روستای “روزنه” امیدوار ولی تشنه!

۲۰ کیلومتری جاده اهواز ماهشهر ، در میان ستون های آتش و دود چاه های اصلی نفت اهواز روستاهایی وجود دارند که سهم آنها از این ثروت ملی تنها نابودی کشاورزی و بیماری های تنفسی است.روز گذشته با دهیار روستای “روزنه” همراه شدیم تا شاهد مشکلات روستاهای منطقه غیزانیه و زندگی سخت و طاقت فرسای […]

۲۰ کیلومتری جاده اهواز ماهشهر ، در میان ستون های آتش و دود چاه های اصلی نفت اهواز روستاهایی وجود دارند که سهم آنها از این ثروت ملی تنها نابودی کشاورزی و بیماری های تنفسی است.روز گذشته با دهیار روستای “روزنه” همراه شدیم تا شاهد مشکلات روستاهای منطقه غیزانیه و زندگی سخت و طاقت فرسای مردم مظلوم این ناحیه نفت‌خیز باشد.

از جاده اصلی، مسیر لوله های نفت را که دنبال کنید به روستاهایی می‌رسید که از مزارع و کشتزارهای قدیمی تنها بیابان‌های خشک و حوضچه های خالی از آب باقی مانده است. و این روستاها در محاصره شرکت های نفتی، با امکانات کاملی همچون آب ، برق ، درمانگاه و جاده آسفالته دیده می شوند. امکاناتی که البته برای اهالی روستا حرام است و اگر برای ساکنین منطقه حادثه ای پیش بیاید تنها راه عبور از جاده های ناهموار و رسیدن به بیمارستان های شهر اهواز است.

از صد و پنجاه سال پیش که اهالی منطقه به اینجا وارد شده‌اند کشت دیم و دامپروری روزی آنها را تامین می کرده. که با روییدن چاه های نفت و کانال کشی های وسیع ، زمین آنها رو به نابودی رفته و تنها چیزی که عاید مردان روستا شده قول هایی برای استخدام در این شرکت ها بوده و بس.آب که نباشد کشاورزی نیست و زمین خشک و بی آب علف دامپروری را دچار مشکل می کند. و از هزار راس دام دهیار روستا تنها ۱۰۰ راس می ماند که آن‌ها نیز با آب تانکر و اندک علوفه باقی مانده سرپا هستند.

با مامور حراست یکی از شرکت ها که هم صحبت شدیم از مشکلات تنفسی شدید و هزینه درمان آن گفت و نگرانی که بابت سلامتی فرزندانش داشت.بالاترین مقطع تحصیلی روستا کلاس ششم است که برای همین هم معلم هر روز صبح مسیر ناهموار شهر تا روستا را طی می‌کند تا کودکان از آموزش بازنمانند که البته این رفت و آمد در زمستان بسیار سخت تر هم می شود.

تعداد اهالی منطقه حدود ۲۷ هزار نفر است که با توجه به شرایط غیر قابل سکونت، اهالی دائم در حال مهاجرت به شهر هستند. آنها که تنها تخصصشان دامداری و کشاورزی است به شهر که می روند یا کارگر ساختمان می‌شوند یا راننده تاکسی و سرنوشت بسیاری از آنها که به زندگی شاد و خانه‌های وسیع روستایی عادت دارند در شهر جز ناامیدی و افسردگی نیست.

اندک خدماتی که در منطقه دیده می شود به همت و تلاش برخی خیرین و جهادگران در سال های قبل اجرا شده اما در مقابل طرح ها و پروژه های وعده داده شده توسط دستگاههای دولتی نیمه تمام رها شده و پیگیری های مردم و شوراها راه بجایی نبرده ، قول ها و دستور رسیدگی و نامه‌هایی است که سالهاست در ادارات خاک می‌خورد.

اما با وجود تمام این مشکلات نگرانی اصلی ساکنان روستاهای غیزانیه آب است. متاسفانه در سال های اخیر آب روستا در زمستان از طریق باران و در تابستان با دو تانکر که با پیگیری بخشدار تهیه شده تامین می‌شود.روزنه، ابوکبیریه، حاره سید یوسف، شمه، شریفیه، غدیر حبسه، قریه المنثر صگر، طنبور ارویشد، بگعان، ام الطرفه و تمام روستاهای بخش غیزانیه همچنان در بحران بی آبی و نبود زیرساخت ها و حداقل استانداردهای یک زندگی مطلوب و براساس شاخص های انسانی بسر برده و در انتظار اقدامات عاجل مدیران استان و شهرستان اهواز هستند. این روستاها در آستانه یک فاجعه انسانی است. مردم این روستا از وعده ها و بازدیدها و سخنرانی های بی سرانجام مدیران خسته شده و به امید عملیاتی شدن وعده جناب استاندار در مسجد روستای العوده برای تامین آب شرب سالم و اخذ حق آنها از صنعت نفت روز شماری می کنند / فرهنگ جنوب

علی بالدی