساس می کند امام را فقط او می شناسد.» بنده هم خطاب به آقای احمدی نژاد گفتم:«آقای احمدی نژاد! من حرفهای شما را خیلی دقیق گوش دادم حقیقتا هرچه دقت کردم، هیچ  نفهمیدم.» یا سطح معلومات شما خیلی بالا است و ما نمی فهمیم شما چه می گوئید یا اینکه حرفهای«بالا ابری» می زنید.”

ناطق می گوید:”پس از این جلسه احمدی نژاد قهر کرد و رفت. فردایش هم نامه نوشت که در من دیگر با جمع شما نیستم. خوب این از ایشان؛ آقایان دیگر هم هر کدام به دلیلی از صرافت کار تشکیلاتی افتادند و جدا شدند و از طرف دیگر مسائل دیگری هم رخ داد  و به هر تقدیر تمام بافته ها تافته شد  و تنها نامزدی که پایبند ماند آقای علی لاریجانی بود.به ایشان گفتم تا انتها از شما حمایت می کنم. بعد هم گفتم پس از انتخابات؛ از عرصه سیاسی در این شکل و شمایل کناره گیری خواهم کرد چون احساس می کردم آن مدیریت دیگر شکل نمی گیرد.”او همچنین نقش خود در پیروزی احمدی نژاد در انتخابات سال 84 را تکذیب می کند و می گوید:” من ایشان را برای مدیریت کشور به صلاح نمی دانستم. البته که بسیاری از این آقایانی که الان در بدنه اجرایی کشور هستند را به نوعی ما آوردیم. این ملاک نیست. من در جهاد بودم یک سری نیرو تربیت شدند و به سیستم حاکمیت وارد شدند. در کمیته های انقلاب بودم بالاخره اوایل کار کمیته ها خیلی کارکرد مهمی داشتند. نیروهایی جذب شدند. در دوران وزارت کشور همین طور نیروهای زیادی در قالب فرماندار، استاندار، بخشدار جذب کردم و اینها پرورش یافتند و هر کدام منشا یک اثری شدند. در مجلس همین طور و شما می دانید من حوصله کافی برای تعامل با نیروها را دارم و در جریان کارهای تشکیلاتی از حزب جمهوری گرفته تا جامعه روحانیت و سایر عرصه ها؛ خودم را در معرض همه نیروهای کشور قرار می دادم و از آنها برای مسئولیت دعوت می کردم. آقای احمدی نژاد هم یکی از آن هزاران بود. منتهی هر کسی را بهر کاری ساختند!”

حسین شریعتمداری در نامه سرگشاده امروز خود به ناطق نوری که در ستون سرمقاله روزنامه کیهان منتشر شد دلیل انتقادهای ناطق نوری به احمدی نژاد را ناشی از ناراحتی او از اتفاقات مناطره جنجالی احمدی نژاد با میرحسین موسوی بیان کرد. این نامه سرگشاده با استقبال رسانه های محافظه کار مواجه شد و بسیاری از این ارسانه ها آن را بازنشر کردند. انتشار گفت و گوی جدید از ناطق نوری و مطرح شدن بحث های جدیدی از گذشته احتمالا باز هم با واکنش محافظه کاران مواجه خواهد شد. با این وجود واقعیت امروز فضای سیاسی ایران این است که ناطق نوری که سال ها در راس جناح راست آن زمان که امروز به اصولگرا تغییر نام داده قرارد اشته و سینه اش پر از ماجراهایی است که بسیاری تاب شنیدن آن را نخواهند داشت. واقعیت دیگر هم این است که ناطق نوری سکوتش را شکسته است. شکستنی که می تواند مسیر بسیاری از روایت های غالب این روزها را تغییر دهد.