آموزش و پرورش خوزستان را باید بحران زده اعلام کرد!

دکتر عباس حیصمی : آمار و جایگاه خوزستان در امتحانات نهایی خرداد۱۴۰۲ *واقعا فاجعه تاسف آوری است!!* من با تمام وجود این فاجعه را درک می کنم .بخصوص اینکه خوزستان که به لحاظ شاخص جمعیت دانش آموزی، در رتبه ۴ کشوری قراردارد، انتظار است که بیش از مدیران استانی، مدیران کشوری و وزارتخانه احساس خطر […]

دکتر عباس حیصمی : آمار و جایگاه خوزستان در امتحانات نهایی خرداد۱۴۰۲ *واقعا فاجعه تاسف آوری است!!* من با تمام وجود این فاجعه را درک می کنم .بخصوص اینکه خوزستان که به لحاظ شاخص جمعیت دانش آموزی، در رتبه ۴ کشوری قراردارد، انتظار است که بیش از مدیران استانی، مدیران کشوری و وزارتخانه احساس خطر کنند و از این جهت به نقش و سهم خود در این فاجعه سقوط آزاد آموزش و پرورش استان بپذیرند و به شکست خود اعتراف نمایند. زیرا با توجه به جمعیت دانش آموزی استان، این افت بی سابقه بر رتبه کشوری آموزش و پرورش تاثیر معنا داری خواهد داشت. اما متاسفانه خانه از بیخ و بن ویران است!!
شما واقفید که در فاصله سالهای ۸۰ تا ۸۳ که بنده توفیق خدمت گذاری در استان داشتم، تلاش شد که رتبه استان در مقاطع سه گانه تحصیلی، ۳ تا ۵ درجه رشد کند و به ترتیب در مقاطع ابتدایی و راهنمایی(آن روز) و متوسطه، استان در جایگاه ۱۱ تا ۱۴ قرار بگیرد. و با عنایت به گذشت قریب به ۲۰ سال از آن تاریخ اگر سعی می شد جایگاه علمی آموزش و پرورش استان تنها سالانه نیم درجه پیشرفت کند، باید اکنون استان در جایگاه شایسته و در ردیف ۵ استان نخست جدول کشوری باشد.
جهت استحضار، تنها دلیل موفقیت برنامه در آن سالها، مقاومت بسیار در برابر زیاده خواهی های جریانات سیاسی اصلاح و اصول، احترام به شخصیت معلم،انتصابات بر مبنای تخصص وشایسته سالاری، ارتقای جایگاه گروه های آموزشی، تقویت جایگاه پژوهش و تحقیقات استان، توجه جدی به شیوه های آموزشی برتر، توسعه و نوسازی مدارس(بویژه در مناطق ضعیف و حاشیه ای شهرهای استان) و جلوگیری از مداخلات نمایندگان در تخصیص سلیقه ای و خود خواسته اعتبارات نوسازی و تجهیزات مدارس استانی، توجه جدی به تجهیزات و علی الخصوص وسایل سرمایشی، مطالبه و اخذ حق آموزش و پرورش از شرکت ها و صنایع مادر مستقر در استان، و حضور مقتدرانه و مستند در شورای برنامه ریزی استان(بگونه ای که گاه منجر به مشاجره با برخی مدیران و حتی استاندار و ترک اعتراضی جلسات می شد) و…. بوده است. متاسفانه طی سالهای اخیر، آموزش و پرورش استان به اردوگاه حریانات سیاسی حاکم بدل شده و توجه بنیادی و تخصصی به آموزش و پرورش کمتر بوده است.
لذا مهاجرت معکوس مدیران و معلمان از استان بی سابقه است. و بی انگیزگی دانش آموزان و خانواده ها نیز همچنین، بی سابقه است.لذا واقعا نیازمند توجه جدی وزارت متبوع و استاندار و نمایندگان و دیگر مدیران استان است.
باید آموزش و پرورش استان را بحران زده دانست و برای نجات آن مدیران معین تخصیص داد. من باور دارم که در بدنه آموزش و پرورش استان، معلمان، اساتید و مدیران متخصص و توانای بسیاری وجود دارند.
باید از برنامه های سطحی نگرانه و اقدامات رفورمیستی اجتناب کرد و این معلمان و مدیران شایسته را(به دور از دسته بندی های سیاسی) دعوت کرد و در یک برنامه ۵ ساله همه زیر ساخت های لازم برای رشد آموزش و پرورش را فراهم کرد. ان شاالله